۱۵ می

R10515
Category
تثنیه باب ۳۲

32:1 «ای آسمانها، گوش فرا~دهید تا سخن گویم، ای زمین، سخنان دهانم را بشنو.
2تعلیم من چون باران فرود آید، و سخنانم چون شبنم فرو~ریزد. چون نم نم باران بر سبزه‌های تازه، و چون بارشها بر گیاهان.
3زیرا نام خداوند را ندا خواهم کرد؛ وصف عظمت خدای ما را بگویید.
4«اوست صخره و کارهایش به کمال، راههایش، جملگی انصاف. او خدای امین و برکنار از بیداد، عادل است او و هم درستکار.
5با وی به فساد رفتار کردند؛ عیبها دارند و دیگر فرزندان او نیستند، بلکه نسلی منحرف و کج‌رفتارند.
6ای قوم نادان و بی‌خرد آیا خداوند را چنین پاداش می‌دهید؟ آیا او پدر و آفریدگار شما نیست که شما را بساخت و استوار فرمود؟
7روزگاران کهن را به یاد آرید و به سالهای نسلهای متمادی بیندیشید. از پدر خود بپرسید تا آگاهتان سازد، و از مشایخ خویش، تا شما را بازگویند.
8آنگاه که آن متعال قومها را میراث بخشید، آنگاه که بنی‌آدم را منتشر ساخت، او حدود قومها را تعیین فرمود، بر حسب شمار پسران خدا.
9زیرا که نصیب خداوند قوم اوست، و یعقوب میراث تعیین شده از بهر او.
10«او را در سرزمینی بایر یافت، در بیابان هولناک و بَرَهوتی. در بر گرفتش و بر وی التفات کرد، چون مردمک چشم خویش او را حفظ نمود.
11همچون عقابی که آشیانِ خویش به تکان آورد و بر فراز جوجه‌هایش بال و پر زند، و بالهای خویش بگسترانَد و آنها را برگیرد، و بر پرهای خویش حملشان کند،
12همچنان خداوند به تنهایی او را رهبری کرد، و هیچ خدای بیگانه‌ای با او نبود.
13او را بر بلندیهای زمین سوار کرد، و او از محصول کِشتزارها خورد. از دلِ صخره بدو عسل خورانید، و روغن نیز از سنگ خارا،
14خامه از رمه و شیر از گله، با پیه بره‌ها، قوچهای باشان، و بزها، و با مرغوبترین دانه‌های گندم؛ و تو خَمر از عصیر انگور نوشیدی.
15«اما یِشورون فربه شد و لگد زد؛ تو فربه و چاق و تنومند شدی. خدایی را که صانع او بود، ترک گفت، و صخرۀ نجات خود را خوار شمرد.
16به خدایان بیگانه، او را به غیرت آوردند، و به رجاسات خویش خشم او را برانگیختند.
17برای دیوهایی که خدا نبودند قربانی تقدیم کردند، برای خدایانی که هرگز نشناخته بودند؛ برای خدایان نو که تازه پدیدار گشته بودند، خدایانی که پدرانتان ترس آنها را به دل نداشتند.
18به صخره‌ای که تو را تولید کرد اعتنا نکردی، و خدایی را که تو را به دنیا آورد از یاد بردی.
19«خداوند این را دید و از ایشان بیزار شد، زیرا که پسران و دخترانش او را به خشم آوردند.
20پس فرمود: ”روی خود را از ایشان خواهم پوشانید، تا ببینم سرانجامشان چه خواهد شد، زیرا که نسلی منحرفند، و فرزندانی که وفایی در ایشان نیست.
21به آنچه خدا نیست، غیرت مرا برانگیختند، به بتهای باطل خویش مرا به خشم آوردند. پس به واسطۀ آنان که قومی نیستند ایشان را به غیرت خواهم آورد، و به واسطۀ قومی نادان خشمشان را بر خواهم انگیخت.
22زیرا آتشی از خشم من افروخته است، که تا به اعماق هاویه زبانه می‌کشد؛ زمین را با محصولش می‌سوزاند، و اساس کوه‌ها را مشتعل می‌سازد.
23«”بلاها بر سر آنان خواهم انباشت و تیرهای خود را بر ایشان صرف خواهم کرد؛
24از گرسنگی کاهیده خواهند شد، از طاعون و وبای جانکاه تلف خواهند گردید. دندانهای وحوش را بر ایشان خواهم فرستاد، و زهر جانورانی را که بر خاک می‌خزند.
25شمشیر از بیرون داغدارشان خواهد کرد، و دهشت از درون بر ایشان مستولی خواهد شد؛ بر مردان جوان و دوشیزگان به یکسان بر شیرخوارگان و ریش‌سفیدان جملگی.
26می‌گفتم: ’ایشان را از پا در خواهم آورد، و یادشان را از میان مردمان محو خواهم ساخت؛‘
27اگر از تحریک دشمن بیم نمی‌داشتم، که مبادا به خطا بیندیشند و بگویند: ’دست ما است که غالب آمده، و خداوند نیست که این همه را کرده است.“‘
28«زیرا آنان قومی گم کرده تدبیرند که در ایشان بصیرتی نیست.
29کاش حکیم بودند و این را می‌فهمیدند؛ و تشخیص می‌دادند که سرانجامشان چه خواهد بود!
30چگونه یک تن هزار را تعقیب تواند کرد، یا دو، ده هزار را به گریز وا تواند داشت؛ جز آنکه صخرۀ آنها ایشان را فروخته باشد، و خداوند، ایشان را تسلیم کرده باشد؟
31زیرا صخرۀ دشمنان مانند صخرۀ ما نیست؛ حتی اگر ایشان خود داوری کنند.
32زیرا تاک ایشان از تاک سُدوم است، و از تاکستانهای عَمورَه؛ انگورهایشان زهرآگین است، و خوشه‌هایشان تلخ؛
33شرابشان زهر مار است، و سم کشندۀ افعی.
34«”آیا این همه نزد من ذخیره نشده، و در خزانه‌های من مختوم نگردیده است؟
35انتقام از آنِ من است، و سزا از آنِ من، برای زمانی که پاهای ایشان بلغزد؛ زیرا روز مصیبتشان نزدیک است، و قضای ایشان می‌شتابد.“
36زیرا خداوند قوم خود را داوری خواهد کرد، و بر خدمتگزاران خویش شفقت خواهد نمود، آنگاه که بیند نیرویشان پایان گرفته، و از آنان کسی باقی نمانده، چه برده و چه آزاد.
37پس خواهد گفت: ”خدایان ایشان کجایند، صخره‌ای که در آن پناه می‌جستند؛
38که پیه قربانیهای ایشان را می‌خوردند، و از شراب هدایای ریختنیشان می‌نوشیدند؟ آنان برخیزند و یاریتان دهند! و شما را پناهگاه باشند!
39«”حال ببینید که من خود، اویم! خدایی دیگر جز من نیست. می‌میرانم و زنده می‌کنم؛ مجروح می‌سازم و شفا می‌بخشم؛ و از دست من رهاننده‌ای نیست.
40دست خویش به آسمان برمی‌افرازم، و به زنده بودنم تا ابد سوگند می‌خورم.
41اگر شمشیر براق خویش را تیز سازم و داوری را به دست خود گیرم، از دشمنان خویش انتقام خواهم کشید، و آنان را که از من بیزارند مکافات خواهم داد.
42تیرهای خود را سرمستِ خون خواهم ساخت، سرمستِ خون کشتگان و اسیران؛ و شمشیر من گوشت خواهد خورد، گوشت سر رهبران دشمن را.“
43«ای آسمانها، با او شادی کنید، و ای خدایان، جملگی در برابرش سر فرود آرید؛ ای قومها، با قوم او شادمان باشید، و پسران خدا در او تقویت یابند؛ زیرا انتقام خون فرزندان خود را می‌ستاند، و از دشمنان خود انتقام می‌گیرد؛ آنان را که از او بیزارند سزا می‌دهد، و برای سرزمین و قوم خود کفّاره می‌کند.»
44پس موسی همراه یوشَع پسر نون آمد و تمامی کلمات این سرود را به گوش قوم رساند.
45چون موسی از گفتن همۀ این سخنان به تمامی اسرائیل فارغ شد،
46بدیشان گفت: «همۀ سخنانی را که من امروز بدانها به شما هشدار می‌دهم، در دل جای دهید، تا بتوانید به فرزندانتان نیز فرمان دهید که کلمات این شریعت را به‌دقّت به جای آورند.
47زیرا این برای شما نه کلامی باطل، بلکه حیاتِ شماست، و به واسطۀ همین کلام در سرزمینی که برای تصرفِ آن از اردن می‌گذرید، عمری دراز خواهید داشت.»
48در همان روز خداوند موسی را فرمود:
49«از این کوهستان عَباریم بالا رفته به کوه نِبو واقع در سرزمین موآب که روبه‌روی اَریحاست برآی، و سرزمین کنعان را که من به بنی‌اسرائیل به ملکیت می‌دهم، ملاحظه کن.
50تو در کوهی که به آن برمی‌آیی درگذشته، به قوم خود خواهی پیوست، همان‌گونه که برادرت هارون بر فراز کوه هور مرد و به قوم خویش پیوست.
51زیرا که شما در میان بنی‌اسرائیل نزد آبهای مِریبَه‌قادِش، در بیابان صین، بر من خیانت ورزیدید و قدوسیت مرا در میان بنی‌اسرائیل حرمت ننهادید.
52از این رو، آن سرزمین را پیش روی خود خواهی دید، اما بدان‌جا، به سرزمینی که من به بنی‌اسرائیل می‌دهم، داخل نخواهی شد.»

Speaker
اشعیا باب ۵

5:1 بگذارید سرود عاشقانۀ خویش را برای محبوبم بسرایم، سرودی در وصف تاکستانش: محبوب مرا تاکستانی بود بر دامن تپه‌ای حاصلخیز.
2او زمینِ آن را کند و آن را از سنگها زُدود، و بهترین موها را در آن غرس کرد. برجی نیز در میانش ساخت، و چَرخُشتی در آن کَند؛ آنگاه به انتظار نشست تا انگور بیاورد، اما انگورِ تلخ آورد.
3حال ای ساکنان اورشلیم و مردمان یهودا، میان من و تاکستانم حکم کنید.
4برای تاکستان من دیگر چه می‌شد کرد، که در آن نکردم؟ پس چرا چون منتظر انگور بودم، انگور تلخ آورد؟
5حال به شما می‌گویم با تاکستان خود چه خواهم کرد: پرچینِ آن را بر خواهم داشت تا خورده شود، و دیوارش را فرو~خواهم ریخت تا پایمال گردد.
6آن را ویرانه‌‌ای خواهم ساخت که نه هَرَس خواهد شد و نه علفهای هرز آن کنده خواهد گشت؛ و خار و خس در آن خواهد رویید. ابرها را نیز حکم خواهم کرد که دیگر بر آن باران نبارانند.
7آری، تاکستانِ خداوندِ لشکرها خاندان اسرائیل است، و مردمان یهودا نهال دلپذیر اویند. او برای انصاف انتظار کشید، و اینک خون‌ریزی بود؛ و برای عدالت، و اینک ناله و فریاد بود!
8وای بر شما که خانه بر خانه و مزرعه بر مزرعه می‌افزایید، تا آنگاه که مکانی باقی نمانَد و شما تنها صاحبانِ زمین در میان آن باشید!
9خداوندِ لشکرها در گوش من گفت: «براستی که خانه‌های بسیار منهدم خواهد شد؛ خانه‌‌‌های بزرگ و مجلل، خالی از سَکَنِه خواهد گشت.
10از ده جریب تاکستان، تنها یک بَت شراب حاصل خواهد شد، و از یک حومِر تخم، تنها یک ایفَه غَله.»
11وای بر آنان که سحرگاهان برمی‌خیزند تا در پی مُسکِرات روند، و شب تا دیرگاه بیدار می‌مانند تا شرابْ ایشان را گرم کند!
12در بزمهای ایشان بربط و چنگ است، و دف و نی و شراب؛ اما به کارهای خداوند نظر نمی‌کنند، و عمل دستهای او را نمی‌بینند.
13بنابراین، قوم من به سبب عدم معرفت به اسارت خواهند رفت؛ اشراف ایشان گرسنگی خواهند کشید، و عوام ایشان از تشنگی بی‌تاب خواهند شد.
14از این رو هاویه گلوی خود را گشادتر کرده، و دهان خویش را بی‌اندازه گشوده است؛ نجبای اورشلیم و عوام آن، عربده‌‌کشان و وجدکنندگان آن، بدان فرو~خواهند رفت.
15مردمان خم خواهند شد، و هر یک ذلیل خواهند گشت، و چشمان متکبران پست خواهد گردید.
16اما خداوندِ لشکرها به انصافْ متعال خواهد بود، و خدای قدوس خویشتن را به عدالتْ قدوس خواهد نمود.
17آنگاه گوسفندان خواهند چرید، چنانکه در چراگاه‌های خویش، و بره‌ها در میان ویرانه‌های دولتمندان خوراک خواهند خورد.
18وای بر آنان که شرارت را به ریسمانهای دروغ، و گناه را گویی به طنابِ ارابه می‌کشند؛
19که می‌گویند: «بگذارید خدا تعجیل کند و کار خویش بشتاباند تا آن را ببینیم! بگذارید مشورت قدوس اسرائیل نزدیک آید؛ بگذارید بیاید تا آن را بدانیم!»
20وای بر کسانی که بدی را نیکی و نیکی را بدی می‌خوانند؛ وای بر آنان که ظلمت را در جای نور و نور را در جای ظلمت می‌نشانند؛ وای بر آنان که تلخی را در جای شیرینی و شیرینی را در جای تلخی می‌نهند!
21وای بر کسانی که در چشم خود حکیمند و در نظر خویش، خردمند!
22وای بر آنان که پهلوانند، اما در شراب‌خواری! و قهرمانند، اما در آمیختن مُسکِرات!
23که مجرمان را به رشوه تبرئه می‌کنند و حق بی‌گناهان را از آنان دریغ می‌دارند.
24از این رو همان‌گونه که زبانه‌های آتش کاه را فرو~می‌بلعد و علفِ خشک در شعله محو می‌شود، به همین‌سان ریشۀ ایشان خواهد گندید، و شکوفۀ ایشان چون دوده بالا خواهد رفت، زیرا شریعت خداوندِ لشکرها را نپذیرفتند و کلام قدوس اسرائیل را خوار شمردند.
25بنابراین، خشم خداوند بر قوم خویش افروخته می‌شود و دست خود را بر ایشان دراز کرده، مبتلایِشان می‌سازد. کوهها به لرزه درمی‌آیند و اجساد مردگان چون فضولات بر معابر می‌افتد. با این همه، خشم او فرو~ننشسته، و دست او همچنان دراز است.
26بیرقی برای قومهای دوردست بر پا خواهد داشت، و برای آمدنشان از کرانهای زمین صَفیر خواهد زد؛ و هان، ایشان به‌شتاب و به‌سرعت خواهند آمد.
27اَحَدی از ایشان خسته نیست، و احدی نمی‌لغزد؛ احدی از ایشان نمی‌خسبد و به خواب نمی‌رود. شالِ کمر هیچ‌یک باز نشده و بندِ پای‌افزار هیچ‌یک پاره نگشته.
28تیرهای ایشان تیز است و کمانهایشان جملگی کشیده. سُم اسبانشان بسان سنگ خاراست و چرخ ارابه‌های‌شان همچون گردباد.
29غُرش ایشان همچون غرش شیر است، و چون شیران ژیان نعره سر می‌دهند. نعره‌زنان صید را گرفته، با خود می‌برند، و رهاننده‌ای نیست.
30در آن روز بر آن خواهند غرید، بسان غرش دریا؛ و چون کسی بر زمین بنگرد اینک ظلمت و تنگی خواهد بود؛ و روشنایی به واسطۀ ابرهای آن تاریک خواهد شد.

Speaker
کولسیان باب ۲

2:1 پس می‌خواهم بدانید که به‌خاطر شما و کسانی که در لائودیکیه هستند، و برای همۀ آنان که روی مرا ندیده‌اند، چه مجاهده‌ای دارم،
2تا دلگرم شده، در محبت متحد گردند، و از همۀ غنای فهم و درکی کامل برخوردار گشته، راز خدا یعنی مسیح را بشناسند،
3که در او همۀ گنجهای حکمت و معرفت نهفته است.
4این را می‌گویم تا هیچ‌کس شما را با استدلالهای فریبنده گمراه نسازد.
5زیرا هرچند در جسم از شما دورم، لیکن در روح با شما هستم و از مشاهدۀ نظم و ایمان پایدارتان به مسیح شادمانم.
6پس همان‌گونه که مسیحْ عیسای خداوند را پذیرفتید، در او سلوک کنید:
7در او ریشه گیرید و بنا شوید، و همان‌گونه که تعلیم یافتید، در ایمان استوار شده، لبریز از شکرگزاری باشید.
8به‌هوش باشید کسی شما را با فلسفه‌ای پوچ و فریبنده اسیر نسازد، که نه بر مسیح، بلکه بر سنّت آدمیان و اصول ابتدایی این دنیا استوار است.
9زیرا الوهیت با همۀ کمالش به صورت جسمانی در مسیح ساکن است،
10و شما در او، که همۀ ریاستها و قدرتها را سَر است، از کمال برخوردار گشته‌اید.
11و در او ختنه نیز شده‌اید، به ختنه‌ای که با دست انجام نشده است. این ختنه همانا از تن به در آوردنِ شخصیت نفسانی است در ختنۀ مسیح.
12و در تعمید، با او مدفون گشتید و با ایمان به قدرت خدا که مسیح را از مردگان برخیزانید، با او برخیزانیده شدید.
13آن زمان که در گناهان و حالت ختنه‌ناشدۀ نَفْس خود مرده بودید، خدا شما را با مسیح زنده کرد. او همۀ گناهان ما را آمرزید
14و آن سندِ قرضها را که به موجب قوانین بر ضد ما نوشته شده و علیه ما قد علم کرده بود، باطل کرد و بر صلیب میخکوبش کرده، از میان برداشت.
15و ریاستها و قدرتها را خلع‌سلاح کرده، در نظر همگان رسوا ساخت و به وسیلۀ صلیب بر آنها پیروز شد.
16پس مگذارید کسی در خصوص آنچه می‌خورید و می‌آشامید، یا در خصوص نگاه داشتن اعیاد و ماه نو و روز شَبّات، محکومتان کند.
17اینها تنها سایۀ امور آینده بود، امّا اصل آنها در مسیح یافت می‌شود.
18مگذارید کسی که دل به خوار کردن خویشتن و عبادتِ فرشتگان مشغول داشته است، شما را مردود گرداند. چنین کسی شیفتۀ اموری است که در رؤیاهایش دیده است، و افکار نفسانی‌اش او را با خیالهای پوچ مغرور ساخته است.
19او پیوندش را با سَر از دست داده است؛ حال آنکه تمام بدن، در حالی که به وسیلۀ مفاصل و بندها نگاه داشته می‌شود و به هم متصل می‌گردد، به مدد سر رشد می‌کند، با رشدی که از خدا سرچشمه می‌گیرد.
20پس حال که با مسیح نسبت به اصول ابتدایی این دنیا مرده‌اید، چرا همچون کسانی که گویی هنوز به دنیا تعلق دارند، تن به قواعد آن می‌دهید، قواعدی که می‌گوید:
21«این را لمس مکن! به آن لب نزن و بر آن دست مگذار!»؟
22اینها همه مربوط به چیزهایی است که با مصرف از بین می‌رود، و بر احکام و تعالیم بشری بنا شده است.
23و هرچند به سبب در بر داشتن عبادتِ داوطلبانه و خوار کردن خویشتن و ریاضت بدنی، ظاهری حکیمانه دارد، امّا فاقد هر گونه ارزش برای مهار تمایلات نفسانی است.

Speaker
Suitable For