۲۴ سپتامبر

R10924
Category
اول تواریخ باب ۷

7:1 پسران یِساکار، تولَع، فُوَّه، یاشوب و شِمرون بودند، یعنی چهار تن.
2پسران تولَع، عُزّی، رِفایا، یِریئیل، یَحمای، یِبسام و سموئیل بودند. ایشان سران خاندانهایشان بودند. نسل تولاع جنگاورانی توانا در انساب خود بودند، و شمارشان در روزگار داوود به ‏۲۲۶۰۰ تن می‌رسید.
3پسر عُزّی، یِزرَحیا بود. پسران یِزرَحیا، میکائیل، عوبَدیا، یوئیل و یِشّیا بودند، یعنی پنج تن که همگی از سران بودند.
4به همراه ایشان، بر حسب انساب و خاندانهایشان، واحدهای رزمی برای جنگ وجود داشت که شمارشان ۳۶۰۰۰ بود، زیرا که زنان و پسران بسیار داشتند.
5شمارِ بستگان ایشان از تمامی طوایف یِساکار، ۸۷۰۰۰ جنگاور توانا بود، که در نسب‌نامه ثبت شدند.
6پسران بِنیامین: بِلاع، باکِر و یِدیعَئیل، سه تن.
7پسران بِلاع: اِصبون، عُزّی، عُزّیئیل، یِریموت و عیری، پنج تن. ایشان سران خاندانها و جنگاورانی توانا بودند، که ۲۲۰۳۴ از ایشان بر حسب نسب‌نامه‌ها ثبت گردیدند.
8پسران باکِر: زِمیَره، یوآش، اِلعازار، اِلیوعینای، عُمری، یِرِموت، اَبیّا، عَناتوت و عَلامِت؛ اینان جملگی پسران باکِر بودند.
9اینان سران خاندانها و جنگاورانی توانا بودند که ۲۰۲۰۰ از ایشان بر حسبِ انساب ایشان در نسب‌نامه‌ها به ثبت رسیدند.
10پسر یِدیعَئیل: بِلهان. پسران بِلهان: یِعوش، بِنیامین، ایهود، کِنعَنَه، زیتان، تَرشیش و اَخیشاحَر.
11این فرزندانِ یِدیعَئیل جملگی سران خاندانها و جنگاورانی توانا بودند. ۱۷۲۰۰ از ایشان که قادر به نبرد بودند، به ثبت رسیدند.
12شُفّیم و حُفّیم پسران عیر بودند، و حوشیم پسرِ اَحیر.
13پسران نَفتالی: یَحصیئیل، جونی، یِصِر و شَلّوم، نسل بِلهَه.
14پسران مَنَسی: اَسْریئیل، که از مُتَعِۀ اَرامیِ مَنَسی زاده شد؛ او ماکیر پدرِ جِلعاد را نیز بزاد.
15ماکیر برای حُفّیم و شُفّیم همسر اختیار کرد. نام خواهر ماکیر، مَعَکاه بود. نام پسر دیگرِ ماکیر، صِلُفِحاد بود؛ و صِلُفِحاد دختران داشت.
16مَعَکاه همسر ماکیر پسری بزاد و او را فارِش نامید. برادر فارِش، شارِش نام داشت، و پسران فارِش، اولام و راقِم بودند.
17پسر اولام: بِدان. اینان بودند پسران جِلعاد، پسر ماکیر پسر مَنَسی.
18خواهر او هَمّولِکِه، ایشهود و اَبیعِزِر و مَحلَه را بزاد.
19پسران شِمیداع: اَخیان و شِکیم و لِقحی و اَنیعام.
20پسران اِفرایِم: شوتِلاح، پسر او بارِد، پسر او تاحَت، پسر او اِلِعادا، پسر او تاحَت،
21پسر او زاباد، پسر او شوتِلاح، و نیز عِزِر و اِلِعاد که توسط مردان جَت که در آن سرزمین به دنیا آمده بودند کشته شدند، زیرا آمده بودند تا احشام جَتیان را غارت کنند.
22پدرشان اِفرایِم روزهای بسیار برایشان ماتم گرفت، و خویشانش آمدند تا او را تسلی دهند.
23آنگاه اِفرایِم با زنش همبستر شد، و او آبستن شده پسری بزاد. اِفرایِم وی را بِریعَه نامید، زیرا بلا بر خاندان او نازل شده بود.
24دختر اِفرایِم، شِیِرَه بود، که بِیت‌حورونِ پایین و بِیت‌حورونِ بالا و نیز اُزّین‌شِیِرَه را بنا کرد.
25یکی دیگر از پسران اِفرایِم رِفَح بود؛ پسر رِفَح، رِشِف؛ پسر او، تِلَح؛ پسر او، تاحَن؛
26پسر او، لَعدان؛ پسر او، عَمّیهود؛ پسر او، اِلیشَمَع؛
27پسر او، نون، و پسر او، یوشَع.
28دارایی‌ها و املاک ایشان عبارت بود از بِیت‌ئیل و توابعش، نَعَران به طرف شرق، و جازِر و توابعش، شِکیم و توابعش، تا عَیَّه و توابعش به طرف غرب؛
29و نیز در امتداد مرزهای بنی‌مَنَسی، بِیت‌شِاَن و توابعش، تَعَناک و توابعش، مِجِدّو و توابعش، و دُر و توابعش؛ که در اینها پسران یوسف پسر اسرائیل ساکن بودند.
30پسران اَشیر: یِمنَه، یِشوَه، یِشْوی و بِریعَه. خواهرشان سِراخ بود.
31پسران بِریعَه: حِبِر، و مَلکیئیل که پدرِ بِرزائیت بود.
32حِبِر پدرِ یَفلیط، شومیر و حوتام، و خواهرشان شوعَه بود.
33پسران یَفلیط: فاسَک، بِمهال و عَشوَت. اینان پسران یَفلیط بودند.
34پسران شومِر: اَخی، رُهجَه، یِحُبَّه و اَرام.
35پسران برادرِ او هِلِم: صُوفَح، یِمناع، شِلِش و عَمال.
36پسران صُوفَح: سُوَح، حَرنِفِر، شوعال، بیری، یِمرَه،
37باصِر، هود، شَمّا، شِلشَه، یِتران و بِئیرا.
38پسران یِتِر: یِفُنّه و فِسفا و آرا.
39پسران عُلّا: آرَح، حَنّیئیل و رِصیا.
40این فرزندان اَشیر جملگی سران خاندانها بودند، افرادی برگزیده، جنگاورانی توانا، و رؤسای رهبران، که ۲۶۰۰۰ تن از ایشان که قادر به نبرد بودند، در نسب‌نامه‌ها ثبت گردیدند.

Speaker
حزقیال باب ۲۰

20:1 در روز دهمِ ماه پنجم از سال هفتم، برخی از مشایخ اسرائیل آمدند تا از خداوند مشورت بخواهند، و در برابر من نشستند.
2کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:
3«ای پسر انسان، مشایخ اسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آیا آمده‌اید تا از من مشورت بخواهید؟ به حیات خودم قسم که به شما اجازۀ مشورت‌خواهی از خود نخواهم داد؛ این است فرمودۀ خداوندگارْ یهوه.
4«ای پسر انسان، آیا ایشان را داوری خواهی کرد؟ آیا ایشان را داوری خواهی کرد؟ ایشان را از اعمال کراهت‌آور پدرانشان آگاه ساز،
5و بدیشان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آن روز که اسرائیل را برگزیدم، با دست افراشته برای فرزندان خاندان یعقوب سوگند خوردم و خود را در سرزمین مصر به آنان شناسانیدم. با دست افراشته، برایشان سوگند خورده، گفتم، من یهوه، خدای شما هستم.
6آن روز برای ایشان سوگند خوردم که ایشان را از سرزمین مصر بیرون آورده، به سرزمینی خواهم برد که برایشان جستجو کرده بودم؛ سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است، و پرشکوه‌ترینِ همۀ سرزمینهاست.
7بدیشان گفتم: هر یک از شما چیزهای قبیحی را که چشم بدانها دارید از خود دور کنید و خویشتن را به بتهای بی‌ارزش مصر نجس مسازید؛ زیرا من یهوه خدای شما هستم.
8اما ایشان بر من عِصیان ورزیده، نخواستند به من گوش فرا~دهند. هیچ‌یک از آنان چیزهای قبیحی را که چشم بدانها داشتند، از خود دور نکردند و بتهای مصر را ترک نگفتند. «پس گفتم غضب خود را بر ایشان فرو~خواهم ریخت و خشم خویش را در میان سرزمین مصر به کمال بر آنان جاری خواهم ساخت.
9اما به پاس نام خود عمل کردم تا نامم در نظر قومهایی که ایشان در میان آنها بودند بی‌حرمت نشود، قومهایی که در نظر ایشان با بیرون آوردن بنی‌اسرائیل از سرزمین مصر، خود را به قوم خویش شناسانیده بودم.
10پس ایشان را از سرزمین مصر به در آورده، به بیابان رهنمون شدم.
11فرایض خود را بدیشان دادم و قوانین خویش را بدیشان آموختم، که هر که بدانها عمل کند، خواهد زیست.
12نیز شَبّاتهای خود را بدیشان دادم تا نشانی میان من و آنان باشد، تا بدانند که من یهوه هستم که آنان را تقدیس می‌کنم.
13اما خاندان اسرائیل در بیابان بر من عِصیان ورزیده، در فرایضم سلوک نکردند و قوانین مرا خوار شمردند، فرایض و قوانینی را که هر که بدانها عمل کند، خواهد زیست. آنان همچنین شَبّاتهای مرا بس بی‌حرمت کردند. «آنگاه گفتم غضب خود را در بیابان بر ایشان فرو~خواهم ریخت تا به‌کلی نابودشان کنم.
14اما به پاس نام خود عمل کردم تا نامم در نظر قومهایی که ایشان را در نظر آنها بیرون آورده بودم، بی‌حرمت نشود.
15همچنین در بیابان با دست افراشته برای آنان سوگند خوردم که ایشان را به سرزمینی که بدیشان داده بودم، درنخواهم آوَرد، سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است، و پرشکوه‌ترینِ همۀ سرزمینهاست.
16زیرا ایشان قوانین مرا خوار شمرده، در فرایض من سلوک نکردند و شَبّاتهای مرا بی‌حرمت ساختند، چراکه دل ایشان پیوسته از پی بتهایشان می‌رفت.
17با این حال، چشمانم بر ایشان ترحم کرد به گونه‌ای که هلاکشان نساختم و در بیابان به‌کلی نابودشان نکردم.
18«در بیابان به فرزندانشان گفتم: در فرایض پدرانتان سلوک مکنید و قوانین ایشان را نگاه مدارید و خویشتن را به بتهای آنان نجس مسازید.
19من یهوه خدای شما هستم. در فرایض من سلوک کنید و قوانین مرا نگاه داشته، آنها را به جا آورید.
20شَبّاتهای مرا مقدس بدارید تا در میان من و شما نشانی باشد، تا بدانید که من یهوه خدای شما هستم.
21«اما فرزندان بر من عِصیان ورزیده، در فرایض من سلوک نکردند و قوانین مرا به‌دقّت نگاه نداشتند، فرایض و قوانینی را که هر که بدانها عمل نماید، بدانها زیست خواهد کرد. آنان همچنین شَبّاتهای مرا بی‌حرمت کردند. «پس گفتم که غضب خود را در بیابان بر ایشان فرو~خواهم ریخت و خشم خود را به کمال بر آنان جاری خواهم ساخت.
22اما دست خویش را بازداشتم و به پاس نام خویش عمل کردم تا نامم در نظر قومهایی که آنان را در نظر ایشان بیرون آورده بودم، بی‌حرمت نشود.
23همچنین در بیابان با دست افراشته برای آنان سوگند خوردم که ایشان را میان قومها پخش خواهم کرد و در میان ممالک، پراکنده خواهم ساخت.
24زیرا قوانین مرا به جای نیاوردند و فرایض مرا خوار شمردند و شَبّاتهای مرا بی‌حرمت ساختند و چشمانشان در پی بتهای پدرانشان بود.
25بنابراین من نیز فرایضی بدیشان دادم که نیکو نبود و قوانینی که بدان زیست نتوانستند کرد.
26و ایشان را به هدایای ایشان همچون قربانی نخست‌زادگانشان نجس ساختم تا ایشان را به هراس افکنم و دریابند که من یهوه هستم!
27«بنابراین، ای پسر انسان، خاندان اسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: در این نیز پدرانتان خیانت کرده، به من کفر ورزیدند.
28زیرا هنگامی که ایشان را به سرزمینی درآوردم که با دست افراشته سوگند خورده بودم بدیشان بدهم، هر جا تپه‌ای بلند و یا درختی پر برگ می‌دیدند، همان‌جا قربانیهایشان را تقدیم می‌کردند و مرا با هدایایشان به خشم می‌آوردند و رایحۀ خوشایند خود را می‌پراکندند و هدایای ریختنی‌شان را می‌ریختند.
29پس آنان را گفتم: این مکان بلند چیست که بدان‌جا می‌روید؟ پس نام آن تا بدین روز بامَه خوانده می‌شود.
30«بنابراین به خاندان اسرائیل بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آیا با در پیش گرفتن طریق پدرانتان، خویشتن را نجس می‌سازید و با پیروی از اعمال قبیح آنها فاحشگی می‌کنید؟
31شما تا بدین روز وقتی هدایای خود را تقدیم می‌کنید و فرزندانتان را از آتش می‌گذرانید، خود را با همۀ بتهایتان نجس می‌سازید. ای خاندان اسرائیل، آیا به شما اجازۀ مشورت‌خواهی از خود بدهم؟ خداوندگارْ یهوه می‌فرماید، به حیات خودم قسم که اجازه نخواهم داد.
32آنچه به ذهن شما خطور کرده، هرگز تحقق نخواهد یافت - آنگاه که می‌گویید: ”همچون قومها و طوایفِ دیگر ممالک گشته، چوب و سنگ را عبادت خواهیم کرد.“
33«خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: به حیات خودم قسم که با دست قوی و بازوی دراز و غضبِ فرو~ریخته، بر شما سلطنت خواهم کرد.
34شما را از میان ملتها بیرون خواهم آورد و با دست قوی و بازوی دراز و غضب فرو~ریخته، شما را از ممالکی که در آنها پراکنده شده‌اید، گرد خواهم آورد.
35و شما را به بیابانِ ملتها آورده، در آنجا رو در رو بر شما داوری خواهم کرد.
36خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: همان‌گونه که در بیابانِ سرزمین مصر بر پدرانتان داوری کردم، بر شما نیز داوری خواهم کرد.
37و شما را از زیر عصای خود گذرانیده، به پیوندِ عهد خود در خواهم آورد.
38آنان را که سرکش شده و از من نافرمانی کرده‌اند، از میانتان خواهم زدود. آنان را از سرزمین غربتشان بیرون خواهم آورد اما به سرزمین اسرائیل در نخواهند آمد. آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.
39«و اما در مورد شما ای خاندان اسرائیل، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: هر یک از شما رفته، بتهای خود را عبادت کنید، اما پس از آن به‌یقین به من گوش فرا~خواهید داد و دیگر نام قدوس مرا با هدایا و بتهای خود بی‌حرمت نخواهید ساخت.
40«زیرا خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: در کوه مقدس من، در کوه بلند اسرائیل، همۀ خاندان اسرائیل، آری همۀ آنها، در آنجا مرا عبادت خواهند کرد. آنجا ایشان را پذیرفته، اعانات و پیشکشهای مرغوب شما را با همۀ هدایای مقدستان خواهم طلبید.
41چون شما را از میان ملتها بیرون آورم و از ممالکی که در آنها پراکنده شده‌اید، جمع کنم، آنگاه شما را همچون رایحه‌ای خوشایند خواهم پذیرفت و در نظر قومها، در میان شما مقدس شمرده خواهم شد.
42و چون شما را به سرزمین اسرائیل درآورم، به سرزمینی که به دست افراشته سوگند خوردم به پدرانتان بدهم، آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.
43در آنجا راههای خود را به یاد خواهید آورد و نیز همۀ اعمال خود را که خویشتن را به آنها نجس ساختید، و به سبب همۀ شرارتهایی که به عمل آوردید، از خود کراهت خواهید داشت.
44و ای خاندان اسرائیل، خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: چون با شما نه بر وفق راههای شرارت‌بار و اعمال فاسدتان، بلکه به پاس نام خود عمل کنم، آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.»
45و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:
46«ای پسر انسان، روی به سوی جنوب کرده، علیه آن موعظه کن، و بر ضد جنگل‌زار نِگِب نبوّت نما.
47جنگل‌زار نِگِب را بگوی: کلام خداوند را بشنو؛ خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: اینک در تو آتشی بر خواهم افروخت که هر درخت سبز و هر درخت خشک را خواهد سوزانید. شعله‌های سوزانش خاموش نخواهد شد و همۀ رویها از جنوب تا شمال بدان خواهند سوخت.
48تمامی بشر خواهند دید که من، یهوه، آن را افروخته‌ام تا خاموشی نپذیرد.»
49آنگاه گفتم: «آه ای خداوندگارْ یهوه! آنان دربارۀ من می‌گویند: ”آیا فقط مَثَلها نمی‌گوید؟“»

Speaker
لوقا باب ۱۷

17:1 آنگاه به شاگردان خود گفت: «از لغزشها گریزی نیست، امّا وای بر کسی که آنها را سبب گردد.
2او را بهتر آن می‌بود که سنگ آسیایی به گردنش بیاویزند و به دریا افکنند تا اینکه سبب لغزش یکی از این کوچکان شود.
3پس مراقب خود باشید. اگر برادرت گناه کند، او را توبیخ کن، و اگر توبه کرد، ببخشایش.
4اگر هفت بار در روز به تو گناه ورزد، و هفت بار نزد تو بازآید و گوید: ”توبه می‌کنم،“ او را ببخشا.»
5رسولان به خداوند گفتند: «ایمان ما را بیفزا!»
6خداوند پاسخ داد: «اگر ایمانی به کوچکی دانۀ خردل داشته باشید، می‌توانید به این درخت توت بگویید از ریشه برآمده در دریا کاشته شود، و از شما فرمان خواهد برد.
7«کیست از شما که چون خدمتکارش از شخم زدن یا چرانیدن گوسفندان در صحرا بازگردد، او را گوید: ”بیا، بنشین و بخور“؟
8آیا نخواهد گفت: ”شام مرا آماده کن و کمر به پذیرایی‌ام بربند تا بخورم و بیاشامم، و بعد تو بخور و بیاشام“؟
9آیا منّت از خدمتکار خود خواهد برد که فرمانش را به جای آورده است؟
10پس، شما نیز چون آنچه به شما فرمان داده شده است، به جای آوردید، بگویید: ”خدمتکارانی بی‌منّت‌ایم و تنها انجام وظیفه کرده‌ایم.“‌»
11عیسی بر سر راه خود به اورشلیم، از حدّ سامِرِه و جلیل می‌گذشت.
12پس چون به دهی وارد می‌شد، ده جذامی به او برخوردند. آنها دور ایستاده
13با صدای بلند فریاد برآوردند: «ای عیسی، ای استاد، بر ما ترحم کن.»
14چون عیسی آنها را دید، گفت: «بروید و خود را به کاهن بنمایید.» آنها به راه افتادند و در میانۀ راه از جذام پاک شدند.
15یکی از آنها چون دید شفا یافته است، در حالی که با صدای بلند خدا را ستایش می‌کرد، بازگشت
16و خود را به پای عیسی افکند و او را سپاس گفت. آن جذامی سامِری بود.
17عیسی فرمود: «مگر آن ده تن همه پاک نشدند؟ پس نُه تن دیگر کجایند؟
18آیا به‌جز این غریبه، کسی دیگر بازنگشت تا خدا را سپاس گوید؟»
19سپس به او گفت: «برخیز و برو، ایمانت تو را شفا داده است.»
20عیسی در پاسخ فَریسیان که پرسیده بودند پادشاهی خدا کی خواهد آمد، گفت: «آمدن پادشاهی خدا را نمی‌توان با مشاهده دریافت،
21و کسی نخواهد گفت اینجا یا آنجاست، زیرا پادشاهی خدا در میان شماست.»
22سپس به شاگردان گفت: «زمانی می‌آید که آرزو خواهید کرد یکی از روزهای پسر انسان را ببینید، امّا نخواهید دید.
23مردم به شما خواهند گفت: ”او اینجاست،“ یا ”او آنجاست.“ امّا در پی آنها مروید.
24زیرا همچنانکه صاعقه در یک آن می‌درخشد و آسمان را از کران تا کران روشن می‌کند، پسر انسان نیز در روز خود چنین خواهد بود.
25امّا نخست می‌باید رنج بسیار کشد و از سوی این نسل طرد شود.
26روزهای پسر انسان همچون روزهای نوح خواهد بود.
27مردم می‌خوردند و می‌نوشیدند و زن می‌گرفتند و شوهر می‌کردند تا آن روز که نوح به کشتی درآمد. آنگاه سیل برخاست و همه را هلاک کرد.
28در زمان لوط نیز چنین بود. مردم سرگرم خوردن و نوشیدن و خرید و فروش و زراعت و عمارت بودند.
29امّا روزی که لوط از سُدوم بیرون آمد، آتش و گوگرد از آسمان بارید و همه را هلاک کرد.
30روز ظهور پسر انسان نیز به همین‌گونه خواهد بود.
31در آن روز، کسی که بر بام خانه‌اش باشد و اثاثیه‌اش در درون خانه، برای برداشتن آنها فرود نیاید. و آن که در مزرعه باشد نیز به خانه بازنگردد.
32زن لوط را به یاد آرید!
33هر که بخواهد جان خویش را حفظ کند، آن را از دست خواهد داد، و هر که جان خویش را از دست بدهد، آن را محفوظ خواهد داشت.
34به شما می‌گویم، در آن شب از دو تن که بر یک بسترند، یکی برگرفته و دیگری واگذاشته خواهد شد.
35و از دو زن که با هم دستاس می‌کنند، یکی برگرفته و دیگری واگذاشته خواهد شد. [
36نیز از دو مرد که در مزرعه‌اند، یکی برگرفته و دیگری واگذاشته خواهد شد.]»
37پرسیدند: «کجا، ای خداوند؟» پاسخ گفت: «هر‌جا لاشه‌ای باشد، لاشخوران در آنجا گرد ‌می‌آیند!»

Speaker
Suitable For