۸ مارس

R10308
Category
لاویان باب ۱۵

15:1 خداوند به موسی و هارون گفت:
2«بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگویید: اگر بدن مردی ترشح غیرطبیعی داشته باشد، ترشح او نجس است.
3این است قانونِ نجاستِ او به سبب چنین ترشحی، خواه از بدنش به بیرون ترشح کند و خواه در بدنش مسدود باشد. این نجاستِ اوست.
4هر بستری که دارندۀ ترشح بر آن بخوابد نجس می‌شود، و هر چه بر آن بنشیند نیز نجس می‌شود.
5هر که به بستر او دست بزند باید جامۀ خود را بشوید و در آب غسل کند و تا شامگاه نجس باشد.
6هر که بر چیزی بنشیند که دارندۀ ترشح بر آن نشسته است، باید جامۀ خود را بشوید و در آب غسل کند و تا شامگاه نجس باشد.
7هر که به بدن دارندۀ ترشح دست بزند، باید جامۀ خود را بشوید و در آب غسل کند و تا شامگاه نجس باشد.
8اگر دارندۀ ترشح بر شخص طاهر آب دهان اندازد، او باید جامۀ خود را بشوید و در آب غسل کند و تا شامگاه نجس باشد.
9هر زینی که دارندۀ ترشح بر آن سوار شود، نجس می‌گردد.
10هر که به هرآنچه زیر او بوده است دست بزند، تا شامگاه نجس خواهد بود، و هر که آنها را حمل کند باید جامۀ خود را بشوید و در آب غسل کند و تا شامگاه نجس باشد.
11اگر دارندۀ ترشح به کسی دست بزند بی‌آنکه دستهای خود را شسته باشد، او باید جامۀ خود را بشوید و در آب غسل کند و تا شامگاه نجس باشد.
12هر ظرف سفالین که دارندۀ ترشح به آن دست بزند باید شکسته شود، و هر ظرف چوبین باید به آب شسته شود.
13«وقتی دارندۀ ترشح از ترشح خود طاهر شود، باید هفت روز برای تطهیر خود بشمارد. سپس جامۀ خود را بشوید و در آب زُلال غسل کند، و آنگاه طاهر خواهد بود.
14روز هشتم باید دو قمری یا دو جوجه کبوتر بگیرد و به دَرِ خیمۀ ملاقات به حضور خداوند آمده، آنها را به کاهن بدهد.
15کاهن باید آنها را تقدیم کند، یکی را به عنوان قربانی گناه و دیگری را به عنوان قربانی تمام‌سوز. آنگاه کاهن به جهت ترشح او در حضور خداوند برایش کفّاره به جا خواهد آورد.
16«اگر از مردی مَنی خارج شود، باید تمامی بدن خود را در آب غسل دهد و تا شامگاه نجس باشد.
17هر جامه یا چرمی که مَنی بر آن ریخته باشد باید به آب شسته شود، و تا شامگاه نجس باشد.
18اگر مردی با زنی همبستر شود و از او مَنی خارج گردد، هر دو باید در آب غسل کنند و تا شامگاه نجس باشند.
19«اگر بدن زنی ترشح، یعنی خونریزی قاعدگی داشته باشد، تا هفت روز در ناپاکیِ خود خواهد ماند، و هر که به او دست بزند تا شامگاه نجس خواهد بود.
20هرآنچه در ناپاکی خود بر آن بخوابد، نجس خواهد بود؛ و هرآنچه بر آن بنشیند، نجس خواهد بود.
21هر که به بستر او دست بزند، باید جامۀ خود را بشوید و در آب غسل کند و تا شامگاه نجس باشد.
22هر که به هرآنچه او بر آن نشسته است دست بزند، باید جامۀ خود را بشوید و در آب غسل کند و تا شامگاه نجس باشد.
23پس خواه بستر باشد و خواه هرآنچه او بر آن می‌نشیند، چون کسی به آن دست بزند، تا شامگاه نجس خواهد بود.
24اگر مردی با او همبستر شود و ناپاکیِ زن بر وی آید، آن مرد تا هفت روز نجس خواهد بود و هر بستری که بر آن بخوابد نیز نجس خواهد شد.
25«اگر زنی روزهای بسیار، غیر از زمان ناپاکی قاعدگی‌اش، خونریزی داشته باشد، و یا خونریزی او پس از ناپاکی قاعدگی‌اش نیز ادامه یابد، در تمام روزهای خونریزیِ نجس خود همچون روزهای ناپاکیِ قاعدگی‌اش نجس خواهد بود.
26هر بستری که در تمام روزهای خونریزی خود بر آن بخوابد، همچون بسترِ ناپاکیِ قاعدگی‌اش نجس خواهد بود. و هرآنچه بر آن بنشیند، همچون زمان ناپاکیِ قاعدگی‌اش نجس خواهد بود.
27هر که به آنها دست بزند نجس خواهد بود، و باید جامۀ خود را بشوید، در آب غسل کند و تا شامگاه نجس باشد.
28وقتی او از خونریزی خود طاهر شود، باید هفت روز بشمارد، و پس از آن طاهر خواهد بود.
29روز هشتم باید دو قمری یا دو جوجه کبوتر بگیرد و آنها را نزد کاهن، به در خیمۀ ملاقات بیاورد.
30کاهن یکی را به عنوان قربانی گناه و دیگری را به عنوان قربانی تمام‌سوز تقدیم کند. پس کاهن به جهت نجاست خونریزی او، در حضور خداوند برایش کفّاره به جا خواهد آورد.
31«بدین‌گونه باید قوم اسرائیل را از نجاستشان جدا سازید، مبادا با نجس کردنِ مسکنِ من که در میان ایشان است، در نجاستِ خود بمیرند.»
32این است قانون مردی که ترشح غیرطبیعی دارد یا مَنی از او خارج شده است، و به سبب آن نجس گردیده است.
33نیز این است قانون زنی که به واسطۀ ناپاکیِ قاعدگی‌اش ناخوش است، و قانون هر آنکه ترشح دارد، خواه مرد و خواه زن. همچنین این است قانون مردی که با زنی نجس همبستر می‌شود.

Speaker
مزامیر باب ۱۱۷ , ۱۱۸

117:1 ای همۀ قومها، خداوند را بستایید! ای تمامی ملتها، تمجیدش کنید!
2زیرا که عظیم است محبت او به ما، و جاودانه است وفاداری خداوند. هَلِلویاه!

118:1 خداوند را سپاس گویید زیرا که نیکوست، و محبت او جاودانه است.
2اسرائیل بگوید: «محبت او جاودانه است!»
3خاندان هارون بگویند: «محبت او جاودانه است!»
4ترسندگان خداوند بگویند: «محبت او جاودانه است!»
5در تنگی خود خداوند را خواندم، و خداوند اجابتم فرموده، مرا فراخی بخشید.
6خداوند با من است، پس نخواهم ترسید. انسان به من چه تواند کرد؟
7خداوند همچون یاور من با من است؛ پس پیروزمندانه بر نفرت‌کنندگانم خواهم نگریست!
8پناه بردن بر خداوند بهتر است از توکل بر انسان.
9پناه بردن بر خداوند بهتر است از توکل بر امیران.
10همۀ قومها مرا احاطه‌کردند، اما به نام خداوند ایشان را قطع کردم.
11از هر سو احاطه‌ام کردند، اما به نام خداوند ایشان را قطع کردم.
12مانند زنبور احاطه‌ام کردند، اما همچون آتشی در میان بوته‌های خار به‌سرعت خاموش شدند؛ به نام خداوند ایشان را قطع کردم.
13سخت بر من فشار آوردند تا بیفتم، اما خداوند یاری‌ام داد.
14خداوند قوّت و سرود من است؛ او نجات من گردیده است.
15فریادهای شادی و پیروزی در خیمه‌های پارسایان می‌گوید: «دست راست خداوند کامروا می‌گردد!
16دست راست خداوند متعال است، دست راست خداوند کامروا می‌گردد!»
17من نخواهم مرد، بلکه زیست خواهم کرد، و کارهای خداوند را باز خواهم گفت.
18خداوند مرا به‌سختی تنبیه کرد، اما به مرگ نسپرد!
19دروازه‌های پارسایی را بر من بگشایید، تا بدانها داخل شوم و خداوند را سپاس گویم.
20این است دروازۀ خداوند که پارسایان بدان داخل می‌شوند.
21تو را سپاس می‌گویم که مرا اجابت فرمودی، و نجات من شدی!
22سنگی که معماران رد کردند مهمترین سنگ بنا شده است!
23این را خداوند کرده، و در نظر ما شگفت می‌نماید!
24این است روزی که خداوند ساخته است، در آن وجد و شادی کنیم!
25آه ای خداوند، نجاتمان ده! آه ای خداوند، کامیابی عطا فرما!
26مبارک است آن که به نام خداوند می‌آید! از خانۀ خداوند، شما را برکت می‌دهیم.
27یهوه خداست، و او نور خود را بر ما تابان ساخته است! قربانی عید را به ریسمانها ببندید، بر شاخهای مذبح!
28خدای من تویی، و تو را سپاس خواهم گفت! خدای من تویی، و تو را متعال خواهم خواند!
29خداوند را سپاس گویید زیرا که نیکوست، و محبتش جاودانه است!

Speaker
دوم قرنتیان باب ۱۰ , ۱۱

10:1 من، پولس، که در حضور شما ’زبونم‘ امّا به دور از شما ’جسور‘، با حلم و نرمش مسیح از شما استدعا دارم
2و التماس می‌کنم که به هنگام آمدنم نزد شما ناگزیر نباشم با کسانی که می‌پندارند ما با میزانهای این دنیا زندگی می‌کنیم، با جسارت بسیار عمل کنم.
3زیرا هرچند در این دنیا به سر می‌بریم، امّا به روش دنیوی نمی‌جنگیم.
4چرا که اسلحۀ جنگ ما دنیوی نیست، بلکه به نیروی الهی قادر به انهدام دژهاست.
5ما استدلالها و هر ادعای تکبّرآمیز را که در برابر شناخت خدا قد علم کند ویران می‌کنیم و هر اندیشه‌ای را به اطاعت از مسیح اسیر می‌سازیم.
6و در حالِ آماده‌باش هستیم، تا وقتی اطاعت خودِ شما کامل شود، هر نااطاعتی را به مجازات رسانیم.
7شما تنها به ظواهر می‌نگرید. اگر کسی اطمینان دارد از آنِ مسیح است، باید در نظر داشته باشد که ما نیز به همان اندازه از آنِ مسیحیم.
8زیرا سرافکنده نخواهم شد حتی اگر اندکی بیش از اندازه به اقتداری فخر کنم که خداوند نه برای ویرانی بلکه برای بنای شما به ما داده است.
9نمی‌خواهم به نظر آید که می‌کوشم با نامه‌های خود شما را بترسانم،
10زیرا بعضی می‌گویند: «نامه‌های او وزین و قوی است، امّا حضورش ضعیف و بیانش رقّت‌انگیز.»
11آنان که چنین می‌گویند باید بدانند که هرآنچه در غیاب خود در نامه‌هامان می‌گوییم، همان را به هنگام حضور، به عمل خواهیم آورد.
12ما جرأت نمی‌کنیم خود را از زمرۀ کسانی بشماریم یا با کسانی قیاس کنیم که خودستایند. چه نابخردانه است که آنان دربارۀ خویشتن با میزانهای خودشان قضاوت می‌کنند و خود را با خود می‌سنجند.
13ولی ما نه بیش از حدِ مجاز، بلکه در حدودی فخر می‌کنیم که خدا برایمان معین کرده است، حدودی که شما را نیز در بر می‌گیرد.
14ما از حدود خود پا فراتر نگذاشته‌ایم، چنانکه گویی هرگز نزد شما نیامده باشیم. زیرا نخستین کسانی بودیم که انجیل مسیح را به شما رساندیم.
15ما به آنچه دیگران انجام داده‌اند فخر نکرده، از حدود خود تجاوز نمی‌کنیم. امید ما این است که هر چه ایمان شما بیشتر رشد می‌کند، دامنۀ فعالیت ما در میان شما نیز گسترده‌تر شود،
16تا بتوانیم انجیل را در سرزمینهایی فراسوی شما بشارت دهیم. زیرا نمی‌خواهیم به کاری فخر کنیم که پیشتر، و آن هم در قلمرو شخصی دیگر انجام شده است.
17پس «هر که فخر می‌کند، به خداوند فخر کند.»
18زیرا نه آن که خودستایی کند پذیرفته می‌شود، بلکه آن که خدا او را بستاید.

11:1 امیدوارم اندک حماقتی را در من تحمل کنید، و چنین نیز کرده‌اید!
2من غیرتی خدایی نسبت به شما دارم، زیرا شما را به یک شوهر، یعنی مسیح، نامزد ساختم، تا همچون باکره‌ای پاکدامن به او تقدیمتان کنم.
3امّا بیم دارم همان‌گونه که حوا فریب حیلۀ مار را خورد، فکر شما نیز از سرسپردگی صادقانه و خالصی که به مسیح دارید، منحرف شود.
4زیرا اگر کسی نزدتان بیاید و شما را به عیسای دیگری جز آن که ما به شما موعظه کردیم، موعظه کند، یا اگر روحی متفاوت با آن روح که دریافت کردید یا انجیلی غیر از آن انجیل که شنیدید به شما عرضه کند، به آسانی تحملش می‌کنید.
5امّا گمان نمی‌کنم من از آن ’بزرگْ‌رسولان‘ چیزی کم داشته باشم.
6شاید سخنوری ماهر نباشم، امّا در معرفت چیزی کم ندارم؛ این را به کمال و از هر حیث به شما ثابت کرده‌ایم.
7آیا گناه کردم که با بشارتِ رایگانِ انجیلِ خدا به شما، خود را پست ساختم تا شما سرافراز شوید؟
8من با پذیرفتن کمک مالی، کلیساهای دیگر را غارت کردم تا بتوانم شما را خدمت کنم.
9و در مدت اقامتم بین شما، هر گاه به چیزی نیاز داشتم، باری بر دوش کسی ننهادم، زیرا برادرانی که از مقدونیه آمدند احتیاجات مرا برآوردند. و من به هیچ روی باری بر دوشتان نبوده‌ام و از این پس نیز نخواهم بود.
10به آن راستی مسیح که در من است قسم، که هیچ‌کس در نواحی اَخائیه این فخرِ مرا از من نخواهد گرفت.
11آیا از آن رو چنین می‌گویم که دوستتان ندارم؟ خدا می‌داند که دوستتان دارم!
12و این رَویّۀ خود را ادامه خواهم داد تا فرصت را از فرصت‌طلبان بازستانم، از آنان که در صددند تا خود را در آنچه بدان فخر می‌کنند با ما برابر سازند.
13زیرا چنین کسان، رسولان دروغین و کارگزارانی فریبکارند که خود را در سیمای رسولان مسیح ظاهر می‌سازند.
14و این عجیب نیست، زیرا شیطان نیز خود را به شکل فرشتۀ نور درمی‌آورد؛
15پس تعجبی ندارد که خادمانش نیز خود را به خادمان طریق پارسایی همانند سازند. سرانجامِ اینان فراخور کارهایشان خواهد بود.
16باز می‌گویم: کسی مرا بی‌فهم نپندارد. امّا اگر چنین می‌کنید، دست‌کم مرا چون شخصی بی‌فهم بپذیرید، تا بتوانم اندکی فخر کنم.
17وقتی این چنین با اطمینان از فخر خود می‌گویم، نه از جانب خداوند، بلکه از سَرِ بی‌فهمی است.
18از آنجا که بسیاری به طریق دنیایی فخر می‌کنند، من نیز فخر خواهم کرد.
19زیرا شما بی‌فهمان را شادمانه تحمل می‌کنید، چرا که خود البته بس فهیم هستید!
20حقیقت این است که شما حتی کسانی را که شما را بندۀ خود می‌سازند، یا از شما بهره می‌کشند، یا شما را مورد سوءاستفاده قرار می‌دهند، یا بر شما ریاست می‌کنند، یا به صورتتان سیلی می‌زنند، به‌خوبی تحمل می‌کنید.
21با کمال شرمندگی باید اقرار کنم که ما ضعیفتر از آن بوده‌ایم که قادر به چنین کارهایی باشیم! اگر کسی به خود اجازه می‌دهد به چیزی فخر کند - باز هم همچون بی‌فهمان سخن می‌گویم - من نیز به خود اجازه می‌دهم به آن فخر کنم.
22آیا عبرانی‌اند؟ من نیز هستم! آیا اسرائیلی‌اند؟ من نیز هستم! آیا از نسل ابراهیم‌اند؟ من نیز هستم!
23آیا خادم مسیح‌اند؟ چون دیوانگان سخن می‌گویم - من بیشتر هستم! از همه سخت‌تر کار کرده‌ام، به دفعاتِ بیشتر به زندان افتاده‌ام، بیش از همه تازیانه خورده‌ام، بارها و بارها با خطر مرگ روبه‌رو شده‌ام.
24پنج بار از یهودیان، سی و نه ضربه شلاق خوردم.
25سه بار چوبم زدند، یک بار سنگسار شدم، سه بار کشتی سفرم غرق شد، یک شبانه‌روز را در دریا سپری کردم.
26همواره در سفر بوده‌ام و خطر از هر سو تهدیدم کرده است: خطرِ گذر از رودخانه‌ها، خطرِ راهزنان؛ خطر از سوی قوم خود، خطر از سوی اجنبیان؛ خطر در شهر، خطر در بیابان، خطر در دریا؛ خطر از سوی برادران دروغین.
27سخت کار کرده و محنت کشیده‌ام، بارها بی‌خوابی بر خود هموار کرده‌ام؛ گرسنگی و تشنگی را تحمل کرده‌ام، بارها بی‌غذا مانده‌ام و سرما و عریانی به خود دیده‌ام.
28افزون بر همۀ اینها، بارِ نگرانی برای همۀ کلیساهاست که هر روزه بر دوشم سنگینی می‌کند.
29کیست که ضعیف شود و من ضعیف نشوم؟ کیست که بلغزد و من نسوزم؟
30اگر می‌باید فخر کنم، به چیزهایی فخر خواهم کرد که ضعف مرا نشان می‌دهد.
31خدا، پدر خداوندْ عیسی، که او را جاودانه سپاس باد، می‌داند که دروغ نمی‌گویم.
32در دمشق، حاکمِ منصوبِ شاهْ حارِث، نگهبانانی بر شهرِ دمشقیان گماشت تا گرفتارم کنند.
33امّا مرا در زنبیلی، از پنجره‌ای که بر حصار شهر بود، پایین فرستادند و این‌گونه از چنگش گریختم.

Speaker
Suitable For