۷ مارس

R10307
Category
لاویان باب ۱۴

14:1 خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
2«این است قانون شخص جذامی در روز تطهیرش: او باید نزد کاهن آورده شود.
3کاهن از اردوگاه بیرون رود و او را بیازماید. اگر جذامی از بیماری خود شفا یافته باشد،
4کاهن فرمان دهد تا برای کسی که باید تطهیر گردد دو پرندۀ زنده و طاهر، و نیز چوب سرو، نخ قرمز و زوفا بیاورند.
5سپس به فرمان کاهن یک پرنده را در ظرفی سفالین بر آب زلال سر ببرند.
6آنگاه کاهن پرندۀ زنده را با چوب سرو، نخ قرمز، و زوفا گرفته، در خون پرنده‌ای که سرش بر آب زلال بریده شده است، فرو~بَرَد.
7سپس خون را هفت مرتبه بر کسی که باید از جذام طاهر شود، بپاشد. آنگاه او را طاهر اعلام کند و پرندۀ زنده را در صحرا رها نماید.
8شخصی که باید تطهیر شود جامۀ خود را بشوید، موی خود را به تمامی بتراشد و در آب غسل کند. آنگاه طاهر خواهد بود. پس از آن می‌تواند به اردوگاه داخل شود، اما باید هفت روز بیرون از خیمۀ خود به سر برد.
9روز هفتم باید همۀ موی سر و ریش و ابروان خود، یعنی تمام موی خود را بتراشد. سپس باید جامۀ خود را بشوید و بدن خود را به آب غسل دهد. آنگاه طاهر خواهد بود.
10«روز هشتم باید دو برۀ نرینۀ بی‌عیب و یک برۀ مادینۀ یک ساله و بی‌عیب، با سه‌دهم ایفَه آرد مرغوبِ آمیخته به روغن برای هدیۀ آردی، و یک لوگ روغن بیاورد.
11سپس کاهن، کسی را که باید تطهیر شود، با این چیزها نزد درِ خیمۀ ملاقات به حضور خداوند حاضر کند.
12کاهن یکی از بره‌های نرینه را گرفته، همراه با لوگ روغن به عنوان قربانی جبران تقدیم کند. او آنها را به عنوان هدیۀ تکان‌دادنی به حضور خداوند تکان دهد.
13سپس بره را در مکانی که قربانی گناه و قربانی تمام‌سوز ذبح می‌شود، یعنی در مکانِ قُدس، ذبح کند. زیرا قربانی جبران نیز مانند قربانی گناه از آنِ کاهن است و بسیار مقدس.
14کاهن مقداری از خون قربانی جبران را بگیرد و بر نرمۀ گوش راست کسی که باید تطهیر شود و بر شست دست راست و شست پای راست او بمالد.
15همچنین مقداری از لوگ روغن گرفته، آن را در کف دست چپ خود بریزد.
16سپس انگشت دست راست خود را در روغنی که در کف دست چپ اوست فرو~برده، مقداری از روغن را با انگشت خود هفت بار به حضور خداوند بپاشد.
17آنگاه مقداری از روغن باقی مانده در دست خود را بر نرمۀ گوش راست کسی که باید تطهیر شود و بر شست دست راست و شست پای راست او، روی خون قربانی جبران، بمالد.
18باقی روغن را نیز که در دست اوست بر سر شخصی که باید تطهیر شود، بمالد. بدین‌گونه در حضور خداوند برایش کفّاره به جا خواهد آورد.
19سپس کاهن قربانی گناه را تقدیم کند و برای کسی که باید از نجاست خود تطهیر شود، کفّاره به جا آورد. پس از آن، قربانی تمام‌سوز را ذبح کرده،
20آن را به همراه هدیۀ آردی بر مذبح تقدیم کند. بدین‌گونه کاهن برای او کفّاره به جا خواهد آورد و او طاهر خواهد بود.
21«اما اگر او فقیر باشد و دستش به اینها نرسد، باید بره‌ای نرینه برای قربانی جبران به جهت تکان دادن بگیرد تا برایش کفّاره به جا آورده شود. نیز باید یک‌دهم ایفَه آرد مرغوب آمیخته به روغن برای هدیۀ آردی، و یک لوگ روغن بگیرد.
22همچنین دو قمری یا دو جوجه کبوتر بگیرد، هر کدام که دستش می‌رسد، یکی برای قربانی گناه و دیگری برای قربانی تمام‌سوز.
23روز هشتم آنها را نزد کاهن به درِ خیمۀ ملاقات آوَرَد تا در حضور خداوند برای تطهیر او تقدیم شود.
24کاهن برۀ قربانی جبران و لوگ روغن را گرفته، آنها را به عنوان هدیۀ تکان‌دادنی به حضور خداوند تکان دهد.
25سپس برۀ قربانی جبران را ذبح کند، و مقداری از خون قربانی جبران را گرفته، بر نرمۀ گوش راست کسی که باید تطهیر شود، و بر شست دست راست و شست پای راست او بمالد.
26آنگاه کاهن مقداری از روغن را در کف دست چپ خود بریزد
27و با انگشت دست راست خود قدری از روغن را که در دست چپ اوست هفت بار به حضور خداوند بپاشد.
28سپس مقداری از روغن را که در دست اوست بر نرمۀ گوش راست کسی که باید تطهیر شود و بر شست دست راست و شست پای راست او، بر جای خون قربانی جبران بمالد.
29باقی روغن را نیز که در دست خود دارد بر سر شخصی که باید تطهیر شود بمالد، تا در حضور خداوند برایش کفّاره به جا آوَرَد.
30سپس باید از دو قمری یا دو جوجه کبوتر، هر کدام که دست شخص می‌رسد،
31یکی را برای قربانی گناه و دیگری را برای قربانی تمام‌سوز، به همراه هدیۀ آردی تقدیم کند. بدین‌گونه کاهن در حضور خداوند برای کسی که باید تطهیر شود کفّاره به جا خواهد آورد.
32این است قانون کسی که جذام دارد ولی دستش به قربانیهای لازم برای تطهیر خود نمی‌رسد.»
33خداوند موسی و هارون را خطاب کرده، گفت:
34«چون به سرزمین کنعان که من آن را به شما به ملکیت می‌بخشم، داخل شوید و من بر خانه‌ای در سرزمین میراث شما آفت خوره بفرستم،
35صاحب خانه باید بیاید و به کاهن بگوید: ”به نظر می‌رسد چیزی مانند کپَک در خانه‌ام وجود دارد.“
36آنگاه کاهن فرمان دهد تا پیش از آنکه او برای آزمودن آفت برود، خانه را خالی کنند تا چیزی از آنچه در خانه است نجس نشود. پس از آن، کاهن داخل شود تا خانه را ملاحظه کند.
37او کپک را بیازماید: اگر کپک بر دیوارهای خانه به صورت فرورفتگی‌هایی بود که به سبزی یا سرخی می‌زد، و عمیقتر از سطح دیوار به نظر می‌رسید،
38کاهن باید از خانه بیرون آمده، نزد دَرِ خانه برود، و خانه را تا هفت روز ببندد.
39سپس روز هفتم بازگردد و خانه را ملاحظه کند. اگر کپک در دیوارهای خانه پخش شده بود،
40فرمان دهد تا سنگهای کپک‌زده را برکَنده، آنها را در مکانی نجس بیرون از شهر بیفکنند.
41سپس درون خانه را دورتادور بتراشند، و خاک تراشیده شده را در مکانی نجس بیرون از شهر بریزند.
42آنگاه سنگهای دیگر گرفته، در جای آن سنگها بگذارند، و خاک دیگر گرفته، خانه را به آن اندود کنند.
43«اگر پس از کندنِ سنگها و تراشیدنِ خانه و خاک‌اندود کردنِ آن، کپک بار دیگر در خانه بروز کند و پخش شود،
44کاهن باید داخل شود و ملاحظه کند. اگر کپک در خانه پخش شده باشد، خانه مبتلا به خوره است، و نجس به شمار می‌آید.
45در آن صورت، باید خانه، یعنی سنگها و چوب و تمامی خاکِ آن را خراب کرده، بیرون از شهر به مکانی نجس ببرند.
46در تمام مدتی که خانه بسته است، هر که بدان داخل شود تا شامگاه نجس خواهد بود.
47و هر که در آن خانه بخوابد یا چیزی در آن بخورد، باید جامۀ خود را بشوید.
48«اما اگر کاهن آمده، ملاحظه کند که پس از خاک‌اندود شدنِ خانه، کپک در خانه پخش نشده است، در آن صورت خانه را طاهر اعلام کند، زیرا کپک برطرف شده است.
49کاهن برای تطهیر خانه، دو پرنده با چوب سرو و نخ قرمز و زوفا بگیرد،
50و یکی از پرنده‌ها را در ظرفی سفالین بر آب زلال سر ببرد.
51سپس چوب سرو، زوفا، نخ قرمز و پرندۀ زنده را گرفته، آنها را در خون پرندۀ کشته شده و در آب زلال فرو~بَرَد، و هفت بار بر خانه بپاشد.
52بدین‌گونه خانه را با خون پرنده، آب زلال، پرندۀ زنده، و چوب سرو، زوفا و نخ قرمز تطهیر نماید.
53آنگاه پرندۀ زنده را بیرون شهر در صحرا رها کند. بدین‌گونه برای خانه کفّاره به جا خواهد آورد، و خانه طاهر خواهد شد.»
54این است قانون هر مرض پوستی و گَری،
55و کپک در جامه یا در خانه،
56و تاوَل یا آماس یا لَک،
57برای تشخیص نجس یا طاهر بودنشان. این است قانون امراض پوستی و کپک.

Speaker
مزامیر باب ۱۱۵ , ۱۱۶

115:1 نه ما را، خداوندا، نه ما را! بلکه نام خود را جلال ده، به‌خاطر محبت و وفاداریت!
2چرا قومها بگویند: «خدای آنان کجاست؟»
3خدای ما در آسمان است، او هرآنچه را که بخواهد، به انجام می‌رساند.
4اما بتهای ایشان از نقره و طلاست، صنعت دستهای انسان!
5دهان دارند، اما سخن نمی‌گویند! چشم دارند، اما نمی‌بینند!
6گوش دارند، اما نمی‌شنوند! بینی، اما نمی‌بویند!
7دستها دارند، اما حس نمی‌کنند! پاها، اما راه نمی‌روند! و صدایی از گلوی خود برنمی‌آورند!
8سازندگان آنها مانند خودشان خواهند شد، و هر که بر آنها توکل کند.
9ای اسرائیل، بر خداوند توکل کنید! او یاور و سپر شماست.
10ای خاندان هارون، بر خداوند توکل کنید! او یاور و سپر شماست.
11ای ترسندگان خداوند، بر خداوند توکل کنید! او یاور و سپر شماست.
12خداوند ما را به یاد آورده است؛ او برکتمان خواهد داد. او خاندان اسرائیل را برکت خواهد داد، او خاندان هارون را برکت خواهد داد.
13او ترسندگان خداوند را برکت خواهد داد، از خُرد و بزرگ.
14خداوند شما را افزونی بخشد، شما و فرزندانتان را.
15مبارکِ خداوند باشید، که آسمان و زمین را بساخت.
16آسمانها، آسمانهای خداوند است، اما زمین را به بنی‌آدم بخشیده است.
17مردگان نیستند که خداوند را می‌ستایند، و نه آنان که به دیار خاموشی فرو~می‌روند!
18ماییم که خداوند را می‌ستاییم، از حال و تا ابدالآباد. هَلِلویاه!

116:1 خداوند را دوست می‌دارم، زیرا که آواز من و فریاد التماسم را شنیده است.
2چون گوش خود را به من مایل گردانیده، در روزهای زندگی خود او را خواهم خواند.
3بندهای مرگ بر گِرد من پیچید، فشارهای هاویه مرا درگرفت، به تنگی و اندوه گرفتار آمدم.
4آنگاه نام خداوند را خوانده، گفتم: «آه، ای خداوند، جانم را خلاصی ده!»
5خداوند فیّاض و عادل است؛ خدای ما رحیم است.
6خداوند ساده‌دلان را حفظ می‌کند؛ او در ذلت من مرا نجات بخشید.
7ای جان من به استراحت خود برگرد، زیرا خداوند بر تو احسان کرده است.
8زیرا که تو جان مرا از مرگ رهانیدی، و چشمانم را از اشک، و پاهایم را از لغزش،
9تا در حضور خداوند گام بردارم، در سرزمین زندگان!
10ایمان داشتم، پس گفتم: «بسیار ذلیل گشته‌ام!»
11در پریشانی خود گفتم: «همۀ آدمیان دروغگویند!»
12دِینِ خود را به خداوند چگونه ادا کنم، برای همۀ احسانهایی که به من کرده است؟
13پیالۀ نجات را بر خواهم افراشت و نام خداوند را خواهم خواند.
14نذرهای خود را به خداوند ادا خواهم کرد، در حضور تمامی قومش.
15مرگ سرسپردگان خداوند در نظر او گرانبها است.
16خداوندا، من بندۀ تو‌ام؛ بندۀ تو و پسر کنیز تو؛ تو بندهای مرا گشودی!
17قربانی شکرگزاری به تو تقدیم خواهم کرد و نام خداوند را خواهم خواند.
18نذرهای خود را به خداوند ادا خواهم کرد، در حضور تمامی قومش،
19در صحنهای خانۀ خداوند، در میان تو، ای اورشلیم! هَلِلویاه!

Speaker
دوم قرنتیان باب ۸ , ۹

8:1 اکنون ای برادران، می‌خواهیم شما را از فیضی که خدا به کلیساهای مقدونیه عطا کرده است، آگاه سازیم.
2زیرا در همان حال که ایشان به سبب زحماتی توانفرسا، در بوتۀ آزمایش قرار داشتند، از شادی بی‌حد و فقر بسیارشان، سخاوتی بیکران جاری گشت.
3چرا که در حد توان خویش - و من شاهدم که حتی بیش از آن - خود پیشقدم شده،
4با اصرار زیاد از ما خواهش کردند که در این خدمتِ به مقدسین سهیم باشند.
5ایشان حتی بسیار بیش از انتظار ما عمل کردند، زیرا نخست خویشتن را به خداوند تقدیم داشتند، و سپس به ما نیز، بر طبق ارادۀ خدا.
6به همین جهت، از تیتوس خواستیم همان‌گونه که خود پیشتر قدمهای آغازین را در تدارک این عمل سخاوتمندانۀ شما برداشته بود، اکنون نیز آن را به کمال رساند.
7پس چنانکه در همه چیز ممتازید - در ایمان، در بیان، در معرفت، در شور و حرارت بسیار، و در محبتتان به ما - پس در این فیضِ بخشندگی نیز گوی سبقت را بربایید.
8این را به شما حکم نمی‌کنم، بلکه می‌خواهم خلوص محبتتان را در قیاس با شور و حرارت دیگران بیازمایم.
9زیرا از فیض خداوند ما عیسی مسیح آگاهید که هرچند دولتمند بود، به‌خاطر شما فقیر شد تا شما در نتیجۀ فقر او دولتمند شوید.
10پس نظر خود را در این باره بیان می‌کنم، زیرا به سود شماست: سال گذشته، شما نه تنها در انجام این کار خیر، بلکه در ابراز اشتیاق به انجام آن نیز پیشقدم بودید.
11پس اکنون کار خود را به کمال رسانید، تا اشتیاقتان به این کار، انجام کامل آن را نیز، به فراخور توان مالی‌تان، در پی داشته باشد.
12زیرا اگر اشتیاق باشد، هدیۀ شخص مقبول می‌افتد، البته بر حسب آنچه کسی دارد، نه آنچه ندارد.
13زیرا خواست ما این نیست که دیگران در رفاه باشند و شما در فشار، بلکه خواهان برقراری مساواتیم،
14تا غنای شما در حال حاضر، کمبود آنان را برطرف کند، و روزی نیز غنای آنها کمبود شما را برطرف خواهد کرد. بدین‌سان مساوات برقرار خواهد شد،
15چنانکه نوشته شده است: «آن که زیاد برگرفته بود، اضافه نداشت، و آن که کم برگرفته بود، کم نداشت.»
16خدا را شکر می‌کنم که در دل تیتوس نیز نهاده است که همچون من خالصانه به فکر شما باشد.
17زیرا او نه تنها تقاضای ما را پذیرفت، بلکه خود با اشتیاقِ بسیار، برای آمدن نزد شما پیشقدم شد.
18و ما همراه او برادری را می‌فرستیم که همۀ کلیساها او را به‌خاطر خدمتش به انجیل می‌ستایند.
19به‌علاوه، او از سوی کلیساها انتخاب شده تا در انجام این کار خیر که برای جلال خدا و نشان دادن خیرخواهیمان خدمت آن را بر عهده گرفته‌ایم، همسفر ما باشد.
20ما بسیار مراقبیم که خدمت ما در گردآوری این هدیۀ سخاوتمندانه مورد انتقاد کسی قرار نگیرد.
21زیرا می‌کوشیم نه تنها در نظر خداوند، بلکه در نظر مردم نیز آنچه شایسته است انجام دهیم.
22همراه این افراد، برادر خود را نیز می‌فرستیم که بارها اشتیاقش از راههای گوناگون بر ما ثابت شده، و اکنون اشتیاق او به‌خاطر اطمینان بسیارش به شما حتی افزونتر نیز گردیده است.
23دربارۀ تیتوس باید بگویم که در خدمت به شما شریک و همکار من است؛ و دربارۀ برادرانمان نیز باید بگویم که فرستادگان کلیساها و جلال مسیح‌اند.
24پس محبت خود را در عمل به آنها ثابت کنید و نشان دهید که فخر ما به شما بی‌اساس نیست، تا همۀ کلیساها ببینند.

9:1 نیازی نیست دربارۀ این خدمتِ به مقدسین به شما بنویسم،
2زیرا از اشتیاقتان به یاری رساندن آگاهم و در این خصوص نزد ایمانداران مقدونیه به شما بالیده‌ام. بدیشان گفته‌ام که شما در ایالت اَخائیه از سال گذشته برای دادنِ هدیه آماده بوده‌اید. این شور و حرارت شما بیشترِ آنان را نیز به عمل برانگیخته است.
3امّا این برادران را می‌فرستم تا فخر ما به شما در این خصوص اشتباه از کار درنیاید، بلکه تا همان‌گونه که به ایشان گفته‌ام، آمادگی لازم را داشته باشید.
4زیرا اگر کسی از ایماندارانِ مقدونیه همراهم بیاید و دریابد که آماده نیستید، ما - و چقدر بیشتر خودتان - از اطمینانی که به شما داشته‌ایم، سرافکنده خواهیم شد.
5پس ضروری دانستم از برادران بخواهم که پیشاپیش به دیدارتان بیایند و تدارک هدیۀ سخاوتمندانه‌ای را که وعده داده بودید، به اتمام رسانند. آنگاه این هدیه، هدیه‌ای خواهد بود که نه با تنگ‌چشمی، بلکه با گشاده‌دستی داده شده است.
6به یاد داشته باشید که هر که اندک بکارد، اندک هم خواهد دروید، و هر که فراوان بکارد، فراوان هم بر خواهد داشت.
7هر کس همان قدر بدهد که در دل قصد کرده است، نه با اکراه و اجبار، زیرا خدا بخشندۀ شادمان را دوست می‌دارد.
8و خدا قادر است هر نعمت را برای شما بس فزونی بخشد تا در همه چیز همواره همۀ نیازهایتان برآورده شود و برای انجام هر کارِ نیکو، به‌فراوانی داشته باشید.
9چنانکه نوشته شده: «با گشاده‌دستی به نیازمندان بخشیده، نیکوکاری‌اش جاودانه پاینده است.»
10و او که بذر را برای کشاورز و نان را برای خوردن فراهم می‌سازد، بذرتان را مهیا ساخته، فزونی خواهد بخشید و محصول پارسایی شما را فراوان خواهد ساخت.
11آنگاه از هر حیث دولتمند خواهید شد تا بتوانید در هر فرصتی سخاوتمند باشید، و این سخاوت شما به واسطۀ ما به سپاس خدا خواهد انجامید.
12انجام این خدمت، نه تنها نیازهای مقدسین را برآورده می‌سازد، بلکه به صورت سپاسگزاریهای بسیار حتی به سوی خدا سَرریز می‌شود.
13به‌خاطر مُهر تأیید این خدمت بر زندگی شما، مردم خدا را برای اطاعتی که با اعتراف شما به انجیل مسیح همراه است تمجید خواهند کرد، و نیز برای سخاوتی که در کمک به آنها و به همه نشان می‌دهید.
14آنان به‌خاطر فیض عظیم خدا که بر شماست، با علاقه و اشتیاق بسیار برای شما دعا خواهند کرد.
15سپاس بر خدا برای عطای وصف‌ناپذیرش!

Speaker
Suitable For