برنامه مطالعه روزانه

۲۷ می

یوشع باب ۱۳

13:1 یوشَع پیر و سالخورده شد، و خداوند به او گفت: «تو پیر و سالخورده شده‌ای و هنوز زمین بسیار برای تصرف باقی مانده است.
2این است زمینی که باقی مانده: تمامی مناطق فلسطینیان و جِشوریان،
3از نهر شیحور در شرقِ مصر تا سرحد عِقرون در شمال، که از آنِ کنعانیان شمرده می‌شود، یعنی قلمرو پنج حاکم فلسطینی در غزه، اَشدود، اَشقِلون، جَت و عِقرون، و سرزمین عَوّیان.
4و در جنوب، تمامی سرزمین کنعانیان، و مِعارَه که از آنِ صیدونیان است، تا اَفیق و تا سرحد اَموریان،
5و سرزمین جِبالیان و تمامی نواحی شرق لبنان، از بَعَل‌جاد در کوهپایۀ حِرمون تا لِبوحَمات؛
6تمامی ساکنان نواحی مرتفع از لبنان تا مِسرِفوت‌مایِم، یعنی همۀ صیدونیان. من خودْ آنان را از پیش روی بنی‌اسرائیل بیرون خواهم راند؛ اما تو بنا بر فرمانی که به تو داده‌ام، زمین را به حکم قرعه میان اسرائیل به ملکیت تقسیم کن.
7پس حال این سرزمین را میان نُه قبیله و نیم‌قبیلۀ مَنَسی به ملکیت تقسیم نما.»
8رِئوبینیان و جادیان همراه با نیمِ دیگر قبیلۀ مَنَسی مِلک خویش را که موسی در آن سوی اردن به سمت مشرق به ایشان داده بود دریافت کردند، همان‌گونه که موسی خدمتگزار خداوند بدیشان بخشیده بود:
9از عَروعیر در کنارۀ وادی اَرنون و شهری که در وسط وادی قرار دارد و تمامی فلاتِ میدِبا تا دیبون؛
10و همۀ شهرهای سیحون پادشاه اَموریان که در حِشبون سلطنت می‌کرد، تا سرحد عَمّونیان؛
11نیز جِلعاد، سرزمین جِشوریان و مَعَکیان، تمامی کوه حِرمون و تمامی باشان تا سَلِخَه؛
12و سرتاسر مملکت عوج در باشان، که در عَشتاروت و اِدرِعی سلطنت می‌کرد و تنها فرد باقیمانده از رِفائیان بود. موسی آنها را شکست داده و از سرزمینشان بیرون رانده بود.
13اما بنی‌اسرائیل جِشوریان و مَعَکیان را بیرون نراندند. پس ایشان تا به امروز در میان اسرائیل ساکنند.
14موسی تنها به قبیلۀ لاوی هیچ مِلکی نداد. هدایای اختصاصیِ تقدیمی به یهوه خدای اسرائیل، میراث ایشان است، چنانکه بدیشان گفته بود.
15موسی به قبیلۀ رِئوبین بر حسب طوایف ایشان میراث بخشید.
16قلمرو ایشان از عَروعیر در کنارۀ وادی اَرنون بود و شهر واقع در وسط وادی و سرتاسر فلاتی که در جوار میدِبا است،
17با حِشبون و تمامی شهرهایش که در فلات است یعنی دیبون، باموت‌بَعَل، بِیت‌بَعَل‌مِعون،
18یَهصَه، قِدیموت، میفَعَت،
19قَریه‌تایِم، سِبمَه، صِرِت‌شاخار که بر تپۀ وادی بود،
20بِیت‌فِعور، سراشیبی کوه پیسگاه و بِیت‌یِشیموت،
21یعنی تمامی شهرهای فلات و سرتاسر مملکت سیحون پادشاه اَموریان که در حِشبون سلطنت می‌کرد. موسی او و حاکمان مِدیان را شکست داده بود، یعنی اِوی، راقِم، صور، حور و رِبَع، و نیز امیران سیحون را که در آن سرزمین می‌زیستند.
22در میان آنانی که به شمشیر کشته شدند، بنی‌اسرائیل بَلعام پسر بِعور را نیز که فالگیری می‌کرد، کشتند.
23سرحد رِئوبینیان، اردن و کناره‌اش بود. این شهرها و روستاهایشان، میراث رِئوبینیان بود بر حسب طوایفشان.
24موسی به قبیلۀ جاد بر حسب طوایف ایشان میراث بخشید.
25قلمرو ایشان یَعزیر بود و تمامی شهرهای جِلعاد و نصف سرزمین عَمّونیان تا عَروعیر که در مقابل رَبَّه است،
26و از حِشبون تا رامَت‌مِصفِه و بِطونیم، و از مَحَنایِم تا سرحد دِبیر،
27و در وادی بِیت‌هارام، بِیت‌نِمراه، سُکّوت، صافون و بقیۀ مملکت سیحون پادشاه حِشبون، اردن و کناره‌هایش، تا انتهای دریای کِنِرِت در آن سوی اردن به سمت شرق.
28این شهرها و روستاهایشان، میراث جادیان بود بر حسب طوایفشان.
29موسی به نیم‌قبیلۀ مَنَسی نیز میراث بخشید که برای نیم‌قبیلۀ مَنَسی بر حسب طوایفشان تعیین شد.
30حدود ایشان از مَحَنایِم بود، و تمامی باشان یعنی سرتاسر مملکت عوج پادشاه باشان، تمامی روستاهای یائیر در باشان یعنی شصت شهر،
31و نصف جِلعاد، و عَشتاروت و اِدرِعی، شهرهای مملکت عوج در باشان را شامل می‌شد. این شهرها برای نسل ماکیر، پسر مَنَسی بود، یعنی برای نیمی از نسل ماکیر بر حسب طوایفشان.
32اینهاست آنچه موسی در دشتهای موآب، در آن سوی اردن، در شرق اَریحا به ملکیت تقسیم کرد.
33اما موسی به قبیلۀ لاوی هیچ میراثی نداد؛ یهوه خدای اسرائیل، اوست میراث ایشان، چنانکه بدیشان گفته بود.

اشعیا باب ۱۷ , ۱۸

17:1 وحی دربارۀ دمشق: هان، دمشق دیگر شهری نخواهد بود، بلکه به تودۀ ویرانی بدل خواهد شد.
2شهرهای ’عَروعیر‘ متروک گشته، به جهت گله‌ها خواهد بود، که خواهند خوابید و کسی آنها را نخواهد ترسانید.
3برج و بارو از اِفرایِم نابود خواهد شد، و سلطنت از دمشق، و باقیماندگان اَرام مانند جلال بنی‌اسرائیل خواهند بود؛ این است فرمودۀ خداوندِ لشکرها.
4در آن روزْ جلال یعقوب بی‌فروغ خواهد شد، و فربهیِ تَنَش آب خواهد گشت.
5همچون زمانی خواهد بود که دروگر غَله را گرد می‌آورَد، و خوشه‌ها را به دستان خویش می‌دِرَوَد؛ مانند زمان خوشه‌چینی در وادی رِفائیم.
6همچون روزی که درخت زیتون را می‌تکانند، دانه‌هایی چند بر آن باقی خواهد ماند؛ دو یا سه دانه زیتون بر بالاترین شاخه‌ها، چهار یا پنج دانه بر شاخه‌های پربار؛ این است فرمودۀ یهوه، خدای اسرائیل.
7در آن روز انسان به آفریدگار خود خواهد نگریست، و به جانب قدوس اسرائیل نظر خواهد کرد.
8او دیگر به مذبحهایی که به دست خود ساخته است نخواهد نگریست، و به اَشیرَه‌ها و مذبحهای بُخور که به انگشتان خود ساخته است، نظر نخواهد افکند.
9در آن روز شهرهای مستحکم ایشان مانند اماکن متروک در درختستانهای اَموریان خواهد بود که آنها را به سبب بنی‌اسرائیل وانهادند. آری، آنها یکسره ویرانه‌ای خواهند بود.
10زیرا که تو خدای نجات خویش را از یاد برده‌ای و صخرۀ پناهگاه خویش را به یاد نمی‌آوری. پس هرچند نهالهای دلپذیر غَرس کنی و موهای بیگانگان را بکاری،
11و هرچند در همان روز که آنها را غرس‌می‌کنی، نمُوِشان دهی، و همان صبح که آنها را می‌کاری، به شکوفه‌‌‌شان آوری، محصولت در روزِ ناخوشی و دردِ بی‌درمان یکسره زایل خواهد شد.
12وای از خروش قومهای بسیار، که چون دریای خروشان می‌خروشند! وای از غرش ملتها، که چون آبهای بسیار می‌غرّند!
13هرچند ملتها چون آبهای خروشان به خروش آیند، چون بر ایشان عتاب زند، به جاهای دور خواهند گریخت: چون کاه که در برابر باد بر کوهها رانده شود، و چون غبار در برابر گردباد!
14اینک شامگاهان هراس می‌آفرینند، اما هنوز سپیده نزده که اثری از ایشان نخواهد بود! آری، این است نصیب تاراج‌کنندگان ما، و قسمت آنان که غارتمان می‌کنند.

18:1 وای بر سرزمین آوای بالها، که فراسوی نهرهای کوش است؛
2که ایلچیانِ خود را بر زورقهایی از نی، بر آبها گسیل می‌دارد. بروید، ای فرستادگان تیزپا، نزد قومی بلندقامت و بی‌مو‌، که دور و نزدیک از آنان در هراسند؛ که زورآورند و مُظَفر، و سرزمینشان به نهرها منقسم است.
3ای همۀ مردم جهان، ای شما ساکنان زمین، چون بیرقی بر کوهها افراشته شود، بدان بنگرید! و چون شیپوری به صدا درآید، بدان گوش سِپارید!
4زیرا خداوند به من چنین گفته است: «من خاموش خواهم ماند و از مکان خود نظر خواهم کرد، همچون حرارت سوزانِ روز، و چون ابر شبنم‌دار در گرمای حصاد.»
5زیرا که پیش از حصاد، چون شکوفه تمام شود و گُل به انگورِ رسیده بدل ‌‌گردد، شاخه‌های کوچک را با داسِ هرس خواهد برید و شاخه‌های منشعب را قطع کرده، به دور خواهد افکند.
6آنها برای پرندگان شکاریِ کوهساران، و وحوش زمین وانهاده خواهد شد؛ پرندگان، تابستان را به خوردن آنها خواهند گذرانید، و جانوران، زمستان را.
7پس در آن هنگام، قومی بلندقامت و بی‌مو که دور و نزدیک از آنان در هراسند، قومی که زورآورند و مظفر، و سرزمینشان منقسم به نهرهاست، برای خداوندِ لشکرها هدایا خواهند آورد. و این هدایا به کوه صَهیون، یعنی به مکانی که نام خداوند لشکرها بر آن است، آورده خواهد شد.

دوم تیماتیوس باب ۳ , ۴

3:1 امّا آگاه باش که در روزهای آخر، زمانهای سخت پیش خواهد آمد.
2مردمانْ خودپرست، پولدوست، لاف‌زن، متکبر، ناسزاگو، نافرمان به والدین، ناسپاس، ناپاک،
3بی‌عاطفه، بی‌گذشت، غیبت‌گو، بی‌بندوبار، وحشی، دشمن نیکویی،
4خیانتکار، بی‌مبالات و خودپسند خواهند بود. لذت را بیش از خدا دوست خواهند داشت
5و هرچند صورتِ ظاهرِ دینداری را دارند، منکر قدرت آن خواهند بود. از چنین کسان دوری گزین.
6اینان کسانی هستند که به درون خانۀ مردم رخنه کرده، زنان سبک‌مغز را اسیر خود می‌سازند، زنانی را که زیر بار گناهان خم شده‌اند و هوسهای گوناگونْ آنان را به هر سو می‌کشد،
7و با اینکه همواره تعلیم می‌گیرند، هرگز به شناخت حقیقت نتوانند رسید.
8همان‌گونه که یَنّیس و یَمْبْریس به مخالفت با موسی برخاستند، این مردان نیز که فکری فاسد و ایمانی مردود دارند، با حقیقت مخالفت می‌کنند.
9امّا راه به جایی نخواهند برد، بلکه حماقتشان بر همگان آشکار خواهد شد، چنانکه حماقت آن دو نیز عیان گردید.
10ولی تو تعلیم و رفتار و هدف و ایمان و صبر و محبت و تحمّل مرا
11و آزارهایی را که دیدم و رنجهایی را که کشیدم، نظاره‌گر بوده‌ای و از آنچه در اَنطاکیه، قونیه و لِستْره بر سرم آمد و آزارهایی که به من رسید، نیک آگاهی. امّا خداوند مرا از آن همه رهانید.
12براستی، همۀ کسانی که بخواهند در مسیحْ عیسی با دینداری زیست کنند، آزار خواهند دید؛
13امّا شرارت‌پیشگان و شیّادان در بدی پیش خواهند رفت؛ فریب خواهند داد و فریب خواهند خورد.
14امّا تو در آنچه آموخته و بدان ایمان آورده‌ای پایدار باش، چرا که می‌دانی آنها را از چه کسان فرا~گرفته‌ای،
15و چگونه از کودکی کتب مقدّس را دانسته‌ای که می‌تواند تو را حکمت آموزد برای نجاتی که از راه ایمان به مسیحْ عیسی است.
16تمامی کتبِ مقدّس الهام خداست و برای تعلیم و تأدیب و اصلاح و تربیت در پارسایی سودمند است،
17تا مرد خدا به کمال برای هر کارِ نیکو تجهیز گردد.

4:1 در برابر خدا و مسیحْ عیسی که بر زندگان و مردگان داوری خواهد کرد، و نظر به ظهور او و پادشاهی‌اش، تو را مکلّف می‌سازم که
2کلام را موعظه کنی و به گاه و به بیگاه آمادۀ این کار باشی و با صبر بسیار و تعلیم دقیق، به اصلاح و توبیخ و تشویق بپردازی.
3زیرا زمانی خواهد آمد که مردم به تعلیم صحیح گوش فرا~نخواهند داد، بلکه بنا به میل خویش، معلّمان بسیار گِرد خود خواهند آورد تا آنچه را که گوشهایشان طالب شنیدن آن است، از آنان بشنوند؛
4و از گوش فرا~دادن به حقیقت رویگردان شده، به سوی افسانه‌ها منحرف خواهند گشت.
5امّا تو در همه حال به‌هوش باش؛ سختیها را بر خود هموار کن؛ کار مبشّر را انجام ده و خدمت خویش را به کمال به انجام رسان.
6زیرا من، هم‌اکنون، همچون هدیه‌ای ریختنی، در حال ریخته شدنم و زمان رحلتم فرا~رسیده است.
7جنگِ نیکو را جنگیده‌ام، مسابقه را به پایان رسانده و ایمان را محفوظ داشته‌ام.
8اکنون تاج پارسایی برایم آماده است، تاجی که خداوند، آن داور عادل، در آن روز به من عطا خواهد کرد - نه تنها به من، بلکه به همۀ آنان که مشتاق ظهور او بوده‌اند.
9بکوش تا هر چه زودتر نزد من آیی.
10زیرا دیماس به‌خاطر عشق این دنیا مرا ترک کرده و به تَسالونیکی رفته است. کْریسکیس به غَلاطیه و تیتوس هم به دَلماتیه رفته.
11تنها لوقا با من است. مَرقُس را برگیر و با خود بیاور، زیرا در خدمتم مرا سودمند است.
12تیخیکوس را به اَفِسُس فرستادم.
13هنگام آمدنت، قبایی را که در تْروآس نزد کارپوس بر جا گذاشتم با خود بیاور، و نیز طومارهایم را و بخصوص نوشته‌های پوستین را.
14اسکندر مِسگر، با من بسیار بدیها کرد. خداوند سزای کارهایش را خواهد داد.
15تو نیز از او برحذر باش، زیرا با پیام ما سخت به مخالفت برخاسته است.
16در نخستین دفاع من، هیچ‌کس به پشتیبانی از من بر‌نخاست، بلکه همه مرا وانهادند. مباد که این به حسابشان گذاشته شود.
17امّا خداوند در کنار من ایستاد و مرا نیرو بخشید تا کلام به واسطۀ من به کمال موعظه شود و همۀ غیریهودیان آن را بشنوند. پس، از دهان شیر رستم.
18خداوند مرا از هر عمل شریرانه خواهد رهانید و برای پادشاهی آسمانی خود نجات خواهد بخشید. جلال بر او باد تا ابدالآباد. آمین!
19سلام مرا به پْریسکیلا و آکیلا و خانوادۀ اونیسیفوروس برسان.
20اِراستوس در قُرِنتُس ماند، و من تْروفیموس را در میلیتوس، بیمار، بر جا گذاشتم.
21بکوش تا پیش از زمستان به اینجا برسی. یوبولوس برای تو سلام می‌فرستد، و نیز پودِنْس، لینوس، کْلودیا و همۀ برادران.
22خداوند با روح تو باشد. فیض با شما باد.