Farsi Readings
Daily Bible Readings in Farsi (NMV)
قرائت روزانه کتاب مقدس به زبان فارسی
۲۶ مارس
7:1 روزی که موسی بر پا کردن مسکن را به پایان رسانید، آن را با تمامی اسبابش مسح و تقدیس کرد. او همچنین مذبح را با تمامی وسایلش مسح و تقدیس نمود.
2آنگاه رهبران اسرائیل، که سران خاندانهایشان بودند، هدایا تقدیم کردند. اینان رهبران قبایل بودند که بر شمارششدگان گماشته شده بودند.
3آنان به جهت هدیه شش ارابۀ سرپوشیده و دوازده گاو نر به حضور خداوند آوردند، یعنی یک ارابه برای هر دو رهبر و یک گاو برای هر نفر. آنان این هدایا را پیش روی مسکن تقدیم کردند.
4آنگاه خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
5«اینها را از ایشان بپذیر تا برای انجام خدمت خیمۀ ملاقات به کار آید، و آنها را به لاویان بده، به هر کس متناسب با خدمتش.»
6پس موسی ارابهها و گاوان را گرفت و به لاویان داد.
7دو ارابه و چهار گاو به جِرشونیان داد، متناسب با خدمتشان.
8چهار ارابه و هشت گاو به مِراریان داد که زیر دست ایتامار پسر هارونِ کاهن بودند، متناسب با خدمتشان.
9اما به قُهاتیان هیچ نداد، زیرا آنان خدمت حمل وسایل مقدس بر شانههای خود را بر عهده داشتند.
10رهبران، در روز مسحِ مذبح، هدایا برای وقف آن آوردند و آنها را پیش روی مذبح تقدیم کردند.
11خداوند به موسی گفت: «هر روز یکی از رهبران هدیۀ خود را برای وقف مذبح تقدیم کند.»
12آن که در نخستین روز هدیۀ خود را تقدیم کرد، نَحشون پسر عَمّیناداب از قبیلۀ یهودا بود.
13هدیۀ او یک سینی نقره به وزن یکصد و سی مثقال و یک ظرف نقره به وزن هفتاد مثقال، به مثقال قُدس بود، که هر دو پر از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن به جهت هدیۀ آردی بودند؛
14و یک کاسۀ طلا به وزن ده مثقال پر از بخور؛
15و یک گوسالۀ نر، یک قوچ و یک برۀ نرینۀ یک ساله به جهت قربانی تمامسوز؛
16و یک بز نر به جهت قربانی گناه؛
17و به جهت قربانی رفاقت نیز دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر و پنچ برۀ نرینۀ یک ساله. این بود هدیۀ نَحشون پسر عَمّیناداب.
18در دوّمین روز، نِتَنئیل پسر صوعَر، رهبر یِساکار هدیۀ خود را تقدیم کرد.
19هدیۀ او یک سینی نقره به وزن یکصد و سی مثقال و یک ظرف نقره به وزن هفتاد مثقال، به مثقال قُدس بود، که هر دو پر از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن به جهت هدیۀ آردی بودند؛
20و یک کاسۀ طلا به وزن ده مثقال پر از بخور؛
21و یک گوسالۀ نر، یک قوچ و یک برۀ نرینۀ یک ساله به جهت قربانی تمامسوز؛
22و یک بز نر به جهت قربانی گناه؛
23و به جهت قربانی رفاقت نیز دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نرینۀ یک ساله. این بود هدیۀ نِتَنئیل پسر صوعَر.
24در سوّمین روز، اِلیاب پسر حیلون، رهبر بنیزِبولون هدیۀ خود را تقدیم کرد.
25هدیۀ او یک سینی نقره به وزن یکصد و سی مثقال و یک ظرف نقره به وزن هفتاد مثقال، به مثقال قُدس بود، که هر دو پر از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن به جهت هدیۀ آردی بودند؛
26و یک کاسۀ طلا به وزن ده مثقال پر از بخور؛
27و یک گوسالۀ نر، یک قوچ و یک برۀ نرینۀ یک ساله به جهت قربانی تمامسوز؛
28و یک بز نر به جهت قربانی گناه؛
29و به جهت قربانی رفاقت نیز دو گاو نر، پنچ قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نرینۀ یک ساله. این بود هدیۀ اِلیاب پسر حیلون.
30در چهارمین روز، اِلیصور پسر شِدیئور، رهبر بنیرِئوبین هدیۀ خود را تقدیم کرد.
31هدیۀ او یک سینی نقره به وزن یکصد و سی مثقال و یک ظرف نقره به وزن هفتاد مثقال، به مثقال قُدس بود، که هر دو پر از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن به جهت هدیۀ آردی بودند؛
32و یک کاسۀ طلا به وزن ده مثقال پر از بخور؛
33و یک گوسالۀ نر، یک قوچ و یک برۀ نرینۀ یک ساله به جهت قربانی تمامسوز؛
34و یک بز نر به جهت قربانی گناه؛
35و به جهت قربانی رفاقت نیز دو گاو نر، پنچ قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نرینۀ یک ساله. این بود هدیۀ اِلیصور پسر شِدیئور.
36در پنجمین روز، شِلومیئیل پسر صوریشَدّای، رهبر بنیشمعون هدیۀ خود را تقدیم کرد.
37هدیۀ او یک سینی نقره به وزن یکصد و سی مثقال و یک ظرف نقره به وزن هفتاد مثقال، به مثقال قُدس بود، که هر دو پر از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن به جهت هدیۀ آردی بودند؛
38و یک کاسۀ طلا به وزن ده مثقال پر از بخور؛
39و یک گوسالۀ نر، یک قوچ و یک برۀ نرینۀ یک ساله به جهت قربانی تمامسوز؛
40و یک بز نر به جهت قربانی گناه؛
41و به جهت قربانی رفاقت نیز دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نرینۀ یک ساله. این بود هدیۀ شِلومیئیل پسر صوریشَدّای.
42در ششمین روز، اِلیاساف پسر دِعوئیل، رهبر بنیجاد هدیۀ خود را تقدیم کرد.
43هدیۀ او یک سینی نقره به وزن یکصد و سی مثقال و یک ظرف نقره به وزن هفتاد مثقال، به مثقال قُدس بود، که هر دو پر از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن به جهت هدیۀ آردی بودند؛
44و یک کاسۀ طلا به وزن ده مثقال پر از بخور؛
45و یک گوسالۀ نر، یک قوچ و یک برۀ نرینۀ یک ساله به جهت قربانی تمامسوز؛
46و یک بز نر به جهت قربانی گناه؛
47و به جهت قربانی رفاقت نیز دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نرینۀ یک ساله. این بود هدیۀ اِلیاساف پسر دِعوئیل.
48در هفتمین روز، اِلیشَمَع پسر عَمّیهود، رهبر بنیاِفرایِم هدیۀ خود را تقدیم کرد.
49هدیۀ او یک سینی نقره به وزن یکصد و سی مثقال و یک ظرف نقره به وزن هفتاد مثقال، به مثقال قُدس بود، که هر دو پر از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن به جهت هدیۀ آردی بودند؛
50و یک کاسۀ طلا به وزن ده مثقال پر از بخور؛
51و یک گوسالۀ نر، یک قوچ و یک برۀ نرینۀ یک ساله به جهت قربانی تمامسوز؛
52و یک بز نر به جهت قربانی گناه؛
53و به جهت قربانی رفاقت نیز دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نرینۀ یک ساله. این بود هدیۀ اِلیشَمَع پسر عَمّیهود.
54در هشتمین روز، جَمَلیئیل پسر فِدَهصور، رهبر بنیمَنَسی هدیۀ خود را تقدیم کرد.
55هدیۀ او یک سینی نقره به وزن یکصد و سی مثقال و یک ظرف نقره به وزن هفتاد مثقال، به مثقال قُدس بود، که هر دو پر از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن به جهت هدیۀ آردی بودند؛
56و یک کاسۀ طلا به وزن ده مثقال پر از بخور؛
57و یک گوسالۀ نر، یک قوچ و یک برۀ نرینۀ یک ساله برای قربانی تمامسوز؛
58و یک بز نر به جهت قربانی گناه؛
59و به جهت قربانی رفاقت نیز دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نرینۀ یک ساله. این بود هدیۀ جَمَلیئیل پسر فِدَهصور.
60در نهمین روز، اَبیدان پسر جِدعونی، رهبر بنیبِنیامین هدیۀ خود را تقدیم کرد.
61هدیۀ او یک سینی نقره به وزن یکصد و سی مثقال و یک ظرف نقره به وزن هفتاد مثقال، به مثقال قُدس بود، که هر دو پر از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن به جهت هدیۀ آردی بودند؛
62و یک کاسۀ طلا به وزن ده مثقال پر از بخور؛
63و یک گوسالۀ نر، یک قوچ و یک برۀ نرینۀ یک ساله به جهت قربانی تمامسوز؛
64و یک بز نر به جهت قربانی گناه؛
65و به جهت قربانی رفاقت نیز دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نرینۀ یک ساله. این بود هدیۀ اَبیدان پسر جِدعونی.
66در دهمین روز، اَخیعِزِر پسر عَمّیشَدّای، رهبر بنیدان هدیۀ خود را تقدیم کرد.
67هدیۀ او یک سینی نقره به وزن یکصد و سی مثقال و یک ظرف نقره به وزن هفتاد مثقال، به مثقال قُدس بود، که هر دو پر از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن به جهت هدیۀ آردی بودند؛
68و یک کاسۀ طلا به وزن ده مثقال پر از بخور؛
69و یک گوسالۀ نر، یک قوچ و یک برۀ نرینۀ یک ساله به جهت قربانی تمامسوز؛
70و یک بز نر به جهت قربانی گناه؛
71و به جهت قربانی رفاقت نیز دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نرینۀ یک ساله. این بود هدیۀ اَخیعِزِر پسر عَمّیشَدّای.
72در یازدهمین روز، پَجیئیل پسر عُکران، رهبر بنیاَشیر هدیۀ خود را تقدیم کرد.
73هدیۀ او یک سینی نقره به وزن یکصد و سی مثقال و یک ظرف نقره به وزن هفتاد مثقال، به مثقال قُدس بود، که هر دو پر از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن به جهت هدیۀ آردی بودند؛
74و یک کاسۀ طلا به وزن ده مثقال پر از بخور؛
75و یک گوسالۀ نر، یک قوچ و یک برۀ نرینۀ یک ساله به جهت قربانی تمامسوز؛
76و یک بز نر به جهت قربانی گناه؛
77و به جهت قربانی رفاقت نیز دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نرینۀ یک ساله. این بود هدیۀ پَجیئیل پسر عُکران.
78در دوازدهمین روز، اَخیرَع پسر عِنان، رهبر بنینَفتالی هدیۀ خود را تقدیم کرد.
79هدیۀ او یک سینی نقره به وزن یکصد و سی مثقال و یک ظرف نقره به وزن هفتاد مثقال، به مثقال قُدس بود، که هر دو پر از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن به جهت هدیۀ آردی بودند؛
80و یک کاسۀ طلا به وزن ده مثقال پر از بخور؛
81و یک گوسالۀ نر، یک قوچ و یک برۀ نرینۀ یک ساله به جهت قربانی تمامسوز؛
82و یک بز نر به جهت قربانی گناه؛
83و به جهت قربانی رفاقت نیز دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نرینۀ یک ساله. این بود هدیۀ اَخیرَع پسر عِنان.
84این بود هدایای وقف مذبح از جانب رهبران اسرائیل در روزی که مذبح مسح شد: دوازده سینی نقره و دوازده ظرف نقره و دوازده کاسۀ طلا.
85هر سینی نقره یکصد و سی مثقال و هر ظرف هفتاد مثقال وزن داشت، یعنی وزن نقرۀ تمامی اسباب، دو هزار و چهارصد مثقال، به مثقال قُدس بود.
86دوازده کاسۀ طلای پر از بخور، هر یک ده مثقال، به مثقال قُدس، وزن داشتند. وزن طلای همۀ کاسهها یکصد و بیست مثقال بود.
87کل احشام به جهت قربانی تمامسوز دوازده گاو نر، دوازده قوچ و دوازده برۀ نرینۀ یک ساله همراه با هدیۀ آردی آنها و نیز دوازده بز نر به جهت قربانی گناه بود.
88کل احشام به جهت قربانی رفاقت، بیست و چهار گاو نر و شصت قوچ و شصت بز نر و شصت برۀ نرینۀ یک ساله بود. این بود هدایای وقف مذبح، پس از مسح شدن آن.
89چون موسی به خیمۀ ملاقات درآمد تا با خداوند سخن گوید، از بالای تخت رحمت که بر صندوق شهادت قرار داشت، یعنی از میان دو کروبی، صدای او را شنید که با وی تکلم میکرد. و او با وی سخن گفت.
۲۵ مارس
6:1 خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
2«بنیاسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگو: هرگاه مرد یا زنی نذر خاص، یعنی نذر نذیره بکند، تا خود را وقف خداوند سازد،
3باید از شراب و دیگر مُسکِرات بپرهیزد و سرکۀ شراب و سرکۀ دیگر خَمرها را ننوشد، و هیچ آب انگور نیاشامد، و انگور تازه یا خشک نخورد.
4نیز در تمامی ایام وقف خود، از هرآنچه که از تاک انگور به دست آید، از هسته گرفته تا پوست، نخورد.
5«در همۀ ایام نذرِ وقفشدگی خود، تیغ بر سرش نیاید. و تا پایان روزهای وقف خود به خداوند، مقدّس باشد و گیسهای موی سرش را بلند کند.
6«در همۀ ایام وقف خود به خداوند، به مُردهای نزدیک نشود.
7نه برای پدر، نه برای مادر، و نه برای برادر یا خواهر خویش، چون بمیرند خویشتن را نجس نسازد زیرا نشانِ وقف خود به خدا را بر سر دارد.
8او در همۀ ایام وقف خود، برای خداوند مقدس خواهد بود.
9«اگر به ناگاه کسی در جوار او بمیرد و او سر وقفشدۀ خود را نجس سازد، در روز طهارت خویش سر خود را بتراشد، یعنی در روز هفتم آن را بتراشد.
10سپس در روز هشتم دو قمری یا دو جوجه کبوتر، نزد کاهن به دَرِ خیمۀ ملاقات بیاورد.
11کاهن یکی را به عنوان قربانی گناه و دیگری را به عنوان قربانی تمامسوز تقدیم کرده، برای وی کفّاره کند، زیرا که به سبب مرده، گناه ورزیده است. و او در همان روز سر خود را تقدیس کند.
12همچنین خود را برای ایام نذیرگی خویش وقف خداوند نماید و یک برۀ نرینۀ یک ساله به جهت قربانی جبران بیاورد. اما روزهای پیشین او باطل میشود، زیرا وقف او نجس شده است.
13«این است قانون نذیره برای زمانی که ایام وقف او تمام شود: او را به دَرِ خیمۀ ملاقات بیاورند،
14و او هدیۀ خود را به خداوند تقدیم کند، یعنی یک برۀ نرینۀ یک سالۀ بیعیب به جهت قربانی تمامسوز، یک برۀ مادۀ یک سالۀ بیعیب به جهت قربانی گناه، و یک قوچ بیعیب به جهت قربانی رفاقت؛
15همچنین یک سبد قرص نانِ بیخمیرمایه از آرد مرغوبِ آمیخته به روغن، و گِردههای نازک بیخمیرمایه و آغشته به روغن، همراه با هدیۀ آردی و هدیۀ ریختنی آنها.
16«کاهن آنها را به حضور خداوند آورده، قربانی گناه و قربانی تمامسوز او را تقدیم کند،
17و قوچ را همراه با سبد نانِ بیخمیرمایه به عنوان قربانی رفاقت به خداوند تقدیم نماید. کاهن همچنین هدیۀ آردی و هدیۀ ریختنی او را تقدیم کند.
18«آنگاه نذیره سر وقفشدۀ خود را نزد درِ خیمۀ ملاقات بتراشد و موی سر وقفشدۀ خود را گرفته، بر آتشِ زیر قربانی رفاقت بگذارد.
19پس از آنکه نذیره سر وقفشدۀ خود را تراشید، کاهن سرشانۀ پختۀ قوچ را با یک قرص نانِ بیخمیرمایه از سبد و یک گِردۀ نازک بیخمیرمایه گرفته، بر کف دستهای نذیره بگذارد.
20و کاهن آنها را به عنوان هدیۀ تکاندادنی به حضور خداوند تکان دهد. آنها همراه با سینۀ هدیۀ تکان دادنی و رانِ افراشتنی، سهم مقدس کاهن خواهند بود. پس از آن، نذیره میتواند شراب بنوشد.
21«این است قانون نذیرهای که نذر کرده است تا برای وقف خود هدیهای به خداوند تقدیم کند. اگر دست او به بیش از این میرسد، باید آن را بر حسب آنچه نذر کرده است، علاوه بر قانون نذیره انجام دهد.»
22خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
23«هارون و پسرانش را خطاب کرده، بگو: بدینگونه بنیاسرائیل را برکت دهید، و بدیشان بگویید:
24«خداوند تو را برکت دهد، و محافظت کند؛
25خداوند روی خود را بر تو تابان سازد و تو را فیض عنایت فرماید؛
26خداوند روی خود را بر تو برافرازد و تو را سلامتی بخشد.
27«بدینگونه، آنان نام مرا بر بنیاسرائیل خواهند نهاد و من ایشان را برکت خواهم داد.»
۲۴ مارس
5:1 خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
2«بنیاسرائیل را فرمان ده که هر جذامی را و هر که را که عضو تناسلیاش جریان دائمی دارد، و نیز هر کس را که از تماس با مرده نجس شده است، از اردو بیرون کنند.
3ایشان را خواه مرد خواه زن بیرون کنید و بیرون از اردوگاه برانید تا اردوی خود یعنی جایی را که من در میانشان ساکنم، نجس نسازند.»
4پس بنیاسرائیل چنین کردند و آنان را از اردو بیرون راندند. بنیاسرائیل مطابق آنچه خداوند به موسی گفته بود، عمل کردند.
5خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
6«بنیاسرائیل را بگو: هرگاه مرد یا زنی یکی از گناهانی را مرتکب شود که انسان با آنها به خداوند خیانت میورزد، و تقصیرکار گردد،
7باید به گناهی که مرتکب شده، اعتراف کند و برای جبران تقصیر خود خسارت کامل پرداخته، یک پنجم نیز بر آن بیافزاید و به کسی که به وی خطا ورزیده، بدهد.
8اما اگر آن شخص بمیرد و ولیّای نداشته باشد که خسارت به او پرداخت شود، در این صورت، آن را برای خداوند به کاهن بپردازد، علاوه بر قوچِ کفّاره که با آن برای خطاکار کفّاره به جا آورده میشود.
9هر هدیه از تمامی چیزهای مقدس که بنیاسرائیل برای کاهن میآورند، از آنِ او خواهد بود.
10تمامی چیزهای مقدسِ شخص از آنِ خودش خواهد بود، اما هر چه به کاهن بدهد، از آنِ کاهن خواهد بود.»
11و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
12«بنیاسرائیل را خطاب کرده، به ایشان بگو: اگر زنِ کسی از او برگشته، به وی خیانت ورزد،
13و مردی دیگر با او همبستر شود، و این از چشمان شوهرش مخفی بماند و نجاستش آشکار نگردد، و نیز اگر شاهدی بر ضد او نباشد و در حین عمل گرفتار نشود،
14و اگر روح غیرت بر شوهر آید و بر زنش که خود را نجس ساخته، غیرت ورزد و یا اگر روح غیرت بر شوهر آید و با اینکه زنش خود را نجس نساخته، بر او غیرت ورزد،
15آنگاه آن مرد زن خود را نزد کاهن بَرَد و به جهت او یکدهم ایفَه آردِ جو بیاورد. و روغن بر آن نریزد و کُندُر بر آن نگذارد زیرا که هدیۀ آردی به جهت غیرت است، یعنی هدیۀ آردیِ یادآوری، که یادآور تقصیر است.
16«آنگاه کاهن آن زن را نزدیک آورده، در حضور خداوند بر پا دارد.
17و کاهن آب مقدّس را در ظرفی سفالین بردارد و قدری از غبار کف مسکن را برگرفته، بر آب بگذارد.
18و کاهن زن را در حضور خداوند بر پا داشته، موی سر زن را باز کند و هدیۀ یادآوری را که هدیۀ آردی به جهت غیرت است، در دستان او قرار دهد. و در دست کاهن، آب تلخ لعنت باشد.
19سپس کاهن زن را وادارد تا سوگند خورَد، و به زن بگوید: ”اگر مردی با تو همبستر نشده است، و اگر در مدتی که زیر اقتدار شوهرت بودهای، از او به نجاست برنگشتهای، از این آب تلخِ لعنت، مصون باش.
20اما اگر در مدتی که زیر اقتدار شوهرت بودهای، از او برگشته و خود را نجس کرده باشی، و مردی غیر از شوهرت، با تو همبستر شده باشد“
21- در اینجا کاهن زن را وادارد تا سوگندِ لعنت بخورد و به زن بگوید: - ”خداوند با نحیف کردن ران و متورم ساختن رَحِمَت تو را در میان قومت به لعنت و ناسزا بدل سازد.
22و این آبِ لعنت به شکم تو داخل شده، رَحِمت را متورم و رانت را نحیف سازد.“ و آن زن بگوید: ”آمین، آمین.“
23«سپس کاهن این لعنتها را در طوماری بنویسد و آنها را در آبِ تلخ حل کند،
24و آب تلخِ لعنت را به زن بنوشاند. و آب لعنت، در او داخل شده، سبب تلخی خواهد شد.
25و کاهن هدیۀ آردی غیرت را از دست زن بگیرد و هدیۀ آردی را به حضور خداوند تکان داده، نزد مذبح بیاورَد.
26سپس کاهن مشتی از هدیۀ آردی را به عنوان قسمت یادگاری آن برگیرد و بر مذبح بسوزاند، و آنگاه آب را به زن بنوشاند.
27و چون آب را به او نوشانید، اگر زن خود را نجس ساخته و به شوهر خویش خیانت ورزیده باشد، آبِ لعنت در او داخل شده، سبب تلخی خواهد شد، و رَحِم او متورم و رانش نحیف خواهد گشت، و آن زن در میان قوم خود به لعنت بَدَل خواهد گردید.
28اما اگر زن خود را نجس نساخته و طاهر باشد، آنگاه مصون بوده، فرزندان خواهد زایید.
29«این است قانون غیرت، وقتی زنی که زیر اقتدار شوهرش است، برگشته، خود را نجس سازد،
30یا هنگامی که روح غیرت بر مردی بیاید و بر زنش غیرت ورزد. کاهن زن را در حضور خداوند بر پا دارد و تمامی این قانون را دربارۀ او اجرا کند.
31پس آن مرد از گناه مبرا خواهد بود، اما زن متحمل جزای تقصیر خود خواهد شد.»
۲۳ مارس
4:1 خداوند موسی و هارون را خطاب کرده، گفت:
2«از میان نسل لاوی، نسل قُهات را بر حسب طایفهها و خاندانهایشان سرشماری کن،
3از سی ساله و بالاتر را تا پنجاه ساله، همۀ آنان را که میتوانند وارد خدمت شوند تا کار خیمۀ ملاقات را انجام دهند.
4«خدمت نسل قُهات در خیمۀ ملاقات در قبال اسبابِ بسیار مقدس است.
5هنگامی که اردو عزیمت میکند، هارون و پسرانش داخل شده، حجاب حائل را فرود آورند و صندوق شهادت را با آن بپوشانند.
6سپس پوششی از چرم نازک بر آن بکشند، و بر روی آن نیز پارچهای به رنگِ آبی یکدست بگسترند و تیرکهایش را در جای خود قرار دهند.
7«بر میزِ نان حضور، پارچهای آبی رنگ بگسترند و بشقابها و ظروف و کاسهها و کوزههای هدیۀ ریختنی را بر آن بگذارند؛ نان دائمی نیز بر آن باشد.
8سپس بر این همه پارچهای قرمز بگسترند و روی آن را با پوششی از چرم نازک بپوشانند، و تیرکهایش را در جای خود قرار دهند.
9«همچنین پارچهای آبی رنگ برگرفته، چراغدان را که برای روشنایی است با چراغها و انبرها و سینیها و تمامی اسباب روغن که به مصرف چراغدان میرسد، بدان بپوشانند.
10و آن را با تمامی اسبابش در پوششی از چرم نازک گذاشته، بر چوبهای حامل قرار دهند.
11«نیز بر مذبح زرّین، پارچهای آبی رنگ بگسترند و آن را با پوششی از چرم نازک بپوشانند و تیرکهایش را در جای خود قرار دهند.
12همچنین همۀ اسباب خدمت را که در قُدس به کار میرود، برگرفته، در پارچهای آبی رنگ بگذارند و با پوششی از چرم نازک بپوشانند، و بر چوبهای حامل قرار دهند.
13«مذبح را از خاکستر خالی کرده، پارچهای ارغوانی رنگ بر آن بگسترند.
14و همۀ اسباب مذبح را که برای خدمت در آنجا به کار میرود یعنی منقلها و چنگالها و خاکاندازها و کاسهها را که اسباب مذبح هستند، بر آن بگذارند و روی آن پوششی از چرم نازک بگسترند، و تیرکهایش را در جای خود قرار دهند.
15«چون به هنگام عزیمت اردو، هارون و پسرانش کار پوشانیدن قُدس و تمامی اسباب قُدس را به پایان رسانند، نسل قُهات برای حمل آنها بیایند. اما به اسباب مقدّس دست نزنند، مبادا بمیرند. اینها اسباب خیمۀ ملاقات است که نسل قُهات باید حمل کنند.
16«اِلعازار، پسر هارونِ کاهن مسئول روغن چراغها و بخورِ خوشبو و هدیۀ آردی دائمی و روغن مسح است. نظارت بر تمامی مسکن و هر چه در آن است، یعنی قُدس و اسباب آن نیز بر عهدۀ اوست.»
17خداوند موسی و هارون را خطاب کرده، گفت:
18«مگذارید قبیلۀ طوایف قُهاتی از میان لاویان منقطع شوند
19بلکه با ایشان بدینگونه عمل کنید تا چون به اسباب بسیار مقدس نزدیک میشوند، زنده بمانند و نمیرند: هارون و پسرانش داخل شوند و خدمت و بار هر یک از آنان را تعیین کنند.
20اما قُهاتیان حتی لحظهای نیز برای نظر کردن بر اسباب مقدّس، بدانجا درنیایند مبادا بمیرند!»
21خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
22«نسل جِرشون را نیز بر حسب خاندانها و طایفههایشان سرشماری کن،
23از سی ساله و بالاتر را تا پنجاه ساله، همۀ آنان را که میتوانند وارد خدمت شوند تا کار خیمۀ ملاقات را انجام دهند.
24این است خدمت طایفههای جِرشونی در خدمتگزاری و حملِ بار:
25آنان پردههای مسکن، خیمۀ ملاقات را با پوشش آن، پوشش چرم نازک را که بر آن است، و پردۀ دَرِ خیمۀ ملاقات را حمل کنند،
26همچنین پردههای صحن و پردۀ مدخل دروازۀ صحن را که گرداگرد مسکن و مذبح است با طنابها و تمامی لوازم خدمت آنها. هرآنچه را که در خصوص آنها باید کرد، جِرشونیان انجام دهند.
27هارون و پسرانش بر تمامیِ خدمت نسل جِرشون، اعم از هرآنچه حمل میکنند و هرآنچه انجام میدهند، نظارت کنند. بر شماست که آنچه را آنها باید حمل کنند، بر عهدۀ ایشان بگذارید.
28این است خدمت طایفههای نسل جِرشون در خیمۀ ملاقات. نظارت بر وظایف آنها بر عهدۀ ایتامار، پسر هارونِ کاهن خواهد بود.
29«نسل مِراری را بر حسب طایفهها و خاندانهایشان شمارش کن،
30از سی ساله و بالاتر را تا پنجاه ساله، همۀ آنان را که میتوانند وارد خدمت شوند تا کار خیمۀ ملاقات را به انجام رسانند.
31وظیفۀ آنها در انجام خدمت خود در قبال خیمۀ ملاقات، حمل این اشیاء خواهد بود: تختههای مسکن با پشتبندها و ستونها و پایههای آن،
32ستونهای صحن گرداگرد با پایهها و میخها و طنابهای آن، و همۀ لوازم آنها و هرآنچه به کار با آنها مربوط میشود. به هر کس از روی نامش، اشیائی را که موظف به حمل آن است، محول کن.
33این است خدمت طایفههای نسل مِراری یعنی تمامی خدمتشان در خیمۀ ملاقات که ایتامار، پسر هارونِ کاهن باید بر آن نظارت کند.»
34پس موسی و هارون و رهبران جماعت، نسل قُهات را بر حسب طایفهها و خاندانهایشان شمارش کردند،
35از سی ساله و بالاتر را تا پنجاه ساله، همۀ آنان را که میتوانستند وارد خدمت شوند تا کار خیمۀ ملاقات را انجام دهند.
36شمارششدگان بر حسب طایفههایشان ۲۷۵۰ تن بودند.
37اینان شمارششدگانِ طایفههای قُهاتی بودند، یعنی هر که در خیمۀ ملاقات خدمت میکرد و به دست موسی و هارون بر حسب فرمانی که خداوند به واسطۀ موسی داده بود، شمارش شد.
38نسل جِرشون بر حسب طایفهها و خاندانهایشان شمارش شدند،
39از سی ساله و بالاتر تا پنجاه ساله، همۀ آنان که میتوانستند وارد خدمت شوند تا کار خیمۀ ملاقات را انجام دهند.
40شمارششدگان بر حسب طایفهها و خاندانهایشان ۲۶۳۰ تن بودند.
41اینان شمارششدگان طایفههای نسل جِرشون بودند یعنی هر که در خیمۀ ملاقات خدمت میکرد و به دست موسی و هارون بر حسب فرمان خداوند، شمارش شد.
42طایفههای نسل مِراری بر حسب طایفهها و خاندانهایشان شمارش شدند،
43از سی ساله و بالاتر تا پنجاه ساله، همۀ آنان که میتوانستند وارد خدمت شوند تا کار خیمۀ ملاقات را انجام دهند.
44شمارششدگان بر حسب طایفههایشان ۳۲۰۰ تن بودند.
45اینان شمارششدگانِ طایفههای نسل مِراری بودند که به دست موسی و هارون بر حسب فرمان خداوند به موسی شمارش شدند.
46بدینسان لاویان بر حسب طایفهها و خاندانهایشان، به دست موسی و هارون و رهبران اسرائیل شمارش شدند،
47از سی ساله و بالاتر تا پنجاه ساله، همۀ آنان که میتوانستند به کار خدمت و حمل بار در خیمۀ ملاقات داخل شوند.
48شمارششدگان ۸۵۸۰ تن بودند.
49اینان هر یک بنا بر فرمان خداوند که به واسطۀ موسی داده بود، بر حسبِ کار خدمت یا حمل بار که انجام میدادند، شمارش شدند. بدینسان موسی چنانکه خداوند بدو فرمان داده بود، ایشان را شمارش کرد.
۲۲ مارس
3:1 این است تاریخچۀ نسل هارون و موسی، هنگامی که خداوند بر کوه سینا با موسی سخن گفت.
2و این است نامهای پسران هارون: ناداب، نخستزاده، و اَبیهو و اِلعازار و ایتامار.
3این است نامهای پسران هارون که کاهنان مسحشده و تخصیصیافته برای خدمت کهانت بودند.
4اما ناداب و اَبیهو در حضور خداوند مُردند زیرا در بیابان سینا به حضور خداوند آتش غریب تقدیم کردند. آنها را فرزندی نبود، پس اِلعازار و ایتامار زیر نظر پدر خود هارون، کهانت میکردند.
5و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
6«قبیلۀ لاوی را نزدیک آور و آنها را به حضور هارونِ کاهن بر پا دار تا وی را خدمت کنند.
7آنها با انجام کارهای مسکن، وظایف خود را در قبال هارون و در قبال تمامی جماعت نزد خیمۀ ملاقات به جا خواهند آورد.
8آنان همچنین مسئولیت تمامی اسباب خیمۀ ملاقات را بر عهده خواهند داشت و با انجام کارهای مسکن، وظایف بنیاسرائیل را به جا خواهند آورد.
9لاویان را به هارون و پسرانش بسپارید؛ آنان باید از میان بنیاسرائیل به تمامی به وی سپرده شوند.
10هارون و پسرانش را تعیین کن تا کهانت خود را انجام دهند. اما هر شخص دیگر که نزدیک آید، کشته شود.»
11و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
12«اینک من لاویان را از میان بنیاسرائیل، به عوضِ هر نخستزادۀ اسرائیلی که رَحِم را میگشاید، برگرفتهام. پس لاویان از آنِ من خواهند بود
13زیرا همۀ نخستزادگان از آنِ منند. روزی که همۀ نخستزادگان را در سرزمین مصر هلاک کردم، تمامی نخستزادگان را در اسرائیل، خواه انسان و خواه چارپا، برای خود تقدیس نمودم. آنان از آنِ من خواهند بود. من یهوه هستم.»
14خداوند در بیابان سینا موسی را خطاب کرده، گفت:
15«لاویان را بر حسب خاندانها و طایفههای ایشان شمارش کن، یعنی همۀ ذکوران را از یک ماهه و بالاتر بشمار.»
16پس موسی بر طبق کلام خداوند، چنانکه فرمان یافته بود، آنان را شمارش کرد.
17پسران لاوی بر حسب نامهایشان از این قرار بودند: جِرشون و قُهات و مِراری.
18این است نامهای پسران جِرشون بر حسب طایفههایشان: لِبنی و شِمعی.
19و پسران قُهات بر حسب طایفههایشان: عَمرام و یِصهار و حِبرون و عُزّیئیل.
20و پسران مِراری بر حسب طایفههایشان: مَحْلی و موشی. اینانند طایفههای لاویان بر حسب خاندانهایشان.
21از جِرشون، طایفۀ لِبنیان و طایفۀ شِمعیان؛ اینان طایفههای جِرشونی بودند.
22شمار تمامی ذکوران یک ماهه و بالاتر ایشان که شمرده شدند، ۷۵۰۰ بود.
23طایفههای جِرشونیان میبایست پشت مسکن، در جانب غربی خیمه میزدند.
24رهبر خاندان پدران جِرشونیان، اِلیاساف پسر لائِل بود.
25مسئولیت جِرشونیان در خیمۀ ملاقات، شامل مسکن و خیمه و پوشش آن و پردۀ درِ خیمۀ ملاقات،
26و نیز پردههای صحن و حجابِ درِ صحن، که گرداگرد مسکن و مذبح بود، و طنابهای آن، و همۀ خدمات مربوط به اینها میشد.
27از قُهات، طایفۀ عَمرامیان و طایفۀ یِصهاریان و طایفۀ حِبرونیان و طایفۀ عُزّیئیلیان؛ اینان طایفههای قُهاتی بودند.
28آنان مسئول قُدس بودند، و شمار تمامی ذکوران یک ماهه و بالاتر ایشان ۸۶۰۰ بود.
29طایفههای پسران قُهات میبایست در جانب جنوبی مسکن خیمه میزدند.
30رهبر خاندان پدران طایفههای قُهاتی، اِلیصافان پسر عُزّیئیل بود.
31مسئولیت قُهاتیان شامل صندوق و میز و چراغدان و مذبحها و اسباب قُدس، که با آنها خدمت میکردند، و نیز پردۀ حجاب، و همۀ خدمات مربوط به آنها میشد.
32رهبر رهبران لاویان، اِلعازار پسر هارون کاهن بود. او میبایست بر کسانی که مسئول قُدس بودند، نظارت کند.
33از مِراری، طایفۀ مَحْلیان و طایفۀ موشیان؛ اینان طایفههای مِراری بودند.
34شمار تمامی ذکوران یک ماهه و بالاتر ایشان که شمرده شدند، ۶۲۰۰ بود.
35رهبر خاندان پدران طایفههای مِراری، صوریئیل پسر اَبیحایِل بود. آنان میبایست در جانب شمالی مسکن خیمه میزدند.
36مسئولیتِ سپرده شده به پسران مِراری شامل چارچوب مسکن و تیرکها و ستونها و پایهها و همۀ اسباب آن و نیز همۀ خدمات مربوط به آنها میشد.
37آنان همچنین مسئولیت ستونهای گرداگرد صحن و پایهها و میخها و طنابهای آنها را بر عهده داشتند.
38جلوی مسکن به سمت شرق، یعنی جلوی خیمۀ ملاقات به جانب طلوع آفتاب، موسی و هارون و پسرانش میبایست خیمه بزنند و به نیابت از بنیاسرائیل، عهدهدار مسئولیت قُدس باشند. هر شخص دیگر که به آن نزدیک میآمد، باید کشته میشد.
39شمار تمامی آنان که موسی و هارون بنا به فرمان خداوند از همۀ ذکوران یک ماهه و بالاتر لاویان بر حسب طایفههایشان شمارش کردند، ۲۲۰۰۰ بود.
40خداوند به موسی گفت: «همۀ نخستزادگان ذکور بنیاسرائیل را از یک ماهه و بالاتر شمارش کن و شمار نامهای ایشان را ثبت نما.
41لاویان را به عوض همۀ نخستزادگان بنیاسرائیل، و دامهای لاویان را به عوضِ همۀ نخستزادگان دامهای بنیاسرائیل از برای من بگیر؛ من یهوه هستم.»
42پس موسی چنانکه خداوند به او فرمان داده بود، همۀ نخستزادگان بنیاسرائیل را شمارش کرد.
43و شمار نامهای همۀ نخستزادگان ذکور یک ماهه و بالاتر که شمارش شدند، ۲۲۲۷۳ بود.
44و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
45«لاویان را به عوض همۀ نخستزادگان بنیاسرائیل، و دامهای لاویان را به عوضِ دامهای ایشان بگیر. لاویان از آنِ من خواهند بود؛ من یهوه هستم.
46و اما به جهت فدیۀ آن ۲۷۳ نخستزادۀ بنیاسرائیل که افزون بر شمار لاویانند،
47پنج مثقال برای هر تَن بگیر؛ آن را بر حسب مثقال قُدس که بیست قیراط است، بگیر.
48و آن را به عنوان وجه فدیۀ آنان که افزون بر ایشانند، به هارون و پسرانش بده.»
49پس موسی وجه فدیه را از کسانی که افزون بر آنانی بودند که لاویان فدیۀ ایشان شده بودند، گرفت.
50او آن وجه را که هزار و سیصد و شصت و پنج مثقال بر حسب مثقال قُدس بود، از نخستزادگان بنیاسرائیل گرفت.
51و موسی بر طبق کلام خداوند و چنانکه خداوند به او فرمان داده بود، وجه فدیه را به هارون و پسرانش داد.
۲۱ مارس
2:1 خداوند موسی و هارون را خطاب کرده، گفت:
2«هر یک از بنیاسرائیل نزد عَلَم خویش و نشان خاندانشان خیمه زند. ایشان رو به خیمۀ ملاقات، در اطراف آن خیمه زنند.
3«آنان که باید در لشکرهای خود در شرق یعنی به جانب طلوع آفتاب خیمه زنند، به عَلَم اردوی یهودا تعلق خواهند داشت. رهبر بنییهودا، نَحشون پسر عَمّیناداب است.
4شمارششدگانِ لشکر او ۷۴۶۰۰ تن بودند.
5در جوار یهودا، قبیلۀ یِساکار خیمه زند. رهبر بنییِساکار، نِتَنئیل پسر صوعَر است.
6شمارششدگانِ لشکر او ۵۴۴۰۰ تن بودند.
7سپس قبیلۀ زِبولون خواهد بود. رهبر بنیزِبولون، اِلیاب پسر حیلون است.
8شمارششدگانِ لشکر او ۵۷۴۰۰ تن بودند.
9همۀ آنان که به اردوی یهودا تعلق داشتند و بر حسب لشکرهای خود شمارش شدند، ۱۸۶۴۰۰ تن بودند. آنها اوّل عزیمت کنند.
10«در جنوب، اردوی رِئوبین لشکر به لشکر نزد عَلَم خود خواهند بود. رهبر بنیرِئوبین، اِلیصور پسر شِدیئور است.
11شمارششدگانِ لشکر او ۴۶۵۰۰ تن بودند.
12در جوار رِئوبین، قبیلۀ شمعون خیمه زند. رهبر بنیشمعون، شِلومیئیل پسر صوریشَدّای است.
13شمارششدگانِ لشکر او ۵۹۳۰۰ تن بودند.
14سپس قبیلۀ جاد خواهد بود. رهبر بنیجاد، اِلیاساف پسر دِعوئیل است.
15شمارششدگانِ لشکر او ۴۵۶۵۰ تن بودند.
16همۀ آنان که به اردوی رِئوبین تعلق داشتند و بر حسب لشکرهایشان شمارش شدند، ۱۵۱۴۵۰ تن بودند. آنها دوّم عزیمت کنند.
17«آنگاه خیمۀ ملاقات همراه با اردوی لاویان در میان اردوها عزیمت کند. آنها جملگی همانگونه که خیمه میزنند، همانگونه نیز عزیمت کنند، هر یک در جای خود و نزد عَلَمِ خویش.
18«در غرب، اردوی اِفرایِم لشکر به لشکر نزد عَلَم خود خواهند بود. رهبر بنیاِفرایِم، اِلیشَمَع پسر عَمّیهود است.
19شمارششدگانِ لشکر او ۴۰۵۰۰ تن بودند.
20در جوار اِفرایِم، قبیلۀ مَنَسی خیمه زند. رهبر بنیمَنَسی، جَمَلیئیل پسر فِدَهصور است.
21شمارششدگانِ لشکر او ۳۲۲۰۰ تن بودند.
22سپس قبیلۀ بِنیامین خواهد بود. رهبر بنیبِنیامین، اَبیدان پسر جِدعونی است.
23شمارششدگانِ لشکر او ۳۵۴۰۰ تن بودند.
24همۀ آنان که به اردوی اِفرایِم تعلق داشتند و بر حسب لشکرهایشان شمارش شدند، ۱۰۸۱۰۰ تن بودند. آنها سوّم عزیمت کنند.
25«در شمال، اردوی دان لشکر به لشکر نزد عَلَم خود خواهند بود. رهبر بنیدان، اَخیعِزِر پسر عَمّیشَدّای است.
26شمارششدگانِ لشکر او ۶۲۷۰۰ تن بودند.
27در جوار دان، قبیلۀ اَشیر خیمه زند. رهبر بنیاَشیر، پَجیئیل پسر عُکران است.
28شمارششدگانِ لشکر او ۴۱۵۰۰ تن بودند.
29سپس قبیلۀ نَفتالی خواهد بود. رهبر بنینَفتالی، اَخیرَع پسر عِنان است.
30شمارششدگانِ لشکر او ۵۳۴۰۰ تن بودند.
31همۀ آنان که به اردوی دان تعلق داشتند و شمارش شدند، ۱۵۷۶۰۰ تن بودند. آنان نزد عَلَمهای خود در آخر عزیمت خواهند کرد.»
32اینان بودند بنیاسرائیلیانی که بر حسب خاندانهایشان شمارش شدند. همۀ آنان که در اردوهای خود و بر حسب لشکرهایشان شمارش شدند، ۶۰۳۵۵۰ تن بودند.
33اما لاویان بنا به فرمانی که خداوند به موسی داده بود، همراه با بنیاسرائیل شمارش نشدند.
34پس بنیاسرائیل موافق هرآنچه خداوند به موسی فرمان داده بود، عمل کردند؛ بدینسان آنان نزد عَلَمهای خویش خیمه میزدند، و هر یک بر حسب خاندان پدران خود، با طایفۀ خویش عزیمت میکردند.
۲۰ مارس
1:1 در روز نخستِ ماه دوّم از سال دوّم پس از خروجِ بنیاسرائیل از سرزمین مصر، خداوند در صحرای سینا در خیمۀ ملاقات به موسی چنین گفت:
2«تمامی جماعتِ بنیاسرائیل را بر حسبِ طایفه و خاندانشان و بر طبق شمار نامهای همۀ مردان، یک به یک، سرشماری کنید.
3تو و هارون تمامی مردان اسرائیل را از بیست ساله و بالاتر که با سپاه اسرائیل به جنگ بیرون میروند، بر حسبِ لشکرهایشان شمارش کنید.
4از هر قبیله یک مرد که سر خاندان پدران خویش باشد، شما را همراهی کند.
5این است نامهای مردانی که باید شما را یاری رسانند: از رِئوبین، اِلیصور پسر شِدیئور؛
6از شمعون، شِلومیئیل پسر صوریشَدّای؛
7از یهودا، نَحشون پسر عَمّیناداب؛
8از یِساکار، نِتَنئیل پسر صوعَر؛
9از زِبولون، اِلیاب پسر حیلون؛
10از پسران یوسف: از اِفرایِم، اِلیشَمَع پسر عَمّیهود؛ از مَنَسی، جَمَلیئیل پسر فِدَهصور؛
11از بِنیامین، اَبیدان پسر جِدعونی؛
12از دان، اَخیعِزِر پسر عَمّیشَدّای؛
13از اَشیر، پَجیئیل پسر عُکران؛
14از جاد، اِلیاساف پسر دِعوئیل؛
15از نَفتالی، اَخیرَع پسر عِنان.»
16اینان بودند فراخواندهشدگانِ جماعت، یعنی رهبران قبایل پدران ایشان و سران طایفههای اسرائیل.
17پس موسی و هارون این مردان را که به نام تعیین شدند، برگرفتند،
18و در روز نخست از ماه دوّم، تمامی جماعت را گرد آوردند، و ایشان نامهای خود را بر حسب طایفه و خاندانشان ثبت کردند. بدینسان کسانی که بیست ساله یا بالاتر بودند، مطابق شمار نامهایشان یک به یک ثبت شدند.
19پس چنانکه خداوند به موسی فرمان داده بود، او ایشان را در صحرای سینا شمارش کرد:
20از نسل رِئوبین، نخستزادۀ اسرائیل، شمار نامهای مردان بیست ساله و بالاتر یعنی همۀ آنان که قادر به جنگیدن بودند، یک به یک بر حسبِ طایفه و خاندانشان ثبت گردید.
21تعدادِ شمارششدگان قبیلۀ رِئوبین ۴۶۵۰۰ تن بود.
22از نسل شمعون، شمار نامهای مردان بیست ساله و بالاتر یعنی همۀ آنان که قادر به جنگیدن بودند، بر حسبِ طایفه و خاندانشان ثبت گردید.
23تعدادِ شمارششدگان قبیلۀ شمعون ۵۹۳۰۰ تن بود.
24از نسل جاد، شمار نامهای مردان بیست ساله و بالاتر یعنی همۀ آنان که قادر به جنگیدن بودند، بر حسبِ طایفه و خاندانشان ثبت گردید.
25تعداد شمارششدگان قبیلۀ جاد ۴۵۶۵۰ تن بود.
26از نسل یهودا، شمار نامهای مردان بیست ساله و بالاتر یعنی همۀ آنان که قادر به جنگیدن بودند، بر حسبِ طایفه و خاندانشان ثبت گردید.
27تعداد شمارششدگان قبیلۀ یهودا ۷۴۶۰۰ تن بود.
28از نسل یِساکار، شمار نامهای مردان بیست ساله و بالاتر یعنی همۀ آنان که قادر به جنگیدن بودند، بر حسبِ طایفه و خاندانشان ثبت گردید.
29تعداد شمارششدگان قبیلۀ یِساکار ۵۴۴۰۰ تن بود.
30از نسل زِبولون، شمار نامهای مردان بیست ساله و بالاتر یعنی همۀ آنان که قادر به جنگیدن بودند، بر حسبِ طایفه و خاندانشان ثبت گردید.
31تعداد شمارششدگان قبیلۀ زِبولون ۵۷۴۰۰ تن بود.
32از بنییوسف: از نسل اِفرایِم، شمار نامهای مردان بیست ساله و بالاتر یعنی همۀ آنان که قادر به جنگیدن بودند، بر حسب طایفه و خاندانشان ثبت گردید.
33تعداد شمارششدگان قبیلۀ اِفرایِم ۴۰۵۰۰ تن بود.
34از نسل مَنَسی، شمار نامهای مردان بیست ساله و بالاتر یعنی همۀ آنان که قادر به جنگیدن بودند، بر حسبِ طایفه و خاندانشان ثبت گردید.
35تعداد شمارششدگان قبیلۀ مَنَسی ۳۲۲۰۰ تن بود.
36از نسل بِنیامین، شمار نامهای مردان بیست ساله و بالاتر یعنی همۀ آنان که قادر به جنگیدن بودند، بر حسب طایفه و خاندانشان ثبت گردید.
37تعداد شمارششدگان قبیلۀ بِنیامین ۳۵۴۰۰ تن بود.
38از نسل دان، شمار نامهای مردان بیست ساله و بالاتر یعنی همۀ آنان که قادر به جنگیدن بودند، بر حسب طایفه و خاندانشان ثبت گردید.
39تعداد شمارششدگان قبیلۀ دان ۶۲۷۰۰ تن بود.
40از نسل اَشیر، شمار نامهای مردان بیست ساله و بالاتر یعنی همۀ آنان که قادر به جنگیدن بودند، بر حسب طایفه و خاندانشان ثبت گردید.
41تعداد شمارششدگان قبیلۀ اَشیر ۴۱۵۰۰ تن بود.
42از نسل نَفتالی، شمار نامهای مردان بیست ساله و بالاتر یعنی همۀ آنان که قادر به جنگیدن بودند، بر حسب طایفه و خاندانشان ثبت گردید.
43تعداد شمارششدگان قبیلۀ نَفتالی ۵۳۴۰۰ تن بود.
44اینان بودند مردانی که موسی و هارون، به یاری دوازده رهبر اسرائیل که هر یک نمایندۀ خاندان پدران خود بودند، شمارش کردند.
45پس تمامی بنیاسرائیل که بیست ساله و بالاتر بودند یعنی همۀ اسرائیلیانی که قادر به جنگیدن بودند، بر حسب خاندانهایشان شمارش شدند.
46بدینسان، تعداد کل شمارششدگان ۶۰۳۵۵۰ تن بود.
47اما لاویان بر حسب قبیلۀ پدرانشان همراه با آنها شمارش نشدند.
48زیرا خداوند به موسی چنین گفته بود:
49«تنها قبیلۀ لاوی را شمارش مکن و آنان را همراه با بنیاسرائیل سرشماری منما.
50بلکه لاویان را بر مسکن شهادت و تمامی اسباب و متعلقات آن برگمار. ایشان مسکن و تمامی اسباب آن را حمل کنند و آن را خدمت نمایند و در اطراف مسکن خیمه زنند.
51آنگاه که مسکن باید به حرکت درآید، لاویان آن را جمع کنند و آنگاه که باید بر پا شود، لاویان آن را بر پا کنند. هر شخص دیگر که نزدیک آن آید، کشته شود.
52بنیاسرائیل خیمههای خویش را بر حسب لشکرشان بر پا کنند، هر کس در اردوی خود و هر کس نزد عَلَم خویش.
53اما لاویان در اطراف مسکن شهادت خیمه زنند تا غضب بر جماعت بنیاسرائیل نازل نشود. لاویان مسکن شهادت را نگاه بدارند.»
54پس بنیاسرائیل چنین کردند و بر حسب تمامی آنچه خداوند به موسی فرمان داده بود، عمل نمودند.
۱۹ مارس
27:1 خداوند به موسی گفت:
2«بنیاسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگو: اگر کسی برای خداوند نذر مخصوصی بکند که مستلزم برآورد ارزش اشخاص باشد،
3در آن صورت ارزش مردی که سنش بین بیست تا شصت سال است، پنجاه مثقال نقره بر حسب مثقال قُدس خواهد بود.
4اگر زن باشد، ارزش او سی مثقال خواهد بود.
5اگر سن او بین پنج تا بیست سال باشد، ارزش او برای جنس مذکر بیست مثقال و برای جنس مؤنث ده مثقال خواهد بود.
6اگر سن او بین یک ماه تا پنج سال باشد، ارزش او برای جنس مذکر پنج مثقال نقره و برای جنس مؤنث سه مثقال نقره خواهد بود.
7اگر سن شخص شصت سال یا بیشتر باشد، ارزش او برای جنس مذکر پانزده مثقال و برای جنس مؤنث ده مثقال خواهد بود.
8اگر کسی فقیرتر از آن باشد که توانایی پرداخت وجه تعیین شده را داشته باشد، در آن صورت باید او را به حضور کاهن بیاورند، و کاهن ارزش او را برآورد کند. پس کاهن ارزش او را بر حسب توانایی شخص نذرکننده، تعیین نماید.
9«اگر نذر او، حیوانی است که به عنوان قربانی به خداوند تقدیم میشود، هر چیزی از اینها که کسی به خداوند بدهد مقدس خواهد بود.
10نباید آن را مبادله کند، و یا خوب را با بد، یا بد را با خوب عوض کند. اگر حیوانی را با حیوان دیگر عوض کرد، هم اوّلی و هم جایگزین آن، هر دو مقدس خواهند بود.
11اگر حیوان، نجس باشد و نتوان آن را به عنوان هدیه به خداوند تقدیم کرد، در آن صورت باید آن حیوان را به حضور کاهن حاضر سازد.
12کاهن ارزش آن را چه خوب و چه بد، برآورد کند. هر ارزشی که کاهن تعیین کرد، همان قیمت آن باشد.
13اما اگر بخواهد حیوان را بازخرید کند، باید یک پنجم بر قیمت آن بیفزاید.
14«اگر کسی خانۀ خود را به عنوان هدیهای مقدس به خداوند وقف کند، کاهن ارزش آن را، چه خوب و چه بد، برآورد کند. هر ارزشی که کاهن تعیین کرد، همان قیمتش باشد.
15اگر وقفکننده بخواهد خانۀ خود را بازخرید کند، باید یک پنجم بر قیمت آن بیفزاید، و از آنِ وی خواهد بود.
16«اگر کسی قطعهای از زمینِ مِلکِ خود را به خداوند وقف کند، ارزش آن به اندازۀ بذر لازم برای کِشت آن خواهد بود؛ ارزش هر حومِر بذر جو، پنجاه مثقال نقره باشد.
17اگر مزرعۀ خود را از سال یوبیل وقف کند، ارزش آن همان خواهد ماند.
18اما اگر مزرعۀ خود را بعد از یوبیل وقف کند، در آن صورت، کاهن قیمت را بر حسب سالهایی که تا سال یوبیل باقی است برآورد کند، و بدینگونه از قیمت آن بکاهد.
19اگر کسی که مزرعه را وقف کرده است بخواهد آن را بازخرید کند، در آن صورت، یک پنجم بر قیمت آن بیفزاید، و از آنِ وی خواهد ماند.
20اما اگر نخواهد مزرعه را بازخرید کند و مزرعه به شخصی دیگر فروخته شده باشد، دیگر قابل بازخرید نخواهد بود.
21بلکه چون آن مزرعه در سال یوبیل آزاد گردد، مانند مزرعهای که وقف شده است برای خداوند مقدس خواهد بود؛ کاهن آن را به مِلکیت خواهد بُرد.
22اگر کسی مزرعهای را که خریده است و بخشی از میراث خود او نیست به خداوند وقف نماید،
23در آن صورت کاهن ارزش آن را تا سال یوبیل برآورد کند، و او قیمت آن را در همان روز به عنوان هدیۀ مقدس به خداوند بدهد.
24در سال یوبیل، مزرعه به آن که از وی خریداری شده بود، یعنی به آن که زمین مِلکِ موروثی او بود، بر خواهد گشت.
25هر برآوردِ ارزش باید بر حسب مثقال قُدس باشد: یک مثقال بیست قیراط است.
26«اما نخستزادۀ حیوانات را کسی نباید وقف کند، زیرا چون نخستزاده است، به خداوند تعلق دارد؛ خواه گاو و خواه گوسفند، از آنِ خداوند است.
27اگر از حیوانات نجس باشد، باید آن را به قیمتش فدیه دهد، و یک پنجم بر آن بیفزاید. اگر فدیه داده نشد، باید به قیمتش فروخته شود.
28«ولی هیچ چیز را که کسی از داراییخود به خداوند وقف کند، خواه انسان، خواه حیوان، و خواه مزرعۀ موروثی، نمیتوان فروخت یا بازخرید کرد؛ هر چه وقف شود، برای خداوند بسیار مقدس است.
29هیچ انسانی را که وقف شده است، یعنی کسی را که باید به نابودی کامل سپرده شود، نمیتوان فدیه داد؛ او باید حتماً کشته شود.
30«دهیکِ زمین، خواه از بذر زمین و خواه از میوۀ درخت، از آنِ خداوند است و برای خداوند، مقدس.
31اگر کسی بخواهد چیزی از دهیک خود را بازخرید کند، باید یک پنجم بر آن بیفزاید.
32تمامی دهیکِ رمه و گله، یعنی یکدهمِ هر چه از زیر عصای چوپان بگذرد، برای خداوند مقدس است.
33شخص نباید در مورد خوبی و بدی آن پرسش کند، یا آن را عوض کند. اگر آن را عوض کرد، هم آن و هم جایگزین آن مقدس خواهند بود، و نباید بازخرید شوند.»
34این است فرامینی که خداوند بر کوه سینا برای بنیاسرائیل به موسی امر فرمود.
۱۸ مارس
26:1 «برای خود بت مسازید و تمثالِ تراشیده و ستون بر پا مکنید و تندیس سنگی در سرزمین خود مگذارید تا به آن سَجده کنید، زیرا من یهوه خدای شما هستم.
2شَبّاتهای مرا نگاه دارید و قُدس مرا حرمت نهید: من یهوه هستم.
3«اگر در فرایض من گام بردارید و فرمانهای مرا نگاه داشته، آنها را به جا آورید،
4آنگاه بارانتان را در موسمش خواهم فرستاد، و زمین محصول خود را خواهد داد، و درختان صحرا میوۀ خود را خواهند آورد.
5خرمنکوبیِ شما تا انگورچینی ادامه خواهد یافت، و انگورچینیِ شما تا بذرافشانی. نان خود را سیر خواهید خورد، و در زمین خود در امنیت ساکن خواهید بود.
6من به زمین صلح و سلامت خواهم بخشید؛ خواهید خفت و کسی شما را نخواهد ترسانید. حیوانات موذی را از زمین بر خواهم داشت، و شمشیر از سرزمین شما گذر نخواهد کرد.
7دشمنان خود را تعقیب خواهید کرد و آنان در برابر شما به شمشیر خواهند افتاد.
8پنج تن از شما صد نفر را تعقیب خواهند کرد، صد نفر از شما ده هزار تن را خواهند راند، و دشمنانتان در برابر شما به شمشیر خواهند افتاد.
9به شما روی خواهم کرد و شما را بارور و کثیر گردانیده، عهدِ خود را با شما استوار خواهم ساخت.
10هنوز مشغول خوردن ذخایر انبار خواهید بود که باید کهنه را دور بریزید تا برای محصولِ نو جا باز شود.
11من مسکن خود را در میان شما بر پا خواهم کرد، و جانم از شما کراهت نخواهد داشت.
12در میان شما گام خواهم زد و خدای شما خواهم بود، و شما قوم من خواهید بود.
13من یهوه خدای شما هستم، که شما را از سرزمین مصر بیرون آوردم تا بردۀ ایشان نباشید. من بندهای یوغ شما را شکستم تا راستقامت گام بردارید.
14«اما اگر به من گوش فرا~ندهید و همۀ این فرمانها را به جا نیاورید،
15اگر فرایض مرا رد کرده، از قوانین من کراهت داشته باشید، آنگونه که فرمانهای مرا به جا نیاورید بلکه عهد مرا بشکنید،
16آنگاه من نیز با شما چنین خواهم کرد: وحشت و بیماریِ جانکاه و تبی را که چشمان را تلف و جان را نحیف سازد بر شما مأمور خواهم ساخت. بذر خود را بیهوده خواهید کاشت، زیرا دشمنانتان آن را خواهند خورد.
17روی خود را بر ضد شما خواهم گردانید، و در برابر دشمنانتان شکست خواهید خورد؛ آنان که از شما نفرت دارند بر شما حکم خواهند راند، و خواهید گریخت بیآنکه کسی در تعقیبتان باشد.
18و اگر با وجود این همه، به من گوش فرا~ندهید، آنگاه شما را به سبب گناهانتان هفت چندان تأدیب خواهم کرد.
19فخرِ قدرت شما را در هم خواهم شکست، و آسمانِ شما را مانند آهن و زمینتان را مانند مس خواهم کرد.
20و نیروی شما به بطالت صرف خواهد شد، زیرا زمینتان محصول خود را نخواهد داد، و درختان زمین، میوۀ خود را نخواهند آورد.
21«اگر همچنان به خلاف من گام بردارید و به من گوش فرا~ندهید، به فراخور گناهانتان شما را هفت چندان به بلا دچار خواهم کرد.
22وحوش صحرا را بر شما گسیل خواهم داشت تا داغ فرزندانتان را بر دل شما بگذارند و چارپایانتان را از بین ببرند و از شمار شما بکاهند، آنسان که راههای شما متروک گردد.
23«و اگر با این همه از من تأدیب نپذیرید بلکه به خلاف من گام بردارید،
24آنگاه من نیز به خلاف شما گام بر خواهم داشت، و من خودْ شما را به سبب گناهانتان هفت چندان خواهم زد.
25بر شما شمشیری خواهم آورد تا انتقام عهد مرا بگیرد. و چون به شهرهای خود گِرد آیید، بلا در میان شما خواهم فرستاد، و به دست دشمن سپرده خواهید شد.
26چون نان را که حیات شما بدان بسته است از شما بگیرم، ده زن نانِ شما را در یک تنور خواهند پخت، و جیرۀ نان شما را به وزن به شما خواهند داد؛ و خواهید خورد، اما سیر نخواهید شد.
27«اگر با وجود این همه، به من گوش فرا~ندهید بلکه به خلاف من گام بردارید،
28آنگاه من نیز با خشم به خلاف شما گام خواهم زد، و من خودْ شما را به سبب گناهانتان هفت چندان تأدیب خواهم کرد.
29گوشتِ تن پسران، و گوشت تن دخترانتان را خواهید خورد.
30مکانهای بلند شما را ویران خواهم کرد و مذبحهای بخورتان را قطع خواهم نمود، و اجساد شما را بر جسد بتهای بیارزشتان خواهم افکند؛ و جان من از شما کراهت خواهد داشت.
31شهرهای شما را ویران و عبادتگاههایتان را متروکه خواهم ساخت، و رایحۀ خوشایند شما را نخواهم بویید.
32من خودْ زمین را ویران خواهم کرد، آنسان که دشمنان شما که در آن ساکنند متحیر خواهند شد.
33شما را در میان قومها پراکنده خواهم ساخت، و از پیتان شمشیر خواهم کشید. زمین شما متروکه خواهد بود و شهرهایتان، ویرانه.
34«آنگاه زمین در تمام مدتی که متروک است و شما در سرزمین دشمنان خود به سر میبرید، از شَبّاتهای خود لذت خواهد برد. پس زمین فراغت خواهد یافت و از شَبّاتهای خود لذت خواهد برد.
35آری، زمین در تمام مدتی که متروک است فراغت خواهد یافت، فراغتی که در شَبّاتهای ایام سکونت شما از آن بیبهره بود.
36و اما در خصوص باقیماندگان شما، من به دلهای ایشان در سرزمینهای دشمنانشان ضعف خواهم فرستاد. از صدای حرکت برگی پا به فرار خواهند نهاد؛ مانند کسی که از شمشیر بگریزد خواهند گریخت و خواهند افتاد، بیآنکه کسی در تعقیبشان باشد.
37مانند کسی که از شمشیر بگریزد بر روی هم خواهند افتاد، هرچند کسی در تعقیبشان نیست؛ و شما را یارای ایستادگی در برابر دشمنانتان نخواهد بود.
38در میان قومها تلف خواهید شد، و زمین دشمنانتان شما را فرو~خواهد بلعید.
39باقیماندگان شما در سرزمینهای دشمنانتان در تقصیرات خود و تقصیرات پدرانشان خواهند پوسید.
40«ولی اگر به تقصیرات خود و تقصیرات پدرانشان اعتراف کنند، یعنی به خیانتی که به من ورزیده و به خلاف من گام برداشتهاند
41و من نیز به خلاف ایشان گام برداشته و ایشان را به سرزمین دشمنانشان آوردهام، پس اگر دل نامختونِ ایشان فروتن شود و تقصیرات خود را بپذیرند،
42آنگاه من نیز عهد خود را با یعقوب به یاد خواهم آورد، و عهد خود را با اسحاق و با ابراهیم به یاد خواهم آورد، و این سرزمین را به یاد خواهم آورد.
43اما زمینْ از نبود ایشان متروکه خواهد بود، و حینی که بدون ایشان متروکه است، از شَبّاتهای خود لذت خواهد برد. و ایشان تاوان تقصیرات خود را خواهند داد، زیرا قوانین مرا رد کردند و جانشان از فرایض من کراهت داشت.
44با این همه، هنگامی که در سرزمین دشمنان خود به سر میبرند، من ایشان را رد نخواهم کرد و از ایشان کراهت نخواهم داشت آنگونه که بهکلی نابودشان کنم و عهد خود را با آنان بشکنم، زیرا من یهوه خدای ایشان هستم.
45بلکه بهخاطر ایشان، عهد خود را با اسلاف ایشان به یاد خواهم آورد که در برابر چشمان قومها ایشان را از سرزمین مصر بیرون آوردم تا خدای ایشان باشم: من یهوه هستم.»
46این است فرایض و قوانین و شرایعی که خداوند در کوه سینا، به واسطۀ موسی میان خود و بنیاسرائیل قرار داد.
۱۷ مارس
25:1 خداوند در کوه سینا به موسی گفت:
2«بنیاسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگو: چون به زمینی که من به شما میدهم داخل شدید، آن زمین باید برای خداوند شَبّات نگاه دارد.
3شش سال مزرعۀ خود را بکارید، و شش سال تاکستان خود را هَرَس کنید و محصولش را گرد آورید؛
4اما سال هفتم، شَبّاتِ فراغت برای زمین باشد، یعنی شَبّات برای خداوند. مزرعۀ خود را مکارید و تاکستانتان را هَرَس مکنید.
5آنچه را خودروی است از مزرعۀ خود درو مکنید، و انگورِ تاکِ هَرَس نشدۀ خویش را مچینید. این سال، سالِ فراغت برای زمین باشد.
6محصول شَبّاتِ زمین، برای شما خوراک خواهد بود، یعنی خوراک شما، خوراکِ غلامان و کنیزانتان، خوراکِ خدمتکار روزمزدتان، و خوراکِ غریبی که با شما ساکن است؛
7نیز خوراکِ چارپایانتان و خوراکِ وحوشی که در زمین شما باشند: همۀ محصولِ آن به جهتِ خوراک خواهد بود.
8«برای خود هفت شَبّات از سالها بشمارید، یعنی هفت هفت سال، و این هفت شَبّات از سالها، برای شما چهل و نُه سال خواهد بود.
9آنگاه در روز دهم از ماه هفتم، به صدای بلند کَرِنا بنوازید؛ در روز کفّاره در سرتاسر سرزمینتان کَرِنا بنوازید.
10سال پنجاهم را تقدیس کنید و در سرتاسر زمین، برای همۀ ساکنانش به آزادی اعلام نمایید. این برای شما یوبیل باشد، و هر یک از شما به مِلک خود و نزد طایفۀ خویش بازگردد.
11سال پنجاهم برای شما سال یوبیل باشد. در آن نه زراعت کنید، نه آنچه را که خودروی است درو کنید، و نه انگور تاکهای هرس نشده را بچینید.
12زیرا یوبیل است و باید برای شما مقدس باشد؛ فقط میتوانید از محصولِ مزرعه بخورید.
13«در این سال یوبیل، هر یک از شما باید به مِلک خود بازگردد.
14اگر زمینی به همسایۀ خود میفروشید یا زمینی از همسایۀ خود میخرید، بر یکدیگر بیانصافی روا مدارید.
15با در نظر گرفتن شمار سالهای گذشته از یوبیل به همسایۀ خود بپردازید، و او نیز بر حسب شمار سالهای محصول به شما بفروشد.
16اگر سالها بسیار باشد، بر بها بیفزایید، و اگر سالها اندک باشد، از بها بِکاهید، زیرا آنچه به شما میفروشد تعداد محصول است.
17بر یکدیگر بیانصافی روا مدارید، بلکه از خدای خود بترسید؛ زیرا من یهوه خدای شما هستم.
18«پس فرایض مرا به جا آورید و قوانین مرا نگاه داشته، به آنها عمل کنید تا در زمین در امنیت ساکن شوید.
19آنگاه زمین ثمر خود را خواهد داد، و شما سیر خواهید خورد و در زمین در امنیت خواهید زیست.
20اگر بگویید: ”پس در سال هفتم چه بخوریم، زیرا نه میتوانیم بکاریم و نه میتوانیم محصول خود را گرد آوریم؟“
21من در سال ششم برکت خود را بر شما امر خواهم کرد، و محصول زمین برای سه سال کافی خواهد بود.
22چون در سال هشتم میکارید، از محصول کهنه تا سال نهم بخورید؛ یعنی تا محصول برسد، از کهنه بخورید.
23«زمین را نمیتوان برای همیشه فروخت، زیرا زمین از آنِ من است، و شما نزد من غریب و میهمان هستید.
24در تمام زمینِ مِلک شما، امکان بازخریدِ زمین فراهم باشد.
25«اگر برادرت فقیر شود و قسمتی از مِلک خود را بفروشد، باید ولیّ یعنی نزدیکترین خویشِ او بیاید و آنچه را که برادرش فروخته است، بازخرید کند.
26اگر کسی ولیّای نداشته باشد، اما وضع خود او بهتر شود و از عهدۀ بازخرید آن برآید،
27باید سالهایی را که از فروش آن گذشته بشمارد، و مابهالتفاوت را به شخصی که زمین را از او خریده بود بپردازد؛ آنگاه میتواند به مِلک خود بازگردد.
28اما اگر یارای باز پس گرفتن آن نداشته باشد، آنگاه آنچه فروخته است تا سال یوبیل نزد خریدار باقی خواهد ماند. و در یوبیل، آزاد خواهد شد، و او خواهد توانست به مِلک خود بازگردد.
29«اگر کسی خانۀ مسکونی در شهر حصاردار بفروشد، تا یک سال پس از فروش، حقِ بازخرید آن را خواهد داشت؛ او تا یک سال حق بازخرید دارد.
30اگر تا یک سالِ تمام آن را بازخرید نکرد، خانۀ مسکونی واقع در شهرِ حصاردار بهطور دائم و نسل اندر نسل از آنِ خریدار خواهد بود، و در سال یوبیل آزاد نخواهد شد.
31اما خانههای روستاها که حصار گرد خود ندارند، جزو مزارع شمرده خواهند شد. آنها را میتوان بازخرید کرد، و باید در سال یوبیل آزاد گردند.
32و اما در خصوص شهرهای لاویان، آنان میتوانند خانههای واقع در شهرهای متعلق به خود را هر زمان بازخرید کنند.
33هرآنچه از مایملک لاویان قابل بازخرید باشد، یعنی خانۀ فروخته شده در شهرهای متعلق به ایشان، در سال یوبیل آزاد خواهد شد؛ زیرا خانههای واقع در شهرهای لاویان، مایملک ایشان در میان بنیاسرائیل است.
34اما چراگاههای حومۀ شهرهای لاویان نباید فروخته شود، زیرا مِلک ابدی ایشان است.
35«اگر برادرت فقیر شود و محتاج تو گردد، از او مانند غریب و میهمان دستگیری کن تا بتواند در جوار تو زندگی کند.
36از او رِبا و سود مَسِتان، بلکه از خدای خود بترس، تا برادرت بتواند در جوار تو زیست کند.
37نقد خود را به رِبا به او مده و نه خوراک خود را به سود.
38من یهوه خدای شما هستم، که شما را از سرزمین مصر بیرون آوردم تا زمین کنعان را به شما ببخشم، و خدای شما باشم.
39«اگر برادرت نزد تو فقیر شود و خود را به تو بفروشد، او را به خدمت غلامی مگمار؛
40بلکه چون کارگرِ مزدبگیر و میهمان نزد تو باشد، و تا سال یوبیل نزد تو خدمت کند.
41آنگاه از نزد تو بیرون رود، او و فرزندانش، و نزد طایفۀ خود و به ملکِ پدران خویش بازگردد.
42زیرا آنان غلامان منند، که ایشان را از سرزمین مصر بیرون آوردم؛ پس نباید به غلامی فروخته شوند.
43بر او بیرحمانه حکم مَران، بلکه از خدای خود بترس.
44«و اما در خصوص غلامان و کنیزانتان، که به شما تعلق دارند، آنها باید از اقوام پیرامون شما باشند؛ از آنها میتوانید غلامان و کنیزان برای خود بخرید.
45نیز میتوانید از فرزندان بیگانگانی که نزد شما غربت گزیدهاند و از طایفههای آنها که نزد شما هستند و در سرزمین شما زاده شدهاند، غلامان و کنیزان بخرید؛ و آنان جزو اموال شما خواهند بود.
46میتوانید ایشان را پس از خود برای پسرانتان واگذارید تا دارائی موروثی باشند و آنها را تا ابد به غلامی بگیرید. اما در خصوص برادرانتان بنیاسرائیل، کسی نباید بر دیگری بیرحمانه حکم براند.
47«اگر غریب یا میهمانی نزد شما دولتمند گردد، و برادرت نزد او فقیر شود و خود را به غریب یا میهمانی که نزد شماست و یا به یکی از طایفۀ آن غریب بفروشد،
48پس از فروخته شدن، حق بازخرید خواهد داشت. یکی از برادرانش میتواند او را بازخرید کند،
49یا عمو یا پسرعمویش میتواند او را بازخرید کند؛ یا خویشاوندی نزدیک از طایفهاش میتواند او را بازخرید کند؛ یا اگر خود دولتمند شود، میتواند خود را بازخرید کند.
50با خریدار خود از سالی که خود را به او فروخت تا سال یوبیل حساب کند، و بهای او بسته به شمار سالها باشد؛ با او باید بر حسب روزهای کار یک کارگر مزدبگیر حساب شود.
51اگر هنوز سالهای زیادی باقی مانده باشد، باید به همان اندازه مقداری از بهای فروش خود را جهت بازخریدِ خود بپردازد.
52و اگر سالهای کمی تا سال یوبیل باقی مانده باشد، باید به اندازۀ سالهای خدمتش حساب کرده، جهت بازخریدِ خود بپردازد.
53او باید با وی همچون کارگر مزدبگیری که سال به سال استخدام میشود رفتار کند؛ و نباید در نظر شما بیرحمانه بر وی حکم براند.
54اگر از این راهها بازخرید نشود، او و فرزندانش با وی باید در سال یوبیل آزاد گردند؛
55زیرا مَنَم آن که بنیاسرائیل غلام اویند. آنان غلامان منند، که ایشان را از سرزمین مصر بیرون آوردم: من یهوه خدای شما هستم.