CIL Recordings

Search Keywords
Authored on
Dates should be formatted CCYY-MM-DD

۲۴ سپتامبر

7:1 پسران یِساکار، تولَع، فُوَّه، یاشوب و شِمرون بودند، یعنی چهار تن.
2پسران تولَع، عُزّی، رِفایا، یِریئیل، یَحمای، یِبسام و سموئیل بودند. ایشان سران خاندانهایشان بودند. نسل تولاع جنگاورانی توانا در انساب خود بودند، و شمارشان در روزگار داوود به ‏۲۲۶۰۰ تن می‌رسید.
3پسر عُزّی، یِزرَحیا بود. پسران یِزرَحیا، میکائیل، عوبَدیا، یوئیل و یِشّیا بودند، یعنی پنج تن که همگی از سران بودند.
4به همراه ایشان، بر حسب انساب و خاندانهایشان، واحدهای رزمی برای جنگ وجود داشت که شمارشان ۳۶۰۰۰ بود، زیرا که زنان و پسران بسیار داشتند.
5شمارِ بستگان ایشان از تمامی طوایف یِساکار، ۸۷۰۰۰ جنگاور توانا بود، که در نسب‌نامه ثبت شدند.
6پسران بِنیامین: بِلاع، باکِر و یِدیعَئیل، سه تن.
7پسران بِلاع: اِصبون، عُزّی، عُزّیئیل، یِریموت و عیری، پنج تن. ایشان سران خاندانها و جنگاورانی توانا بودند، که ۲۲۰۳۴ از ایشان بر حسب نسب‌نامه‌ها ثبت گردیدند.
8پسران باکِر: زِمیَره، یوآش، اِلعازار، اِلیوعینای، عُمری، یِرِموت، اَبیّا، عَناتوت و عَلامِت؛ اینان جملگی پسران باکِر بودند.
9اینان سران خاندانها و جنگاورانی توانا بودند که ۲۰۲۰۰ از ایشان بر حسبِ انساب ایشان در نسب‌نامه‌ها به ثبت رسیدند.
10پسر یِدیعَئیل: بِلهان. پسران بِلهان: یِعوش، بِنیامین، ایهود، کِنعَنَه، زیتان، تَرشیش و اَخیشاحَر.
11این فرزندانِ یِدیعَئیل جملگی سران خاندانها و جنگاورانی توانا بودند. ۱۷۲۰۰ از ایشان که قادر به نبرد بودند، به ثبت رسیدند.
12شُفّیم و حُفّیم پسران عیر بودند، و حوشیم پسرِ اَحیر.
13پسران نَفتالی: یَحصیئیل، جونی، یِصِر و شَلّوم، نسل بِلهَه.
14پسران مَنَسی: اَسْریئیل، که از مُتَعِۀ اَرامیِ مَنَسی زاده شد؛ او ماکیر پدرِ جِلعاد را نیز بزاد.
15ماکیر برای حُفّیم و شُفّیم همسر اختیار کرد. نام خواهر ماکیر، مَعَکاه بود. نام پسر دیگرِ ماکیر، صِلُفِحاد بود؛ و صِلُفِحاد دختران داشت.
16مَعَکاه همسر ماکیر پسری بزاد و او را فارِش نامید. برادر فارِش، شارِش نام داشت، و پسران فارِش، اولام و راقِم بودند.
17پسر اولام: بِدان. اینان بودند پسران جِلعاد، پسر ماکیر پسر مَنَسی.
18خواهر او هَمّولِکِه، ایشهود و اَبیعِزِر و مَحلَه را بزاد.
19پسران شِمیداع: اَخیان و شِکیم و لِقحی و اَنیعام.
20پسران اِفرایِم: شوتِلاح، پسر او بارِد، پسر او تاحَت، پسر او اِلِعادا، پسر او تاحَت،
21پسر او زاباد، پسر او شوتِلاح، و نیز عِزِر و اِلِعاد که توسط مردان جَت که در آن سرزمین به دنیا آمده بودند کشته شدند، زیرا آمده بودند تا احشام جَتیان را غارت کنند.
22پدرشان اِفرایِم روزهای بسیار برایشان ماتم گرفت، و خویشانش آمدند تا او را تسلی دهند.
23آنگاه اِفرایِم با زنش همبستر شد، و او آبستن شده پسری بزاد. اِفرایِم وی را بِریعَه نامید، زیرا بلا بر خاندان او نازل شده بود.
24دختر اِفرایِم، شِیِرَه بود، که بِیت‌حورونِ پایین و بِیت‌حورونِ بالا و نیز اُزّین‌شِیِرَه را بنا کرد.
25یکی دیگر از پسران اِفرایِم رِفَح بود؛ پسر رِفَح، رِشِف؛ پسر او، تِلَح؛ پسر او، تاحَن؛
26پسر او، لَعدان؛ پسر او، عَمّیهود؛ پسر او، اِلیشَمَع؛
27پسر او، نون، و پسر او، یوشَع.
28دارایی‌ها و املاک ایشان عبارت بود از بِیت‌ئیل و توابعش، نَعَران به طرف شرق، و جازِر و توابعش، شِکیم و توابعش، تا عَیَّه و توابعش به طرف غرب؛
29و نیز در امتداد مرزهای بنی‌مَنَسی، بِیت‌شِاَن و توابعش، تَعَناک و توابعش، مِجِدّو و توابعش، و دُر و توابعش؛ که در اینها پسران یوسف پسر اسرائیل ساکن بودند.
30پسران اَشیر: یِمنَه، یِشوَه، یِشْوی و بِریعَه. خواهرشان سِراخ بود.
31پسران بِریعَه: حِبِر، و مَلکیئیل که پدرِ بِرزائیت بود.
32حِبِر پدرِ یَفلیط، شومیر و حوتام، و خواهرشان شوعَه بود.
33پسران یَفلیط: فاسَک، بِمهال و عَشوَت. اینان پسران یَفلیط بودند.
34پسران شومِر: اَخی، رُهجَه، یِحُبَّه و اَرام.
35پسران برادرِ او هِلِم: صُوفَح، یِمناع، شِلِش و عَمال.
36پسران صُوفَح: سُوَح، حَرنِفِر، شوعال، بیری، یِمرَه،
37باصِر، هود، شَمّا، شِلشَه، یِتران و بِئیرا.
38پسران یِتِر: یِفُنّه و فِسفا و آرا.
39پسران عُلّا: آرَح، حَنّیئیل و رِصیا.
40این فرزندان اَشیر جملگی سران خاندانها بودند، افرادی برگزیده، جنگاورانی توانا، و رؤسای رهبران، که ۲۶۰۰۰ تن از ایشان که قادر به نبرد بودند، در نسب‌نامه‌ها ثبت گردیدند.

۲۳ سپتامبر

6:1 پسران لاوی، جِرشون، قُهات و مِراری بودند.
2پسران قُهات، عَمرام، یِصهار، حِبرون و عُزّیئیل بودند.
3فرزندان عَمرام، هارون و موسی و مریم بودند. پسران هارون، ناداب، اَبیهو، اِلعازار و ایتامار بودند.
4اِلعازار پدر فینِحاس بود، فینِحاس پدر اَبیشوَع،
5اَبیشوَع پدر بُقّی، بُقّی پدر عُزّی،
6عُزّی پدر زِرَحیا، زِرَحیا پدر مِرایوت،
7مِرایوت پدر اَمَریا، اَمَریا پدر اَخیطوب،
8اَخیطوب پدر صادوق، صادوق پدر اَخیمَعَص،
9اَخیمَعَص پدر عَزَریا، عَزَریا پدر یوحانان،
10و یوحانان پدر عَزَریا؛ عَزَریا در معبدی که سلیمان در اورشلیم بنا کرد، کاهن بود.
11عَزَریا پدر اَمَریا بود، اَمَریا پدر اَخیطوب،
12اَخیطوب پدر صادوق، صادوق پدر شَلّوم،
13شَلّوم پدر حِلقیا، حِلقیا پدر عَزَریا،
14عَزَریا پدر سِرایا، و سِرایا پدر یِهوصاداق.
15یِهوصاداق، آنگاه که خداوند یهودا و اورشلیم را به دست نبوکدنصر به تبعید فرستاد، به تبعید رفت.
16پسران لاوی، جِرشوم، قُهات و مِراری بودند.
17پسران جِرشوم، لِبنی و شِمعی نام داشتند.
18پسران قُهات، عَمرام، یِصهار، حِبرون و عُزّیئیل بودند.
19پسران مِراری، مَحْلی و موشی بودند. اینانند طایفه‌های لاویان بر حسب اجدادشان:
20از جِرشوم: پسرش لِبنی، پسر او یَحَت، پسر او زِمَّه،
21پسر او یوآخ، پسر او عِدّو، پسر او زِراح، و پسر او یِاَتِرای.
22نسل قُهات: پسرش عَمّیناداب، پسر او قورَح، پسر او اَسّیر،
23پسر او اِلقانَه، پسر او اِبیاساف، پسر او اَسّیر،
24پسر او تاحَت، پسر او اوریئیل، پسر او عُزّیا، و پسر او شائول.
25پسران اِلقانَه، عَماسای و اَخیموت بودند؛
26پسر او اِلقانَه، پسر او صوفای، پسر او نَخَت،
27پسر او اِلیاب، پسر او یِروحام، پسر او اِلقانَه، و پسر او سموئیل.
28پسران سموئیل، نخست‌زاده‌اش یوئیل و پسر دوّمش اَبیّا بودند.
29نسل مِراری: مَحْلی، پسر او لِبنی، پسر او شِمعی، پسر او عُزَّه،
30پسر او شِمِعا، پسر او حَجّیا، و پسر او عَسایا.
31اینانند مردانی که داوود پس از استقرارِ صندوق عهد در خانۀ خداوند، ایشان را به خدمت سراییدن در خانۀ خداوند برگماشت.
32اینان تا پیش از آنکه سلیمان خانۀ خداوند را در اورشلیم بنا کند، در برابر مسکن، یعنی خیمۀ ملاقات، به خدمتِ سراییدن مشغول بودند. ایشان وظایف خود را مطابق قوانینِ مربوط به خدمتشان انجام می‌دادند.
33اینان بودند مردانی که خدمت می‌کردند، و نیز پسرانشان: از پسران قُهاتیان: هیمانِ سراینده پسر یوئیل، پسر سموئیل،
34پسر اِلقانَه، پسر یِروحام، پسر اِلیئیل، پسر تُوَخ،
35پسر صوف، پسر اِلقانَه، پسر مَخَت، پسر عَماسای،
36پسر اِلقانَه، پسر یوئیل، پسر عَزَریا، پسر صَفَنیا،
37پسر تاحَت، پسر اَسّیر، پسر اِبیاساف، پسر قورَح،
38پسر یِصهار، پسر قُهات، پسر لاوی، پسر اسرائیل؛
39و نیز برادرش آساف که به طرفِ راست او می‌ایستاد، یعنی آساف پسر بِرِکیا، پسر شِمِعا،
40پسر میکائیل، پسر بَعَسیا، پسر مَلْکیا،
41پسر اِتنی، پسر زِراح، پسر عَدایا،
42پسر ایتان، پسر زِمَّه، پسر شِمعی،
43پسر یَحَت، پسر جِرشوم، پسر لاوی.
44و به طرفِ چپ، برادرانشان، یعنی پسران مِراری بودند: ایتان پسر قیشی، پسر عَبدی، پسر مَلّوک،
45پسر حَشَبیا، پسر اَمَصیا، پسر حِلقیا،
46پسر اَمْصی، پسر بانی، پسر شِمِر،
47پسر مَحْلی، پسر موشی، پسر مِراری، پسر لاوی.
48برادرانِ لاویِ آنها به خدمتِ تمامی دیگر وظایف مسکن، یعنی خانۀ خدا، گماشته شدند.
49اما هارون و نسل او بودند که بر مذبح قربانی تمام‌سوز و مذبح بخور، به جهت هرآنچه در قُدس‌الاقداس انجام می‌شد قربانی می‌گذرانیدند، تا مطابق هرآنچه موسی خادم خدا امر فرموده بود، برای اسرائیل کفّاره کنند.
50اینانند نسل هارون: پسرش اِلعازار، پسر او فینِحاس، پسر او اَبیشوَع،
51پسر او بُقّی، پسر او عُزّی، پسر او زِرَحیا،
52پسر او مِرایوت، پسر او اَمَریا، پسر او اَخیطوب،
53پسر او صادوق، و پسر او اَخیمَعَص.
54مسکنهای ایشان بر حسب مکانهای سکونتشان در سرحدات آنها از این قرار است: از آنجا که قرعۀ اوّل از آنِ نسل هارون از طوایف قُهاتیان بود،
55حِبرون در سرزمین یهودا با چراگاههای اطرافش به ایشان داده شد.
56ولی کشتزارهای شهر و روستاهایش را به کالیب پسر یِفُنّه دادند.
57به پسران هارون شهرهای پناهگاه را دادند، یعنی حِبرون، لِبنَه با چراگاههایش، یَتّیر، اِشتِموعَ با چراگاههایش،
58حیلِن با چراگاههایش، دِبیر با چراگاههایش،
59عاشان با چراگاههایش، یوتا، و بِیت‌شمس با چراگاههایش.
60همچنین از قبیلۀ بِنیامین، جِبعون، جِبَع با چراگاههایش، عَلِمِت با چراگاههایش و عَناتوت با چراگاههایش. پس تمامی شهرهای ایشان بر حسب طایفه‌هایشان، سیزده شهر بود.
61به بقیۀ قُهاتیان، به قید قرعه ده شهر از طوایف نیم‌قبیلۀ مَنَسی داده شد.
62به جِرشومیان بر حسب طوایفشان سیزده شهر از قبایل یِساکار، اَشیر، نَفتالی و مَنَسی که در باشانند، اختصاص یافت.
63به مِراریان بر حسب طوایفشان دوازده شهر از قبایل رِئوبین، جاد و زِبولون اختصاص یافت.
64پس بنی‌اسرائیل این شهرها را با چراگاههایشان به لاویان دادند.
65آنان شهرهای نامبرده را از قبایل یهودا، شمعون و بِنیامین، به قید قرعه بدیشان دادند.
66برخی از طوایف قُهاتیان، شهرهای قلمرو خود را از قبیلۀ اِفرایِم داشتند.
67بدیشان شهرهای پناهگاه داده شد، یعنی شِکیم با چراگاههایش در مناطق مرتفع اِفرایِم، جازِر با چراگاههایش،
68یُقمِعام با چراگاههایش، بِیت‌حورون با چراگاههایش،
69و اَیَلون و جَت‌رِمّون با چراگاههایشان؛
70و از نیم‌قبیلۀ مَنَسی، عانِر و بلعام را با چراگاههایشان به سایر طایفه‌های قُهاتیان دادند.
71به جِرشومیان این مناطق داده شد: از طایفۀ نیم‌قبیلۀ مَنَسی، جولان در باشان با چراگاههایش و عَشتاروت با چراگاههایش.
72از قبیلۀ یِساکار، قِدِش با چراگاههایش، دابِرَت با چراگاههایش،
73راموت با چراگاههایش و عَنِم با چراگاههایش.
74از قبیلۀ اَشیر، مَشال با چراگاههایش، عَبدون با چراگاههایش،
75حُقّوق با چراگاههایش و رِحوب با چراگاههایش.
76از قبیلۀ نَفتالی، قِدِش در جَلیل با چراگاههایش، حَمّون با چراگاههایش و قَریه‌تایِم با چراگاههایش.
77به سایر مِراریان این مناطق داده شد: از قبیلۀ زِبولون، رِمّون با چراگاههایش و تابور با چراگاههایش.
78از قبیلۀ رِئوبین، در آن سوی اردن، نزدیک اَریحا واقع در جانب شرقی اردن، باصِر در بیابان با چراگاههایش، یَهْصَه با چراگاههایش،
79قِدیموت با چراگاههایش و میفَعَت با چراگاههایش.
80و از قبیلۀ جاد، راموت در جِلعاد با چراگاههایش، مَحَنایِم با چراگاههایش،
81حِشبون با چراگاههایش و یَعزیر با چراگاههایش.

۲۲ سپتامبر

5:1 اینانند پسران رِئوبین، نخست‌زادۀ اسرائیل؛ زیرا که رِئوبین نخست‌زاده بود، اما از آنجا که بستر پدر خود را بی‌حرمت ساخت، حق نخست‌زادگی او به پسران یوسف، پسر اسرائیل، داده شد. از این رو در نسب‌نامه ثبت نشده که او نخست‌زاده است؛
2اگرچه یهودا بر برادرانش برتری یافت و رهبری از او برخاست، اما حقِ نخست‌زادگی از آنِ یوسف بود.
3باری، پسران رِئوبین، نخست‌زادۀ اسرائیل، خَنوخ، فَلّو، حِصرون و کَرْمی بودند.
4نسل یوئیل: پسرش شِمَعیا، پسر او جوج، پسر او شِمعی،
5پسر او میکاه، پسر او رِآیا، پسر او بَعَل،
6و پسر او بِئیرَه که رهبر رِئوبینیان بود و تِغلَت‌فِلاِسِر پادشاه آشور او را به تبعید برد.
7خویشان وی بر حسب طوایفشان به هنگام ثبت نسب‌نامه‌های نسلهایشان: رئیسِ ایشان یِعیئیل، زکریا،
8و بِلاع پسر عَزاز پسر شِمَع پسر یوئیل، که در عَروعیر، تا نِبو و بَعَل‌مِعون، ساکن بود.
9آنان همچنین به جانب شرق تا به مدخل بیابان در این سوی فُرات مسکن داشتند، زیرا احشام ایشان در سرزمین جِلعاد زیاد شده بود.
10ایشان در روزگار شائول با هاجْریان جنگیدند، و هاجْریان به دست ایشان افتادند. پس ایشان در خیمه‌های هاجْریان، در سرتاسر منطقۀ شرقی جِلعاد، ساکن شدند.
11نوادگان جاد مقابل رِئوبینیان در سرزمین باشان تا سرحد سَلِخَه مسکن داشتند.
12رئیس ایشان یوئیل بود؛ شافام دوّم بود، و نیز یَعنای و شافاط، که همگی در باشان بودند.
13خویشان ایشان بر حسب خاندانهایشان، میکائیل، مِشُلّام، شِبَع، یورای، یَعکان، زیَع و عِبِر، یعنی هفت تن بودند.
14اینان بودند پسران اَبیحایِل، پسر حوری پسر یارُاَخ پسر جِلعاد پسر میکائیل پسر یِشیشای پسر یَحدو پسر بوز.
15اَخی پسر عَبدیئیل پسر جونی، رئیس خاندانشان بود.
16آنان در جِلعاد می‌زیستند، یعنی در باشان و توابعش، و در تمامی چراگاههای شارون تا سرحدات آنها.
17پس اینها به تمامی در روزگار یوتام پادشاه یهودا، و در روزگار یِرُبعام پادشاه اسرائیل، در نسب‌نامه‌ها ثبت گردیدند.
18از میان رِئوبینیان و جادیان و نیم قبیلۀ مَنَسی، دلاورمردانی که سپر و شمشیر برمی‌داشتند و کمانگیر و جنگ‌آزموده بودند، بر روی هم ۴۴۷۶۰ تن بودند.
19آنان با هاجْریان و یِطور و نافیش و نوداب جنگیده،
20بر ایشان ظفر یافتند، زیرا خدا هاجْریان و تمامی کسانی را که با آنها بودند به دست ایشان تسلیم کرد، از آن رو که هنگام جنگ نزد خدا فریاد برآوردند، و او خواهش ایشان را اجابت فرمود زیرا که بدو توکل‌کردند.
21آنان احشامِ هاجْریان را، یعنی پنجاه هزار شتر و دویست و پنجاه هزار گوسفند و دو هزار الاغ را با یکصد هزار تن، به تاراج بردند.
22از آنجا که جنگ از جانب خدا بود، بسیاری کشته شدند. پس ایشان تا زمان تبعید، در جای آنان ساکن بودند.
23مردمان نیم قبیلۀ مَنَسی در زمین ساکن شده، از باشان تا بَعَل‌حِرمون، سِنیر و کوه حِرمون، بسیار کثیر گشتند.
24اینان بودند سران خاندانهایشان: عافِر، یِشعی، اِلیئیل، عِزریئیل، اِرمیا، هودَوْیا و یَحدیئیل. اینان جنگاورانی دلاور، مردانی نامدار، و سران خاندانهایشان بودند.
25با این حال، به خدای پدرانشان خیانت ورزیده، از پی خدایان اقوامِ سرزمینی که خدا ایشان را از برابرشان نابود کرده بود، زنا کردند.
26پس خدای اسرائیل، روحِ فول پادشاه آشور، یعنی روحِ تِغلَت‌فِلاِسِر پادشاه آشور را برانگیخت، و او رِئوبینیان و جادیان و نیم‌قبیلۀ مَنَسی را اسیر کرده، ایشان را به حَلَح، خابور، هارا، و نهر جوزان برد، که تا به امروز در آنجا هستند.

۲۱ سپتامبر

4:1 پسران یهودا، فِرِص، حِصرون، کَرْمی، حور و شوبال بودند.
2رِآیا پسر شوبال، پدر یَحَت بود و یَحَت، پدرِ اَخومای و لاهَد. اینانند طوایف صُرعاتیان.
3پسران عیطام از این قرار بودند: یِزرِعیل، یِشما و یِدباش؛ نام خواهر ایشان، هَصِلِلفونی بود.
4فِنوئیل پدر جِدور بود، و عِزِر پدرِ خوشَه. اینها بودند نوادگانِ حور، نخست‌زادۀ اِفراتَه، پدر بِیت‌لِحِم.
5اَشحور پدر تِقوعَ دو زن داشت، به نامهای حِلا و نَعَرَه.
6نَعَرَه برای او اَخُزّام، خِفِر، تیمانی و هااَخَشطاری را زایید. اینها فرزندان نَعَرَه بودند.
7پسران حِلا، صِرِت، صوحَر و اِتنان بودند.
8قوص پدرِ عَنوب، صوبیبَه و طایفه‌های اَخَرحیل پسر هاروم بود.
9یَعبیص از برادران خود شریف‌تر بود. مادرش او را یَعبیص نام نهاده، گفت: «زیرا او را با درد زاییدم.»
10یَعبیص نزد خدای اسرائیل استدعا کرده، گفت: «کاش که مرا برکت دهی و حدود مرا وسیع گردانی؛ کاش که دست تو همراه من باشد و مرا از بلا نگاه داری تا از درد به دور باشم.» و خدا آنچه را یَعبیص خواست، بدو بخشید.
11کِلوب، برادر شوحَه، پدر مِحیر بود و مِحیر، پدر اِشتون.
12اِشتون پدر بِیت‌رافا، فاسیَح و تِحِنَّه بود، و تِحِنَّه، پدر عیرناحاش. اینان مردمان ریقَه بودند.
13پسران قِناز، عُتنِئیل و سِرایا بودند. پسران عُتنِئیل، حَتات و مِعونوتای بودند.
14مِعونوتای پدر عُفرَه بود؛ سِرایا پدر یوآب بود و یوآب، پدرِ جی‌حَراشیم، که چنین نامیده می‌شدند زیرا صنعتگر بودند.
15پسران کالیب پسر یِفُنّه، عیرو، ایلَه و ناعَم بودند. پسر ایلَه، قِناز بود.
16پسران یِهَلِلئیل، زیف، زیفَه، تیریا و اَسَرئیل بودند.
17پسران عِزرَه، یِتِر، مِرِد، عافِر و یالون بودند. اینها فرزندان بِتیَه دختر فرعون هستند که مِرِد او را به زنی گرفته بود: او مریم، شَمّای، و یِشبَح پدر اِشتِموعَ را آبستن شده، بزاد.
18(زن مِرِد که اهل یهودا بود، برای او یارِد پدر جِدور، حِبِر پدر سوکو، و یِقوتیئیل پدر زانُواَخ را زایید.) اینان بودند پسران بِتیَه دختر فرعون که مِرِد او را به زنی گرفته بود.
19پسران زنِ هودیا خواهر ناحَم، پدرانِ قِعیلَۀ جارَمی و اِشتِموعَ مَعَکایی بودند.
20پسران شیمون، اَمنون، رِنَّه، بِن‌حانان و تیلون بودند. پسران یِشعی، زُوحیت و بِن‌زُوحیت بودند.
21پسران شیلَه پسر یهودا اینها بودند: عیر پدر لیکَه، لَعَدَه پدر مَریشَه، و طایفه‌های خاندان کتان‌دوزان در بِیت‌اَشبیَع؛
22و نیز یوقیم، مردان کوزیبا، یوآش و ساراف، که در موآب و یِشوبی‌لِحِم حکومت کردند. این اسناد، باستانی هستند.
23اینان کوزه‌گرانی بودند که در نِتاعیم و جِدیرَه سکنی داشتند و در آنجا در خدمت پادشاه به سر می‌بردند.
24پسران شمعون اینها بودند: نِموئیل، یامین، یاریب، زِراح و شائول؛
25پسر شائول، شَلّوم بود؛ پسر او، مِبسام، و پسر او، مِشماع.
26نوادگان مِشماع اینها بودند: پسرش حَمّوئیل، پسر او، زَکّور، و پسر او، شِمعی.
27شِمعی را شانزده پسر و شش دختر بود، ولی برادرانش فرزندان بسیار نداشتند و طایفه‌های ایشان مانند مردان یهودا زیاد نشدند.
28آنان در بِئِرشِبَع، مولادَه، حَصَر‌شوعال،
29بِلهَه، عِصِم، تولاد،
30بِتوئیل، حُرما، صِقلَغ،
31بِیت‌مَرکَبوت، حَصَرسوسیم، بِیت‌بِرئی و شَعَرایِم می‌زیستند. این شهرها تا پیش از سلطنت داوود متعلق به ایشان بود.
32روستاهای ایشان عبارت بود از: عیطام، عَین، رِمّون، توکِن و عاشان، یعنی پنج شهر؛
33و نیز تمامی روستاهای اطراف این شهرها، تا بَعَلَت. اینها بود مکان سکونت ایشان، و نسب‌نامه‌های خود را داشتند.
34مِشوباب، یَملِک، یوشَه پسر اَمَصیا،
35یوئیل، یِیهو پسر یوشیبیا پسر سِرایا، پسر عَسیئیل،
36اِلیوعینای، یَعَکوبَه، یِشوحایا، عَسایا، عَدیئیل، یِسیمیئیل، بِنایا،
37زیزا پسر شِفعی پسر اَلّون پسر یِدایا پسر شِمری پسر شِمَعیا.
38اینان که نام برده شدند، رهبران طایفه‌هایشان بودند، و خاندانهایشان بسیار زیاد شد.
39ایشان در جستجوی چراگاه برای گله‌های خویش به مَدخلِ جِدور تا به جانب شرقی وادی رفتند،
40و در آنجا چراگاههای خوب و حاصلخیز یافتند. آن سرزمین، وسیع و امن و آرام بود، زیرا ساکنین قبلیِ آن از نسل حام بودند.
41اینان که نامشان ثبت شد، در روزگار حِزِقیا پادشاه یهودا آمدند و خیمه‌های آنان و مِعونیانی را که در آنجا بودند از بین بردند، و آنان را تا به امروز نابود ساخته، در جای ایشان ساکن شدند زیرا در آنجا برای گله‌هایشان چراگاه وجود داشت.
42و برخی از ایشان، یعنی پانصد تن از مردان شمعون، به سرکردگیِ فِلَطیا، نِعَریا، رِفایا و عُزّیئیل، پسران یِشعی، به کوه سِعیر رفتند.
43آنان باقیماندگان عَمالیقیانی را که گریخته بودند، شکست داده و تا به امروز در آنجا ساکن شده‌اند.

۲۰ سپتامبر

3:1 اینانند پسران داوود که در حِبرون برایش زاده شدند: نخست‌زاده‌اش اَمنون، از اَخینوعَمِ یِزرِعیلی؛ دوّمین، دانیال، از اَبیجایِلِ کَرمِلی؛
2سوّمین، اَبشالوم، پسر مَعَکاه دخترِ تَلمای، پادشاه جِشور؛ چهارمین، اَدونیا، پسر حَجّیت؛
3پنجمین، شِفَطیا، از اَبیطال، و ششمین یِترِعام، از عِجلَه همسر داوود.
4این شش تن در حِبرون برای داوود زاده شدند، جایی که او هفت سال و نیم سلطنت کرد. داوود سی و سه سال نیز در اورشلیم سلطنت نمود،
5و اینان در اورشلیم برایش زاده شدند: شِمِعا، شوباب، ناتان و سلیمان، که این چهار تن از بَتشِبَع دختر عَمّیئیل بودند؛
6و نیز یِبحار، اِلیشوعَ، اِلیفِلِط،
7نوجَه، نِفِج، یافیَع،
8اِلیشَمَع، اِلیاداع و اِلیفِلِط، یعنی نُه تن.
9تمامی اینها پسران داوود بودند، و او افزون بر این از مُتَعِه‌هایش نیز پسران داشت؛ و تامار خواهر اینها بود.
10پسر سلیمان، رِحُبعام بود و پسر او، اَبیّا؛ پسر او، آسا؛ پسر او، یَهوشافاط؛
11پسر او، یِهورام؛ پسر او، اَخَزیا؛ پسر او، یوآش؛
12پسر او، اَمَصیا؛ پسر او، عَزَریا؛ پسر او، یوتام؛
13پسر او، آحاز؛ پسر او، حِزِقیا؛ پسر او، مَنَسی؛
14پسر او، آمون، و پسر او، یوشیا.
15پسران یوشیا، نخست‌زاده‌اش یوحانان، دوّمین، یِهویاقیم، سوّمین، صِدِقیا و چهارمین، شَلّوم بودند.
16نوادگان یِهویاقیم، پسرش یِهویاکین و پسر وی، صِدِقیا بودند.
17پسران یِهویاکینِ اسیر، از این قرار بودند: پسرش شِئَلتیئیل،
18مَلکیرام، فِدایاه، شِناَصَّر، یِقَمیا، هوشاماع و نِدَبیا.
19پسران فِدایاه، زروبابِل و شِمعی بودند. پسران زروبابِل، مِشُلّام و حَنَنیا بودند، که خواهرشان شِلومیت بود؛
20و نیز حَشوبَه، اوهِل، بِرِخیا، حَسَدیا و یوشَب‌حِسِد، یعنی پنج تن.
21پسران حَنَنیا، فِلَطیا و یِشَعیا بودند؛ پسر یِشَعیا، رِفایا بود؛ پسر او اَرنان، پسر او عوبَدیا، و پسر او، شِکَنیا.
22نوادگان شِکَنیا عبارت بودند از شِمَعیا، و پسران شِمَعیا، حَطّوش، یِجال، باریَح، نِعَریا و شافاط بودند، یعنی شش تن.
23پسران نِعَریا، اِلیوعینای، حِزْقیا و عَزریقام بودند، یعنی سه تن.
24پسران اِلیوعینای، هودایا، اِلیاشیب، فِلایا، عَقّوب، یوحانان، دِلایا و عَنانی بودند، یعنی هفت تن.

۱۹ سپتامبر

2:1 پسران اسرائیل از این قرار بودند: رِئوبین، شمعون، لاوی، یهودا، یِساکار، زِبولون،
2دان، یوسف، بِنیامین، نَفتالی، جاد و اَشیر.
3پسران یهودا، عیر، اونان و شیلَه بودند. این سه پسر را بَتشوعَۀ کنعانی برای یهودا زایید. اما عیر، نخست‌زادۀ یهودا، در نظر خداوند شریر بود. پس خداوند او را کشت.
4همچنین تامار، عروس یهودا، فِرِص و زِراح را برای وی زایید. یهودا بر روی هم پنج پسر داشت.
5پسران فِرِص، حِصرون و حامول بودند.
6پسران زِراح، زِمری و ایتان و هیمان و کَلکول و دارَع بودند، یعنی بر روی هم پنج تن.
7پسر کَرْمی، عَخار، آزاردهندۀ اسرائیل بود که در خصوص اشیاء وقفی خیانت ورزید.
8پسر ایتان، عَزَریا بود.
9پسران حِصرون که برایش زاده شدند، یِرَخمِئیل، رام و کالیب بودند.
10رام پدرِ عَمّیناداب، و عَمّیناداب پدر نَحشون بود که بنی‌یهودا را رهبری کرد.
11نَحشون پدر سَلما، و سَلما پدر بوعَز بود.
12بوعَز پدر عوبید، و عوبید پدر یَسا بود.
13پسرانِ یَسا اینها بودند: نخست‌زاده‌اش اِلیاب، دوّم، اَبیناداب، سوّم شِمِعا،
14چهارم نِتَنئیل، پنجم رَدّای،
15ششم اوصِم، و هفتم داوود.
16خواهران ایشان، صِرویَه و اَبیجایِل بودند. پسران صِرویَه، اَبیشای و یوآب و عَسائیل بودند، یعنی سه پسر.
17اَبیجایِل، عَماسا را زایید، و پدرِعَماسا، یِتِرِ اسماعیلی بود.
18کالیب پسر حِصرون از همسر خود عَزوبَه و نیز از یِریعوت صاحب فرزندانی شد. پسران او اینها بودند: یِشِر، شوباب و اَردون.
19کالیب پس از مرگِ عَزوبَه، اِفرات را به زنی گرفت، و او حور را برایش زایید.
20حور پدرِ اوری بود، و اوری پدرِ بِصَلئیل.
21پس از آن، حِصرون با دختر ماکیر پدر جِلعاد همبستر شد؛ حِصرون در سن شصت سالگی وی را به زنی گرفته بود، و او برایش سِجوب را زایید.
22سِجوب پدر یائیر بود، که در سرزمین جِلعاد بیست و سه شهر داشت.
23اما جِشور و اَرام، حَووت‌یائیر و قِنات و توابعش را که شصت شهر بود، از ایشان گرفتند. اینان همگی نوادگان ماکیر پدر جِلعاد بودند.
24پس از مرگ حِصرون در کالیبِ اِفراتَه، اَبیّا زن حِصرون، اَشحور پدر تِقوعَ را برایش زایید.
25پسران یِرَخمِئیل، نخست‌زادۀ حِصرون، از این قرار بودند: نخست‌زاده‌اش رام، بونَه، اورِن، اوصِم و اَخیّا.
26نیز یِرَخمِئیل زن دیگری داشت به نام عَطارَه، که مادرِ اونام بود.
27پسران رام نخست‌زادۀ یِرَخمِئیل، مَعَص و یامین و عِقِر بودند.
28پسران اونام، شَمّای و یاداع بودند. پسران شَمّای، ناداب و اَبیشور بودند.
29نام زن اَبیشور، اَبیحایِل بود، که اَحبان و مولید را برای وی زایید.
30پسران ناداب، سِلِد و اَفّایِم بودند. سِلِد بی‌اولاد مُرد.
31پسر اَفّایِم، یِشعی بود. پسر یِشعی، شیشان بود و پسر شیشان، اَحلای.
32پسران یاداع برادرِ شَمّای، یِتِر و یوناتان بودند. یِتِر بی‌اولاد مُرد.
33پسران یوناتان، فِلِت و زازا بودند. اینها نوادگان یِرَخمِئیل بودند.
34و اما شیشان را پسری نبود، بلکه تنها دختران داشت. اما او را غلامی مصری بود، یَرحاع نام.
35پس شیشان دخترش را به غلام خود یَرحاع به زنی داد، و او عَتّای را برای وی زایید.
36عَتّای پدر ناتان بود، و ناتان پدرِ زاباد.
37زاباد پدر اِفلال، اِفلال پدر عوبید،
38عوبید پدر یِیهو، یِیهو پدر عَزَریا،
39عَزَریا پدر حالِص، حالِص پدر اِلِعاسَه،
40اِلِعاسَه پدر سِسمای، سِسمای پدر شَلّوم،
41شَلّوم پدر یِقَمیا، و یِقَمیا پدر اِلیشَمَع بود.
42پسران کالیب، برادر یِرَخمِئیل، از این قرار بودند: نخست‌زاده‌اش میشَع که پدر زیف بود، و پسرش مَریشَه که پدر حِبرون بود.
43پسران حِبرون، قورَح، تَپُّواَخ، راقِم و شِمَع بودند.
44شِمَع، پدر راحَم و راحَم پدر یُرقِعام بود. راقِم پدر شَمّای بود.
45پسر شَمّای، مَعون بود، و مَعون پدر بِیت‌صور بود.
46همچنین عِفَه، مُتَعِۀ کالیب، حَران، موصا و جازیز را زایید. پدر جازیز، حَران بود.
47پسران یَهدای، رِجِم، یوتام، جِشان، فِلِط، عِفَه و شاعَف بودند.
48مَعَکاه، مُتَعِۀ کالیب، شِبِر و تِرحَنَه را زایید.
49او همچنین شاعَف پدر مَدمَنَّه، شِوا پدر مَکبینا، و پدر جِبْعا را زایید. دختر کالیب، عَکسَه بود.
50اینها نوادگان کالیب بودند. پسران حور، نخست‌زادۀ اِفراتَه، از این قرار بودند: شوبال پدر قَریه‌یِعاریم،
51سَلما پدر بِیت‌لِحِم و حاریف پدر بِیت‌جادِر.
52نوادگان شوبال پدر قَریه‌یِعاریم، هَرُواِه، یعنی نیمی از مِنوحوت بودند.
53و طایفه‌های قَریه‌یِعاریم از این قرار بودند: یِتریان، فوتیان، شوماتیان و مِشراعیان. از این طایفه‌ها، صُرعاتیان و اِشتائُلیان پدید آمدند.
54پسران سَلما، بِیت‌لِحِم، نطوفاتیان، عَطروت‌بِیت‌یوآب، نیمی از مَنَحَتیان، و صُرعیان بودند.
55طایفه‌های کاتبانی که در یَعبیص سکنی داشتند، از این قرار بودند: تِرعاتیان، شیمِعاتیان و سوکاتیان. اینان قینیانی بودند که از حَمَّت پدر خاندان رِکاب پدید آمدند.

۱۸ سپتامبر

1:1 آدم، شِیث، اَنوش،
2قینان، مَهَلَلئیل، یارِد،
3خَنوخ، مَتوشالَح، لَمِک،
4نوح. پسران نوح، سام، حام و یافِث بودند.
5پسران یافِث، جومِر، ماجوج، مَدای، یاوان، توبال، ماشِک و تیراس بودند.
6پسران جومِر، اَشکِناز، ریفات و توجَرمَه بودند.
7پسران یاوان، اِلیشَه، تَرشیش، کِتّیم و رودانیم بودند.
8پسران حام، کوش، مِصرایِم، فوط و کنعان بودند.
9پسران کوش، سِبا، حَویلَه، سَبتا، رَعَمَه و سَبتِکا بودند. پسران رَعَمَه، صَبا و دِدان بودند.
10کوش پدر نِمرود بود، و نِمرود نخستین دلاورِ روی زمین شد.
11مِصرایِم پدرِ لودیم، عَنامیم، لِهابیم و نَفتوخیم بود،
12و نیز پدرِ فَتروسیم، کَسلوحیم (که فلسطینیان از ایشان پدید آمدند)، و کَفتوریم.
13نخست‌زادۀ کنعان، صیدون بود و دیگر پسرش، حیت؛
14نوادگان کنعان، یِبوسیان، اَموریان، جِرجاشیان،
15حِویان، عَرْقیان، سینیان،
16اَروادیان، صِماریان و حَماتیان بودند.
17پسران سام، عیلام، آشور، اَرفَکشاد، لود و اَرام بودند و پسران اَرام، عوص، حول، جاتِر و ماشِک.
18اَرفَکشاد پدر شِلَخ بود، و شِلَخ پدرِ عِبِر.
19برای عِبِر دو پسر زاده شد: یکی فِلِج نام داشت، زیرا زمین در روزگار او تقسیم شد، و نام برادرش یُقطان بود.
20یُقطان پدرِ اَلموداد، شِلِف، حَضَرمَوِت، یِرَخ،
21هَدورام، اوزال، دِقلَه،
22عوبال، اَبیمائیل، صَبا،
23اوفیر، حَویلَه و یوباب بود. اینان همگی پسران یُقطان بودند.
24سام، اَرفَکشاد، شِلَخ،
25عِبِر، فِلِج، رِعو،
26سِروج، ناحور، تارَح
27و اَبرام که همان ابراهیم است.
28پسران ابراهیم، اسحاق و اسماعیل بودند.
29نسب‌نامۀ ایشان چنین است: نِبایوت نخست‌زادۀ اسماعیل، قیدار، اَدبِئیل، مِبسام،
30مِشماع، دومَه، مَسّا، حَدَد، تیما،
31یِطور، نافیش و قِدِمَه. اینها پسران اسماعیل بودند.
32پسران قِطوره، مُتَعِۀ ابراهیم: قِطوره، زِمران و یُقشان و مِدان و مِدیان و یِشباق و شواَح را زایید. پسران یُقشان، صَبا و دِدان بودند.
33پسران مِدیان، عِفَه و عیفِر و خَنوخ و اَبیداع و اِلداعَه بودند. اینان همگی پسران قِطوره بودند.
34ابراهیم پدر اسحاق بود، و پسران اسحاق، عیسو و اسرائیل بودند.
35پسران عیسو، اِلیفاز، رِعوئیل، یِعوش، یَعلام و قورَح بودند.
36پسران اِلیفاز، تیمان، اومار، صِفوا، جَعتام و قِناز بودند، و نیز عَمالیق که مادرش تِمناع بود.
37پسران رِعوئیل، نَخَت، زِراح، شَمَّه و مِزَّه بودند.
38پسران سِعیر، لوطان، شوبال، صِبِعون، عَنَه، دیشان، اِصِر و دیشان بودند.
39پسران لوطان، حوری و هومام بودند و خواهر لوطان، تِمناع بود.
40پسران شوبال، عَلیان، مَنَحَت، عیبال، شِفو و اونام بودند. پسرانِ صِبِعون، اَیَه و عَنَه بودند.
41پسر عَنَه، دیشون بود و پسران دیشون، حَمران و اِشبان و یِتران و کِران بودند.
42پسران اِصِر، بِلهان و زَعَوان و یَعَقان بودند. پسرانِ دیشان، عوص و اَران بودند.
43پیش از آنکه پادشاهی بر بنی‌اسرائیل سلطنت کند، در سرزمین اَدوم این پادشاهان سلطنت می‌کردند: بِلاع پسر بِعور، که نام شهر او دینهابَه بود.
44پس از مرگ بِلاع، یوباب پسر زِراح از بُصرَه، به جای او پادشاه شد.
45پس از مرگ یوباب، حوشام از سرزمین تیمانیان به جایش پادشاه شد.
46پس از مرگ حوشام، هَدَد پسر بِداد که مِدیان را در سرزمین موآب شکست داد، به جای او پادشاه شد. نام شهر او، عَویت بود.
47پس از مرگ هَدَد، سَملَه از مَسریقَه به جایش پادشاه شد.
48پس از مرگ سَملَه، شائول از رِحوبوت واقع در کنار رود به جای او پادشاه شد.
49پس از مرگ شائول، بَعَل‌حانان پسر عَکبور به جایش پادشاه شد.
50پس از مرگ بَعَل‌حانان، هَدَد به جای او پادشاه شد. نام شهر او، فاعو بود و نام زنش مِهیطَبئیل، دختر مَطرِد دختر می‌ذاهَب.
51و هَدَد نیز بمُرد. امیرانِ اَدوم از این قرار بودند: تِمناع، عَلیَه، یِتیت،
52اُهولیبامَه، ایلَه، فینون،
53قِناز، تیمان، مِبصار،
54مَجدیئیل و عیرام. اینان امیرانِ اَدوم بودند.

۱۷ سپتامبر

24:1 در دوران سلطنت یِهویاقیم، نبوکدنصر پادشاه بابِل حمله آورد، و یِهویاقیم تا سه سال او را بندگی کرد. سپس روی گردانیده، بر وی بشورید.
2پس خداوند گروههایی از کَلدانیان، و اَرامیان، و موآبیان و عَمّونیان را به جنگ یِهویاقیم فرستاد. آنها را بر یهودا فرستاد تا طبق آنچه خداوند به واسطۀ خادمان خود انبیا گفته بود، آن را نابود کنند.
3به‌یقین این همه به فرمان خداوند بر یهودا واقع شد تا ایشان را به سبب گناهان مَنَسی و هرآنچه کرده بود، از نظر خود دور اندازد،
4و نیز به سبب خون بی‌گناهانی که او ریخته بود، زیرا که مَنَسی اورشلیم را از خون بی‌گناهان آکنده بود و خداوند نخواست که او را ببخشاید.
5و اما دیگر امور مربوط به یِهویاقیم، و هرآنچه کرد، آیا در کتاب تواریخ پادشاهان یهودا نوشته نشده است؟
6پس یِهویاقیم با پدران خود آرَمید و پسرش یِهویاکین به جای او پادشاه شد.
7اما پادشاه مصر دیگر از سرزمین خود خارج نشد، زیرا پادشاه بابِل تمام قلمرو او را از رود مصر تا رود فُرات متصرف گشته بود.
8یِهویاکین هجده ساله بود که پادشاه شد، و سه ماه در اورشلیم سلطنت کرد. نام مادرش نِحوشْطا بود دختر اِلناتان، از مردمان اورشلیم.
9یِهویاکین بر وفق تمامی آنچه پدرش کرده بود، آنچه را که در نظر خداوند بد بود به جا آورد.
10در آن ایام، مردان نبوکدنصر پادشاه بابِل بر اورشلیم برآمدند و آن را محاصره کردند.
11و در حینی که مردان وی اورشلیم را محاصره می‌کردند، نبوکدنصر پادشاه بابِل به آنجا رسید.
12پس یِهویاکین پادشاه یهودا، همراه با مادر خود، و ملازمان و صاحبمنصبان و تمامی درباریانش، نزد پادشاه بابِل بیرون آمدند. بدین‌سان، پادشاه بابِل در هشتمین سال سلطنت خویش، یِهویاکین را اسیر کرد.
13او همان‌گونه که خداوند گفته بود، تمامی گنجینه‌های خانۀ خداوند و گنجینه‌های خانۀ پادشاه را از آنجا بیرون آورد و همۀ اسباب طلا را که سلیمان پادشاه اسرائیل برای خانۀ خداوند ساخته بود، در هم شکست.
14نیز همۀ مردمان اورشلیم و تمام صاحبمنصبان و جنگاوران را که بر روی هم ده هزار تن بودند، و نیز صنعتگران و آهنگران را به تبعید فرستاد، به‌طوری که سوای فقیرترین مردمان آن دیار، کسی دیگر باقی نماند.
15بدین‌سان یِهویاکین را به بابِل برد. و مادر و زنان پادشاه، و درباریان وی و بزرگان آن دیار را نیز اسیر کرده، همگی را از اورشلیم به بابِل تبعید نمود.
16همچنین پادشاه بابِل تمامی مردان جنگی را که هفت هزار تن بودند، به همراه یکهزار صنعتگر و آهنگر، همگی قوی و جنگ‌آزموده، به بابِل تبعید کرد.
17پادشاه بابِل، مَتَّنیا عموی یِهویاکین را به جای وی پادشاه ساخت و نام او را به صِدِقیا تغییر داد.
18صِدِقیا بیست و یک ساله بود که پادشاه شد، و یازده سال در اورشلیم سلطنت کرد. نام مادرش حَموطَل بود دختر اِرمیا، از مردمان لِبنَه.
19صِدِقیا بر وفق تمامی آنچه یِهویاقیم کرده بود، آنچه را که در نظر خداوند بد بود به جا آورد.
20زیرا خشم خداوند بر اورشلیم و یهودا به حدی رسید که آنها را از حضور خویش به دور افکند. و اما صِدِقیا بر پادشاه بابِل شورید.

25:1 پس نبوکدنصر پادشاه بابِل در نهمین سالِ سلطنت صِدِقیا، در روز دهم از ماه دهم، با تمامی لشکر خویش بر اورشلیم برآمد و در برابر آن اردو زده، سنگری دور تا دورش بنا کرد.
2شهر تا یازدهمین سال سلطنت صِدِقیای پادشاه همچنان در محاصره بود.
3و اما در روز نهم از ماه چهارم، قحطی در شهر چنان سخت شد که مردم دیگر چیزی برای خوردن نداشتند.
4پس در حالی که شهر در محاصرۀ بابِلیان بود، به شهر رخنه کردند و همۀ مردان جنگی شبانه از راه دروازه‌ای که در میان دو حصار شهر نزدیک باغستان شاه بود، گریختند و به سوی عَرَبَه رفتند.
5اما سپاه کَلدانیان پادشاه را تعقیب کردند و در دشتهای اَریحا به صِدِقیا رسیدند، و در حالی که همۀ لشکریانش از نزد او پراکنده شده بودند
6پادشاه را گرفتار کرده، به رِبلَه نزد پادشاه بابِل آوردند، و بر محکومیت وی حکم دادند.
7سپس پسران صِدِقیا را در برابر دیدگانش سلاخی کردند و چشمان خود او را از حدقه بیرون آوردند، و او را به زنجیرها بسته، به بابِل بردند.
8در روز هفتمِ ماه پنجم از نوزدهمین سالِ سلطنت نبوکدنصر پادشاه، شاه بابِل، نبوزَرَدان فرماندۀ گارد سلطنتی که به خدمت پادشاه بابِل می‌ایستاد، به اورشلیم آمد.
9او خانۀ خداوند، خانۀ پادشاه، و همۀ خانه‌های اورشلیم را به آتش کشید، و هر خانۀ بزرگ را سوزانید.
10همۀ لشکر کَلدانیان نیز که همراه فرماندۀ گارد سلطنتی بودند، دیوارهای دورِ اورشلیم را به تمامی ویران کردند.
11نبوزَرَدان، فرماندۀ گارد سلطنتی، بقیۀ مردمی را که در شهر باقی مانده بودند و نیز آنانی را که به پادشاه بابِل پیوسته بودند، همراه با بقیۀ جمعیت، به تبعید برد.
12اما فرماندۀ گارد سلطنتی برخی از فقیرترینِ مردم را باقی گذاشت تا در تاکستانها و مزارع کار کنند.
13بابِلیان ستونهای برنجین و پایه‌ها و دریاچۀ برنجین را که در خانۀ خداوند بود خُرد کردند و برنجِ آنها را به بابِل بردند.
14نیز لگنها و خاک‌اندازها و گُلگیرها و ظروف و تمامی اسباب برنجین را که برای خدمت در معبد مورد استفاده بود، همراه خود بردند.
15همچنین فرماندۀ نگاهبانان سلطنتی، آتشدانها و پیاله‌ها، یعنی هرآنچه را که از طلا یا نقره بود، با خود برد.
16و اما برنجِ دو ستون، دریاچه و پایه‌های متحرکی که سلیمان برای خانۀ خداوند ساخته بود، چنان زیاد بود که نمی‌شد وزن کرد.
17بلندی هر ستون هجده ذِراع، و بلندی سرستونهای برنجینِ هر ستون که به شبکه‌ای مزیّن بود و دورادور آن انارهایی از برنج تعبیه شده بود، سه ذِراع بود. ستون دوّم و شبکۀ آن درست شبیه ستون اوّل بود.
18فرماندۀ نگاهبانان سلطنتی، سِرایا کاهن اعظم، و صَفَنیا کاهن دوّم و سه دربان معبد را گرفت.
19نیز از میان کسانی که هنوز در شهر بودند، سردار مسئول مردان جنگی و پنج مشاور سلطنتی را گرفت. همچنین کاتب را که سردار لشکر و مسئول جمع‌آوری مردان بود، همراه با شصت تن از مردانی که در شهر یافته بودند، گرفت.
20نبوزَرَدان، فرماندۀ نگاهبانان سلطنتی، این مردان را برگرفته، به رِبلَه نزد پادشاه بابِل برد.
21و پادشاه بابِل آنها را در رِبلَه واقع در سرزمین حَمات، اعدام کرد. بدین‌سان یهودا از سرزمین خود تبعید شد.
22نبوکدنصر پادشاه بابِل، جِدَلیا پسر اَخیقام پسر شافان را به عنوان حاکم بر مردمانی که در سرزمین یهودا باقی گذاشته بود، برگماشت.
23چون همۀ سرداران لشکر و مردانشان، یعنی اسماعیل پسر نِتَنیا، یوحانان پسر قاریَح، سِرایا پسر تَنحومِتِ نِطوفاتی و یَاَزَنیا پسر مَعَکایی، شنیدند که پادشاه بابِل جِدَلیا را به حکومت گماشته است، با مردانشان نزد او به مِصفَه آمدند.
24جِدَلیا برای ایشان و مردانشان سوگند یاد کرد و گفت: «از مقامات بابِل نهراسید. در این سرزمین ساکن شوید و پادشاه بابِل را خدمت کنید و برای شما نیکو خواهد بود.»
25اما در ماه هفتم، اسماعیل پسر نِتَنیا پسر اِلیشَمَع که از خاندان سلطنتی بود، با ده تن از افراد خود آمد و جِدَلیا را با یهودیان و بابِلیانی که همراه وی در مِصفَه بودند، کشت.
26آنگاه تمامی قوم، از خُرد و بزرگ، به همراه سرداران لشکرها، از ترس بابِلیان برخاسته، به مصر رفتند.
27در سی و هفتمین سال اسارت یِهویاکین پادشاه یهودا، مصادف با بیست و هفتمین روز از ماه دوازدهم، اِویل‌مِرودَک پادشاه بابِل شد، و یِهویاکین پادشاه یهودا را از زندان آزاد کرد؛
28و با وی با ملاطفت سخن می‌گفت، و بدو جایگاهی فراتر از جایگاه دیگر پادشاهانی که با وی در بابِل بودند، بخشید.
29پس یِهویاکین جامۀ زندان از تن به در آورد و در تمامی روزهای عمر خود، همواره با پادشاه همسفره بود.
30و در تمامی ایام عمر یِهویاکین، برای مایحتاجش، مقرری روزانه‌ای از جانب پادشاه به او داده می‌شد.

۱۶ سپتامبر

22:1 یوشیا هشت ساله بود که پادشاه شد، و سی و یک سال در اورشلیم سلطنت کرد. نام مادرش یِدیدَه بود دختر عَدایا، از مردمان بُصقَت.
2یوشیا آنچه را که در نظر خداوند درست بود به جا آورد، و در همۀ راههای پدرش داوود گام برداشته، از آنها به راست یا چپ منحرف نشد.
3یوشیای پادشاه در هجدهمین سال سلطنت خود، شافانِ کاتب، پسر اَصَلیا، پسر مَشُلّام، را به خانۀ خداوند فرستاده، گفت:
4«نزد حِلقیا، کاهن اعظم برو و از او بخواه پولی را که به خانۀ خداوند آورده شده و نگهبانان آستانه از مردم جمع‌آوری کرده‌اند، بشمارد.
5ایشان را بگو این پول را به دست سرکارگرانی بدهند که به نظارت بر کارِ خانۀ خداوند گماشته شده‌اند، تا آن را به کارگرانی بدهند که در خانۀ خداوند به مرمت خرابیهای آن مشغولند،
6یعنی به نجاران و بنایان و سنگ‌کاران، تا با آن برای مرمت خانه، الوار و سنگهای تراشیده بخرند.
7اما لازم نیست بابت پولی که به دست ایشان سپرده شده، حساب پس دهند، زیرا کارشان را با امانت انجام می‌دهند.»
8حِلقیا، کاهن اعظم به شافانِ کاتب گفت: «کتاب تورات را در خانۀ خداوند یافته‌ام.» و حِلقیا کتاب را به شافان داد، و او آن را خواند.
9پس شافانِ کاتب نزد پادشاه رفته، به او خبر داد که: «خادمان تو پولی را که در خانۀ خداوند بود، بیرون آورده و آن را به دست سرکارگرانی که مسئول نظارت بر کار خانۀ خداوند هستند، سپرده‌اند.»
10سپس شافانِ کاتب به پادشاه اطلاع داد که: «حِلقیای کاهن کتابی به من داده است.» و شافان کتاب را در حضور پادشاه خواند.
11پادشاه با شنیدن کلمات کتاب تورات، جامه بر تن درید،
12و به حِلقیای کاهن و اَخیقام پسر شافان و عَکبور پسر میکایا و شافانِ کاتب و عَسایا خدمتکار پادشاه دستور داده، گفت:
13«بروید و از خداوند برای من، و برای قوم، و برای همۀ یهودا، دربارۀ کلماتِ این کتاب که پیدا شده است، مسئلت کنید. زیرا خشم خداوند که بر ما افروخته شده، بس عظیم است، از آن رو که پدران ما از کلمات این کتاب اطاعت نکردند و مطابق هرآنچه در این کتاب دربارۀ ما نوشته شده است، عمل ننمودند.»
14پس حِلقیای کاهن، و اَخیقام، و عَکبور، و شافان و عَسایا نزد حُلدَۀ نبیه، زن شَلّومِ جامه‌دار، پسر تِقوَه، پسر حَرحَس، که در ناحیۀ دوّم اورشلیم سکونت داشت، رفتند و با وی سخن گفتند.
15او بدیشان گفت: «یهوه، خدای اسرائیل چنین می‌فرماید: ”به آن که شما را نزد من فرستاده است، بگویید:
16خداوند چنین می‌فرماید: هان من بر این مکان و بر ساکنانش بلایی خواهم آورد، یعنی تمامی سخنان کتابی را که پادشاه یهودا خوانده است.
17زیرا ایشان مرا ترک کرده و برای خدایانِ غیر بخور سوزانده‌اند، تا به تمامی عمل دستان خویش مرا به خشم آورند. پس خشم من بر این مکان افروخته خواهد شد، و فرو~نخواهد نشست.
18و اما به پادشاه یهودا که شما را به جهت مسئلت نمودن از خداوند فرستاد، چنین بگویید: یهوه خدای اسرائیل دربارۀ سخنانی که شنیده‌ای چنین می‌فرماید:
19از آنجا که دلی توبه‌کار داشتی و با شنیدن سخنان من بر ضد این مکان و ساکنانش، و اینکه ویران خواهد شد و به لعنت گرفتار خواهد آمد، خویشتن را در حضور خداوند فروتن ساختی، و جامه بر تن دریده، به حضورم گریستی، خداوند می‌فرماید که من نیز تو را اجابت فرمودم.‌
20پس اینک تو را نزد پدرانت گرد خواهم آورد، و در آرامش به قبر خواهی رفت. چشمان تو تمامی آن بلا را که من بر این مکان خواهم آورد، نخواهد دید.“» پس ایشان پاسخ آن زن را به گوش پادشاه رساندند.

23:1 آنگاه پادشاه فرستاده، تمامی مشایخ یهودا و اورشلیم را به حضور گرد آورد.
2و پادشاه با تمامی مردمان یهودا و جمیع ساکنان اورشلیم و کاهنان و انبیا، یعنی با تمامی قوم از کوچک و بزرگ، به خانۀ خداوند برآمد و تمامی کلمات کتاب عهد را که در خانۀ خداوند پیدا شده بود، در گوش آنان خواند.
3سپس پادشاه در کنار ستون ایستاده، در حضور خداوند عهد کرد که از خداوند پیروی کرده، فرامین، شهادات و فرایض او را به تمامی دل و جان نگاه دارد، و کلمات عهد را که در آن کتاب نوشته شده بود، به جا آورَد. سپس همۀ قوم خود را به این عهد مُتعهد ساختند.
4پادشاه به حِلقیا کاهن اعظم، و کاهنان ردۀ دوّم و دربانان فرمان داد تا همۀ وسایلی را که برای پرستش بَعَل، اَشیرَه و تمامی لشکر آسمان ساخته شده بود، از معبد خداوند بیرون برند. پس آنها را خارج از اورشلیم در دشتهای قِدرون سوزانید و خاکستر آنها را به بِیت‌ئیل برد.
5نیز کاهنانِ بتها را که از جانب پادشاهان یهودا تعیین شده بودند تا در مکانهای بلندِ شهرهای یهودا و اطراف اورشلیم بخور بسوزانند، و همچنین همۀ کسانی را که برای بَعَل، و آفتاب و ماه، و برجهای فلکی و همۀ ستارگان بخور می‌سوزاندند، برکنار کرد.
6افزون بر این، اَشیرَه را از خانۀ خداوند به در آورد و آن را خارج از اورشلیم به درۀ قِدرون برد، و آن را بر کنار نهر قِدرون سوزانده، خاکستر آن را بر گورستان عوام بیفشاند.
7و خانه‌های فاحشه‌های مرد را که در خانۀ خداوند بود و در آنجا زنان برای اَشیرَه پوشش می‌بافتند، با خاک یکسان کرد.
8یوشیا همۀ کاهنان را از شهرهای یهودا به اورشلیم آورد. از مکانهای بلند که در آنجا کاهنان بخور می‌سوزاندند، از جِبَع تا بِئِرشِبَع، هتک حرمت کرد و مکانهای بلندِ دروازه‌ها را که در سمت چپ دروازۀ شهر در دهنۀ دروازۀ یوشَع حاکم شهر قرار داشت، ویران نمود.
9کاهنانِ مکانهای بلند گرچه نزد مذبح خداوند در اورشلیم خدمت نمی‌کردند، اما با سایرکاهنان از نانِ بی‌خمیرمایه می‌خوردند.
10یوشیا همچنین از توفِت واقع در وادی بِن‌هِنّوم هتک حرمت کرد تا دیگر کسی در آنجا پسر یا دختر خود را برای مولِک در آتش قربانی نکند.
11نیز تمثالهای اسب را که پادشاهان یهودا به آفتاب وقف کرده بودند، از مدخل خانۀ خداوند بیرون افکند. آنها در صحن، نزدیک حجرۀ ناتان‌مِلِکِ خواجه‌سرا قرار داشتند. یوشیا ارابه‌های وقف شده به آفتاب را نیز در آتش سوزانید.
12همچنین مذبحهایی را که پادشاهان یهودا بر پشت بام بالاخانۀ قصر آحاز ساخته بودند، و نیز مذبحهایی را که مَنَسی در دو صحن خانۀ خداوند بر پا کرده بود، جملگی پایین کشیده، با خاک یکسان کرد و غبار آن را در درۀ قِدرون ریخت.
13افزون بر این، از مکانهای بلندی که در شرق اورشلیم و در جنوب تپۀ نابودی قرار داشت و سلیمان پادشاه اسرائیل آنها را برای عَشتورِت خدای نفرت‌انگیز صیدون، و کِموش خدای نفرت‌انگیز موآب، و مِلکوم خدای کریه عَمّون ساخته بود، هتک حرمت کرد.
14او ستونهای سنگی را در هم شکست و اَشیرَه را قطع کرده، زمین آنجا را با استخوانهای انسان پوشانید.
15او حتی مذبح بِیت‌ئیل، یعنی مکان بلندی را که یِرُبعام پسر نِباط بر پا داشته بود، همان که اسرائیل را به گناه کشانده بود، حتی آن مذبح و مکان بلند را پایین کشیده، سوزانید و با خاک یکسان کرد، و اَشیرَه را نیز سوزانید.
16آنگاه یوشیا به اطراف نگریسته، قبرهایی در آن کوهستان دید. پس طبق کلام خداوند که مرد خدا اعلان فرموده بود، فرستاده، استخوانهای مردگان را از قبرها بیرون کشید و آنها را بر قربانگاه سوزانیده، از آن هتک حرمت کرد.
17سپس پرسید: «آن سنگِ قبر چیست که آنجا می‌بینم؟» مردان شهر گفتند: «سنگِ قبر مرد خدایی است که از یهودا بدین‌جا آمد و هرآنچه را تو امروز بر مذبح بِیت‌ئیل کردی، اعلان کرد.»
18پادشاه گفت: «او را واگذارید؛ کسی استخوانهایش را حرکت ندهد.» پس ایشان استخوانهای او را با استخوانهای نبی‌ای که از سامِرِه آمده بود، چنانکه بود واگذاشتند.
19همچنین یوشیا تمام بتکده‌هایی را که پادشاهان اسرائیل در مکانهای بلند شهرهای سامِرِه ساخته و با این کار خشم خداوند را برافروخته بودند، از میان برد و با آنها همانند تمامی آنچه در بِیت‌ئیل کرده بود، عمل نمود.
20کاهنانِ آن اماکن را نیز جملگی بر آن مذبحها ذبح کرد و استخوانهای مردگان را بر آنها سوزانید. آنگاه به اورشلیم بازگشت.
21و پادشاه به تمامی قوم چنین فرمان داد: «عید پِسَخ را همان‌گونه که در این کتابِ عهد نوشته شده است، برای یهوه خدایتان برگزار کنید.»
22بدرستی که از زمان داوران که اسرائیل را رهبری می‌کردند و در تمامی دوران حکومت پادشاهان اسرائیل و یهودا، هرگز چنین عید پِسَخی برگزار نشده بود.
23این پِسَخ در هجدهمین سال یوشیای پادشاه برای خداوند در اورشلیم برگزار شد.
24یوشیا افزون بر این، احضارکنندگان ارواح و جادوگران و بتهای خانگی و دیگر بتهای بی‌ارزش و همۀ اشیاء کریه دیگری را که در یهودا و اورشلیم وجود داشت از بین برد، تا سخنان تورات را به انجام رساند. این سخنان در کتابی نوشته شده بود که حِلقیای کاهن در خانۀ خداوند یافته بود.
25هیچ پادشاهی پیش یا پس از یوشیا نبوده است که مانند او مطابق تمامی تورات موسی، با تمامی دل و تمامی جان و تمامی قوّت خود به سوی خداوند بازگشته باشد.
26با این حال، خداوند از شدت خشم خود بر یهودا که به سبب تمامی اعمال مَنَسی در او افروخته شده بود، برنگشت.
27پس خداوند گفت: «یهودا را نیز از حضور خود خواهم راند، همان‌گونه که اسرائیل را راندم. آری، شهر برگزیدۀ خویش اورشلیم را رد خواهم کرد، و نیز خانه‌‌ای را که دربارۀ‌اش گفتم: ”نام من در آنجا خواهد بود.“»
28و اما دیگر امور مربوط به یوشیا، و هرآنچه کرد، آیا در کتاب تواریخ ایام پادشاهان یهودا نوشته نشده است؟
29در ایام یوشیا، فرعونْ نِکو، پادشاه مصر، به رود فُرات برآمد تا به پادشاه آشور یاری رساند. یوشیای پادشاه به مصاف وی شتافت، اما فرعونْ نِکو در مِجِدّو به محض روبه‌رو شدن با او، وی را کشت.
30خادمانش جسد وی را در ارابه‌ای نهاده، از مِجِدّو به اورشلیم بردند و در مقبرۀ خودش به خاک سپردند. سپس مردمان مملکت، یِهوآحاز پسر یوشیا را گرفته، او را مسح کردند و به جای پدرش پادشاه ساختند.
31یِهوآحاز بیست و سه ساله بود که پادشاه شد، و سه ماه در اورشلیم سلطنت کرد. نام مادرش حَموطَل بود دختر اِرمیا، از مردمان لِبنَه.
32یِهوآحاز بر وفق تمامی آنچه پدرانش کرده بودند، آنچه را که در نظر خداوند بد بود به جا آورد.
33فرعونْ نِکو او را در رِبلَه، در سرزمین حَمات به غُل و زنجیر بست تا در اورشلیم حکومت نکند، و معادل یکصد وزنه نقره و یک وزنه طلا بر سرزمین یهودا خَراج گذاشت.
34و فرعونْ نِکو، اِلیاقیم پسر یوشیا را به جای پدرش، یوشیا، پادشاه ساخت، و نام او را به یِهویاقیم تغییر داد. اما یِهوآحاز را با خود برد، و او به مصر آمد، و در همان جا درگذشت.
35یِهویاقیم نقره و طلایی را که فرعون مطالبه کرده بود، به او داد. اما بر مملکت مالیات گذاشت تا آن مبلغ را مطابق فرمان فرعون بدهند و طلا و نقرۀ لازم را بر حسب مالیاتی که برای هر کس برآورد کرده بود، به زور از مردم آن سرزمین وصول کرد.
36یِهویاقیم بیست و پنج ساله بود که پادشاه شد، و یازده سال در اورشلیم سلطنت کرد. نام مادرش زِبیدَه بود دختر فِدایاه، از مردمان رومَه.
37یِهویاقیم بر وفق تمامی آنچه پدرانش کرده بودند، آنچه را که در نظر خداوند بد بود به جا آورد.

۱۵ سپتامبر

21:1 مَنَسی دوازده ساله بود که پادشاه شد، و پنجاه و پنج سال در اورشلیم سلطنت کرد. نام مادرش حِفصیبَه بود.
2او آنچه را که در نظر خداوند بد بود به جا آورد، و مطابق اعمال کراهت‌آورِ اقوامی که خداوند آنها را از پیش روی بنی‌اسرائیل بیرون رانده بود، رفتار کرد.
3او مکانهای بلند را که پدرش حِزِقیا از میان برده بود، از نو ساخت، و مذبحها برای بَعَل بنا کرده، اَشیرَه ساخت، همان‌گونه که اَخاب پادشاه اسرائیل کرده بود. و در برابر تمامی لشکریان آسمان سَجده کرده، آنها را عبادت نمود.
4او مذبحها در خانۀ خداوند ساخت، که خداوند دربارۀ‌اش فرموده بود: «نام خود را در اورشلیم خواهم نهاد.»
5او در هر دو صحن خانۀ خداوند، مذبحها برای تمامی لشکر آسمان ساخت.
6نیز پسر خود را در آتش قربانی کرد و به فالگیری و افسونگری پرداخته، از واسطه‌ها و احضارکنندگان ارواح مشورت جُست. او در نظر خداوند بدیِ بسیار کرده، خشم او را برانگیخت.
7و تمثالِ تراشیدۀ اَشیرَه را که ساخته بود، در خانه‌ای نهاد که دربارۀ آن خداوند به داوود و به پسرش سلیمان گفته بود: «نام خود را تا ابد در این خانه و در اورشلیم، شهری که از میان تمام قبایل اسرائیل برگزیده‌ام، خواهم نهاد.
8دیگر پاهای اسرائیل را از سرزمینی که به پدرانشان عطا کردم، آواره نخواهم ساخت، تنها اگر به‌دقّت مطابق هرآنچه بدیشان فرمان دادم رفتار کنند، بر حسب شریعتی که خادمم موسی بدیشان فرمان داد.»
9ولی قوم گوش فرا~ندادند. مَنَسی آنان را گمراه کرد، چندان که ایشان حتی از اقوامی که خداوند آنان را از پیش روی بنی‌اسرائیل هلاک کرده بود، بیشتر شرارت ورزیدند.
10خداوند به واسطۀ خادمان خود، انبیا گفت:
11«چون مَنَسی پادشاه یهودا مرتکب چنین گناهان کراهت‌آوری شده است و حتی از اَموریانی که پیش از او بودند، بدتر رفتار کرده و یهودا را نیز با بتهای بی‌ارزش خویش به گناه کشانده است،
12پس یهوه، خدای اسرائیل چنین می‌گوید: اینک من بر اورشلیم و یهودا چنان مصیبتی نازل خواهم کرد که گوشهای هر که بشنود، صدا کند.
13همان ریسمان اندازه‌گیری را که بر سامِرِه کشیدم، بر اورشلیم خواهم کشید، و همان شاقولی را که علیه خاندان اَخاب به کار بردم، علیه اورشلیم به کار خواهم برد. آری، اورشلیم را پاک خواهم ساخت، درست همان‌گونه که ظرفی را پاک می‌کنند، درون و بیرون آن را.
14باقیماندگانِ میراث خویش را نیز طرد کرده، تسلیم دشمنانشان خواهم کرد. ایشان به دست همۀ دشمنانشان غارت و چپاول خواهند شد،
15زیرا در نظر من شرارت ورزیده‌اند و از روز بیرون آمدن اجدادشان از مصر تا به امروز، پیوسته خشم مرا برافروخته‌اند.»
16افزون بر این، مَنَسی سوای گناهش که یهودا را به گناه کشانْد تا آنچه را که در نظر خداوند بد بود به جا آورند، خون بی‌گناهان بسیاری را نیز ریخت و سرتاسر اورشلیم را از خون آنان رنگین ساخت.
17و اما دیگر امور مربوط به مَنَسی، و هرآنچه کرد، از جمله گناهی که مرتکب شد، آیا در کتاب تواریخ پادشاهان یهودا نوشته نشده است؟
18مَنَسی با پدران خود آرَمید و در باغِ خانۀ خود که باغ عُزَّه نام داشت، به خاک سپرده شد. پس از او، پسرش آمون به جای وی پادشاه شد.
19آمون بیست و دو ساله بود که پادشاه شد، و دو سال در اورشلیم سلطنت کرد. نام مادرش مِشُلِمِت بود، دختر حاروص، از مردمان یُطبَه.
20آمون آنچه را که در نظر خداوند بد بود به جا آورد، چنانکه پدرش مَنَسی کرده بود.
21او تمامی راههای پدرش را در پیش گرفت و بتهای بی‌ارزشی را که پدرش می‌پرستید، عبادت کرده، آنها را سَجده می‌نمود.
22او یهوه، خدای پدران خود را ترک کرد و در طریق خداوند سلوک ننمود.
23خادمان آمون بر او دسیسه کردند و پادشاه را در خانه‌اش به قتل رساندند.
24اما مردم مملکت، تمامی کسانی را که بر آمون پادشاه دسیسه کرده بودند کشتند، و پسرش یوشیا را به جای او پادشاه ساختند.
25دیگر امور مربوط به آمون که او انجام داد، آیا در کتاب تواریخ ایام پادشاهان یهودا نوشته نشده است؟
26آمون را در مقبره‌اش در باغ عُزَّه به خاک سپردند، و پسرش یوشیا به جای وی پادشاه شد.