۲۱ ژانویه

R10121
Category
پیدایش باب ۳۶

36:1 این است تاریخچۀ نسل عیسو که همان اَدوم باشد:
2عیسو زنان خویش را از دختران کنعانیان گرفت: عادَه دختر ایلون حیتّی، و اُهولیبامَه دختر عَنَه، نوۀ صِبِعونِ حِوی،
3و بَسِمَه دختر اسماعیل، خواهر نِبایوت.
4عادَه اِلیفاز را برای عیسو بزاد و بَسِمَه رِعوئیل را،
5و اُهولیبامَه یِعوش و یَعلام و قورَح را. اینانند پسران عیسو که برای وی در سرزمین کنعان زاده شدند.
6عیسو زنان و پسران و دختران و همۀ اهل خانۀ خویش را با احشام و همۀ چارپایان و همۀ اموالی که در سرزمین کنعان فراهم آورده بود برگرفت و به سرزمینی دیگر دور از برادرش یعقوب رفت.
7اموال آنان زیادتر از آن بود که با هم در یک جا ساکن شوند، زیرا زمین غربتِ ایشان کفاف گله‌هایشان را نمی‌داد.
8پس عیسو که اَدوم باشد در کوهستان سِعیر سکونت گزید.
9این است تاریخچۀ نسل عیسو، پدر اَدومیان، در کوهستان سِعیر:
10این است نامهای پسران عیسو: اِلیفاز پسر عادَه همسر عیسو، و رِعوئیل پسر بَسِمَه همسر عیسو.
11پسران اِلیفاز، تیمان و اومار و صِفوا و جَعتام و قِناز بودند.
12اِلیفاز، پسر عیسو، مُتَعِه‌ای به نام تِمناع داشت که عَمالیق را برای اِلیفاز بزاد. اینانند نوه‌های عادَه، همسر عیسو.
13پسران رِعوئیل، نَخَت و زِراح و شَمَّه و مِزَّه بودند. اینانند نوه‌های بَسِمَه، همسر عیسو.
14اینانند پسران اُهولیبامَه، همسر عیسو، که دختر عَنَه و نوۀ صِبِعون بود: او یِعوش و یَعلام و قورَح را برای عیسو بزاد.
15اینانند سران طایفه‌های بنی‌عیسو: اینانند پسران اِلیفاز نخست‌زادۀ عیسو که از سران طوایف بودند: تیمان و اومار و صِفوا و قِناز و
16قورَح و جَعتام و عَمالیق. اینان سران طایفه‌های اِلیفاز در سرزمین اَدوم و نوه‌های عادَه بودند.
17اینانند پسران رِعوئیل پسر عیسو که از سران طوایف بودند: نَخَت و زِراح و شَمَّه و مِزَّه. اینان سران طایفه‌های رِعوئیل در سرزمین اَدوم و نوه‌های بَسِمَه همسر عیسو بودند.
18اینانند پسران اُهولیبامَه همسر عیسو که از سران طوایف بودند: یِعوش و یَعلام و قورَح. اینان سران طایفه‌های اُهولیبامَه، همسر عیسو بودند که دختر عَنَه بود.
19اینان پسران عیسو بودند که اَدوم باشد، و اینان سران طوایف ایشان بودند.
20اینانند پسران سِعیر حوری که در همان سرزمین می‌زیستند: لوطان و شوبال و صِبِعون و عَنَه،
21دیشون و اِصِر و دیشان. اینانند نسل سِعیر، که از سران طوایف حوری در سرزمین اَدوم بودند:
22پسران لوطان: حوری و هیمام. تِمناع خواهر لوطان بود.
23پسران شوبال: عَلوان و مَنَحَت و عیبال و شِفو و اونام.
24پسران صِبِعون: اَیَه و عَنَه. این همان عَنَه است که به هنگام چراندن الاغانِ پدرش صِبِعون، چشمه‌های آب گرم را در صحرا یافت.
25فرزندان عَنَه: دیشون و اُهولیبامَه دختر عَنَه.
26پسران دیشون: حِمدان و اِشبان و یِتران و کِران.
27پسران اِصِر: بِلهان و زَعَوان و عَقان.
28پسران دیشان: عوص و اَران.
29اینان بودند سران طوایف حوری: لوطان و شوبال و صِبِعون و عَنَه
30و دیشون و اِصِر و دیشان. اینان بودند سران طوایف حوری بر حسب سرطایفگی‌شان در سرزمین سِعیر.
31و اینانند پادشاهانی که در سرزمین اَدوم سلطنت می‌کردند، پیش از آنکه پادشاهی بر بنی‌اسرائیل سلطنت کند:
32بِلاع پسر بِعور در اَدوم سلطنت کرد. شهر او دینهابَه نام داشت.
33پس از مرگ بِلاع، یوباب پسر زِراح از بُصرَه به جای او پادشاه شد.
34پس از مرگ یوباب، حوشام از سرزمین تیمانیان به جای او پادشاه شد.
35پس از مرگ حوشام، هَدَد پسر بِداد، که مِدیان را در دشت موآب شکست داد، به جای او پادشاه شد. شهر او عَویت نام داشت.
36پس از مرگ هَدَد، سَملَه از مَسریقَه به جای او پادشاه شد.
37پس از مرگ سَملَه، شائول از رِحوبوت، که بر کنار رودخانه واقع بود، به جای او پادشاه شد.
38پس از مرگ شائول، بَعَل‌حانان پسر عَکبور به جای او پادشاه شد.
39پس از مرگ بَعَل‌حانان پسر عَکبور، هَدَر به جای او پادشاه شد. شهر او فاعو نام داشت و همسرش مِهیطَبئیل دختر مَطرِد، و مَطرِد دختر می‌ذاهَب بود.
40اینانند سران طایفه‌های عیسو بنا بر طایفه، مکان سکونت و نامهایشان: تِمناع و عَلوَه و یِتیت و
41اُهولیبامَه و ایلَه و فینون و
42قِناز و تیمان و مِبصار و
43مَجدیئیل و عیرام. اینان سران طوایف اَدوم بودند بنا بر مکان سکونتشان در سرزمینی که تصرف کرده بودند. و این بود عیسو پدر اَدومیان.

Speaker
مزامیر باب ۳۸

38:1 خداوندا، در خشم خویش توبیخم مکن و در غضبت، تأدیبم مفرما.
2زیرا که تیرهای تو در من نشسته، و دستت بر من فرود آمده است.
3در تن من به سبب خشم تو، صحتی نیست؛ و نه سلامتی در استخوانهایم، به سبب گناه.
4تقصیراتم از سَرَم گذشته، همچون باری گران از طاقتم سنگینتر است.
5زخمهایم به سبب حماقتم به چرک نشسته و نفرت‌انگیز شده است.
6به خود می‌پیچم و بسیار خم گشته‌ام؛ همۀ روز ماتم‌کنان می‌گردم.
7کمرم از سوزش پر گشته، و در تن من صحتی نیست.
8رمقی در من نمانده و سخت کوفته شده‌ام؛ از سوز دل، ناله برمی‌آورم.
9خداوندگارا، آرزوهایم همه در برابر توست؛ ناله‌هایم از تو پنهان نیست.
10دلم در سینه به تندی می‌تپد، توانم از من رخت برکشیده، نورِ دیدگانم تباه شده است.
11دوستان و رفیقانم از زخمهایم کناره می‌جویند؛ نزدیکانم دور می‌ایستند.
12آنان که قصد جانم دارند، دام می‌گسترند، بدخواهانم از هلاکتم سخن می‌گویند؛ و همۀ روز خیانت را تدبیر می‌کنند.
13اما من همچون کَرانم و نمی‌شنوم، و چون گنگان، که دهان نتوانند گشود؛
14آری، من همچون کسی گشته‌ام که نمی‌شنود، و در دهانش پاسخی نیست.
15در انتظار توام، خداوندا؛ تو ای خداوندگارْ خدایم، پاسخ خواهی داد.
16چراکه گفتم: «چون پایم بلغزد، مگذار بر من شادی کنند و فخر فروشند.»
17زیرا که نزدیک است بیفتم، و دردم همیشه با من است.
18به تقصیر خود معترفم، و از گناه خود رنج می‌برم.
19دشمنانم سرزنده و بسیارند؛ پر شمارند آنان که بی‌سبب از من بیزارند.
20آنان که به تلافی نیکی، بدی بر من روا می‌دارند، چون در پی نیکویی‌ام، بر من اتهام می‌زنند.
21خداوندا، ترکم مکن؛ ای خدای من، از من دور مباش.
22به یاری‌ام بشتاب، ای خداوندگار، که نجات من هستی.

Speaker
متی باب ۲۳

23:1 آنگاه عیسی خطاب به مردم و شاگردان خود چنین گفت:
2«علمای دین و فَریسیان بر مسند موسی نشسته‌اند.
3پس آنچه به شما می‌گویند، نگاه دارید و به جا آورید؛ امّا همچون آنان عمل نکنید! زیرا آنچه تعلیم می‌دهند، خود به جا نمی‌آورند.
4بارهای توانفرسا را می‌بندند و بر دوش مردم می‌گذارند، امّا خود حاضر نیستند برای حرکت دادن آن حتی انگشتی تکان دهند.
5هر چه می‌کنند برای آن است که مردم آنها را ببینند: آیه‌دان‌های خود را بزرگتر و دامن ردای خویش را پهنتر می‌سازند.
6دوست دارند در ضیافتها بر صدر مجلس بنشینند و در کنیسه‌ها بهترین جای را داشته باشند،
7و مردم در کوچه و بازار آنها را سلام گویند و ’استاد‘ خطاب کنند.
8امّا شما ’استاد‘ خوانده مشوید، زیرا تنها یک استاد دارید، و همۀ شما برادرید.
9هیچ‌کس را نیز بر روی زمین ’پدر‘ مخوانید، زیرا تنها یک پدر دارید که در آسمان است.
10و نیز ’معلم‘ خوانده مشوید، زیرا فقط یک معلم دارید که مسیح است.
11آن که در میان شما از همه بزرگتر است، خدمتگزار شما خواهد بود.
12زیرا هر که خود را بزرگ سازد، پست خواهد شد و هر که خویشتن را فروتن سازد، سرافراز خواهد گردید.
13«وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما درِ پادشاهی آسمان را به روی مردم می‌بندید؛ نه خود داخل می‌شوید و نه می‌گذارید کسانی که در راهند، داخل شوند. [
14«وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما از سویی خانۀ بیوه‌زنان را غارت می‌کنید و از دیگر سو، برای تظاهر، دعای خود را طول می‌دهید. از همین رو، مکافاتتان بسی سخت‌تر خواهد بود.]
15«وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما دریا و خشکی را درمی‌نوردید تا یک نفر را به دین خود بیاورید و وقتی چنین کردید، او را دو چندان بدتر از خود، فرزند جهنم می‌سازید.
16«وای بر شما ای راهنمایان کور که می‌گویید: ”اگر کسی به معبد سوگند خورَد باکی نیست، امّا اگر به طلای معبد سوگند خورَد، باید به سوگند خود وفا کند.“
17ای نابخردانِ کور! کدام برتر است؟ طلا یا معبدی که طلا را تقدیس می‌کند؟
18و نیز می‌گویید: ”اگر کسی به مذبح سوگند خورَد، باکی نیست، امّا اگر به هدیه‌ای که بر آن گذاشته می‌شود سوگند خورَد، باید به سوگند خود وفا کند.“
19ای کوران! کدام برتر است؟ هدیه یا مذبحی که هدیه را تقدیس می‌کند؟
20پس، کسی که به مذبح سوگند می‌خورد، همانا به مذبح و هرآنچه بر آن است سوگند خورده است.
21و هر که به معبد سوگند می‌خورد، به معبد و به آن که در آن ساکن است سوگند خورده است.
22و هر که به آسمان سوگند می‌خورد، به تخت خدا و به آن که بر آن نشسته است سوگند خورده است.
23«وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما از نعناع و شِوید و زیره ده‌یک می‌دهید، امّا احکام مهمترِ شریعت را که همانا عدالت و رحمت و امانت است، نادیده می‌گیرید. اینها را می‌بایست به جای می‌آوردید و آنها را نیز فراموش نمی‌کردید.
24ای راهنمایان کور! شما پشه را صافی می‌کنید، امّا شتر را فرو~می‌بلعید!
25«وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما بیرون پیاله و بشقاب را پاک می‌کنید، امّا درون آن مملو از طمع و ناپرهیزی است.
26ای فَریسی کور، نخست درون پیاله و بشقاب را پاک کن که بیرونش نیز پاک خواهد شد.
27«وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما همچون گورهایی هستید سفیدکاری شده که از بیرون زیبا به نظر می‌رسند، امّا درون آنها پُر است از استخوانهای مردگان و انواع نجاسات!
28به همین‌سان، شما نیز خود را به مردم پارسا می‌نمایید، امّا در باطن مملو از ریاکاری و شرارتید.
29«وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما برای پیامبران مقبره می‌سازید و آرامگاه پارسایان را می‌آرایید
30و می‌گویید: ”اگر در روزگار پدران خود بودیم، هرگز در کشتن پیامبران با ایشان شریک نمی‌شدیم.“
31بدین‌سان، بر ضد خود شهادت می‌دهید که فرزندانِ قاتلانِ پیامبرانید.
32حال که چنین است، پس آنچه را پدرانتان آغاز کردند، شما به کمال رسانید!
33ای ماران! ای افعی‌زادگان! چگونه از مجازات جهنم خواهید گریخت؟
34چرا که من انبیا و حکیمان و علما نزد شما می‌فرستم و شما برخی را خواهید کشت و بر صلیب خواهید کشید، و برخی را در کنیسه‌های خود تازیانه خواهید زد و شهر به شهر تعقیب خواهید کرد.
35پس، همۀ خون پارسایان که بر زمین ریخته شده است، از خون هابیلِ پارسا گرفته تا خون زکریا بن بَرَخیا، که او را بین محرابگاه و مذبح کشتید، بر گردن شما خواهد بود.
36آمین، به شما می‌گویم، همۀ اینها دامنگیر این نسل خواهد شد.
37«ای اورشلیم، ای اورشلیم، ای قاتلِ پیامبران و سنگسارکنندۀ رسولانی که نزد تو فرستاده می‌شوند! چند بار خواستم همچون مرغی که جوجه‌هایش را زیر بالهای خویش جمع می‌کند، فرزندان تو را گِرد آورم، امّا نخواستی!
38اینک خانۀ شما به خودتان ویران واگذاشته می‌شود.
39زیرا به شما می‌گویم که از این پس مرا نخواهید دید تا روزی که بگویید: ”مبارک است آن که به نام خداوند می‌آید.“»

Speaker
Suitable For